English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
flash fly مگس وحشراتی که گوشت میخورند
Other Matches
slideway میخورند
ormer یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
knock knees زانوهایی که هنگام راه رفتن بهم میخورند
impanate داخل نانی که درشام خداوندبا عشا ربانی میخورند
salami گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
muffin نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffins نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
pomace گوشت سیب گوشت میوه
club steak قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
granulation tissue گوشت نو
brawn گوشت
flesh گوشت
pulpless بی گوشت
flesh-and-blood گوشت
basting گوشت
proud flesh گوشت نو
preserved meat گوشت
meat گوشت
meats گوشت
flesh and blood گوشت
viand گوشت
carnification گوشت سازی
consomme اب گوشت تنگاب
diastasc اب خوش گوشت
gambrel قلاب گوشت
fuzz ball گوشت زیادی
fruit pulp گوشت میوه
spareribs گوشت دنده
french chop گوشت دنده
venison گوشت گوزن
fleshmonger گوشت فروش
flesher گوشت فروش
flesh hook قلاب گوشت کش
flash hook قلاب گوشت
collop برش گوشت
lamb گوشت بره
butchery business گوشت فروشی
meaty گوشت دار
meatiest گوشت دار
meatier گوشت دار
veal گوشت گوساله
minces گوشت قیمه
mince گوشت قیمه
dripping چکیده گوشت
outgrowth گوشت زیادی
lambs گوشت بره
pancreas خوش گوشت
caruncle گوشت پاره
carnosity گوشت زیاد
rib گوشت دنده
carneous گوشت مانند
brisket گوشت سینه
meat fly مگس گوشت
blowfly مگس گوشت
beef tea جوهریاشیره گوشت
carrion گوشت گندیده
pancreases خوش گوشت
emaciated گوشت رفته
shoulder گوشت سردست
leg گوشت ران
chop گوشت دنده
chop گوشت کتلت
chopping board تختهسبزیو گوشت
meatman گوشت فروش
masher گوشت کوب
mangler گوشت خرد کن
lenten بی گوشت لاغر
leal meat گوشت لخم
lappet گوشت اویخته
killcalf گوشت فروش
incarnant گوشت نو اور
haslet گوشت کبابی
murrain گوشت مرده
pemican گوشت خشکانده
pemmican گوشت خشکانده
white meat گوشت سفید
luncheon meat گوشت ساندویچی
flab گوشت اضافی
flab گوشت شل و آویزان
top round گوشت کبابی
the pulp of an apple گوشت سیب
surloin گوشت مازه
sarcophagous گوشت خوار
pulpous گوشت دار
green meat گوشت کهنه
beefy گوشت الو
grilling گوشت کباب کن
pork گوشت خوک
sirloin گوشت راسته
mutton گوشت گوسفند
beef گوشت گاو
ham گوشت ران
beefed up گوشت گاو
red meat گوشت گاووگوسفند
grills گوشت کباب کن
pot roast گوشت اب پزشده
goose گوشت غاز
pot roasts گوشت اب پزشده
shins گوشت قلم پا
horseflesh گوشت اسب
stringer چنگک گوشت
stringers چنگک گوشت
shin گوشت قلم پا
grill گوشت کباب کن
gravy شیره گوشت
sirloins گوشت راسته
parve بدون گوشت وشیر
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
to carven meat گوشت رادرسرسفره خردکردن
pork butcher گوشت خوک فروش
growths گوشت زیادی تومور
pareve بدون گوشت وشیر
growth گوشت زیادی تومور
omophagous گوشت خام خور
omophagia گوشت خام خوری
foreshank گوشت ساق گاو
dainty گوشت یا خوراک لذیذ
sirloins گوشت کمرگوسفند یا خوک
sirloin گوشت کمرگوسفند یا خوک
granulet گوشت نوبالا اورده
ecchymosis کبودشدگی گوشت از کوفتگی
masticator چرخ گوشت خردکنی
meat tea چایی یا عصرانه با گوشت
mincemeat گوشت قیمه شده
putrid flesh گوشت گندیده یا بو گرفته
roast beef گوشت گاوکباب شده
schnitzel کتلت گوشت گوساله
lobbed گوشت یا پوست اویخته
lob گوشت یا پوست اویخته
bullying گردن کلفت گوشت
bully گردن کلفت گوشت
bullies گردن کلفت گوشت
bullied گردن کلفت گوشت
fry سرخ کردن [گوشت]
lobbing گوشت یا پوست اویخته
cold cuts گوشت پخته سرد
short ribs گوشت با استخوان دنده
tenderloin گوشت پشت مازو
mince pies کلوچه گوشت دار
westphalian ham گوشت دودزده خوک
mince pie کلوچه گوشت دار
luncheon meat گوشت پخته و آماده
luncheon meat گوشت پیش آماد
Scotch egg تخم مرغ آب پز و گوشت
spare ribs گوشت دنده با استخوان
lobs گوشت یا پوست اویخته
Her flesh is flabby. گوشت بدنش شل است
Frozen meat ( food ) . گوشت ( غذای ) یخ زده
Firm muscles ( flesh ) . عضلات (گوشت ) محکم
pap تفاله گوشت یاسیب
gobbet تکه گوشت خام
ball of toe گوشت زیر پنجه پا
pie کلوچه گوشت پیچ
beef steak گوشت ران گاو
beefsteak گوشت ران گاو
frying گوشت سرخ کرده
carunculate دارای گوشت پاره
pies کلوچه گوشت پیچ
fricassees راگوی گوشت پرنده
steaks باریکه گوشت کبابی
fricassee راگوی گوشت پرنده
omophagic گوشت خام خور
broiled meat گوشت سرخ کرده
steak باریکه گوشت کبابی
fry گوشت سرخ کرده
cicatrize گوشت نو بالا اوردن
gobbets تکه گوشت خام
abscission قطع پوست و گوشت
fries گوشت سرخ کرده
haunches گوشت ران وگرده
collop تکه کوچک گوشت
haunch گوشت ران وگرده
at the but cher's در دکان گوشت فروشی
grating گوشت ریز ساینده
gratings گوشت ریز ساینده
The meet is salty. این گوشت شور است.
shepherd's pie بریانی گوشت و سیب زمینی
fritters خاگینه گوشت دار پاره
gill نهر کوچک گوشت ماهی
putrescine ماده سمی در گوشت فاسد
carbonado قطعه گوشت کباب کرده
nematode کرمک و کرم گوشت و مانندانها
The meet is underdone. این گوشت آبدار است.
shepherd's pies بریانی گوشت و سیب زمینی
piece deresistance مثلا تیکه بزرگی از گوشت
Be careful not to burn the meat . مواظب باش گوشت رانسوزانی
polypus گوشت زیادی ساقه دار
to souse a meat or fish درترشی گذاشتن گوشت یاماهی
fritter خاگینه گوشت دار پاره
green old wound زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
lard گوشت خوک چربی زدن
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
tenderised ترد کردن خواباندن گوشت
tenderises ترد کردن خواباندن گوشت
meatgrinder چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
mincer [British] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
carving knives چاقوی حکاکی یا گوشت بری
mincing machine [British] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
meat grinder [American] چرخ گوشت [غذا و آشپزخانه]
rib تکه گوشت دنده دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com