English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
batting average میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
Other Matches
crickets بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
all out پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
cricket بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
follow-ons شروع دور دوم بازی کریکت
maiden over بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
follow-on شروع دور دوم بازی کریکت
follow on شروع دور دوم بازی کریکت
opener هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
centuries 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
century 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
wicket میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wickets میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
fields توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fielded توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
cricketers بازیگر کریکت
willows چوب کریکت
cricketer بازیگر کریکت
cricket field زمین کریکت
willow چوب کریکت
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
bat چوب کریکت ضربه
stumped سوزاندن توپزن کریکت
creasing قسمتی از زمین کریکت
take a wicket سوزاندن توپزن کریکت
creases قسمتی از زمین کریکت
creased قسمتی از زمین کریکت
stump سوزاندن توپزن کریکت
crease قسمتی از زمین کریکت
batted چوب کریکت ضربه
stumping سوزاندن توپزن کریکت
bats چوب کریکت ضربه
stumps سوزاندن توپزن کریکت
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
short leg توپگیر بین دو میله کریکت
Test matches مسابقه بین المللی کریکت
stumps هر کدام از سه میله عمودی کریکت
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
infield نقاط توپگیری در زمین کریکت
outfield موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
Test match مسابقه بین المللی کریکت
centurian بازیگر 001 امتیازی کریکت
stump هر کدام از سه میله عمودی کریکت
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
stumped هر کدام از سه میله عمودی کریکت
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
stumping هر کدام از سه میله عمودی کریکت
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
yorked توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
Test matches مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test match مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
half century 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
wrong un پرتاب توپ پیچ دار کریکت
infield محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
throw out سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
third man محل توپگیر دور از توپزن کریکت
put the ball on the floor به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
ashes جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
stick هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
back lift حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
attacks فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
jerked پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
field جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fields جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
jerks پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
fielded جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
jerk پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
pull shot ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
leg ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
sightscreen دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
mean value میانگین
arithmetic mean میانگین
meaner میانگین
median میانگین
averaged در میانگین
mean high water مد میانگین
average value میانگین
mean میانگین
on average [on av.] در میانگین
averaging میانگین
average میانگین
averaged میانگین
averages میانگین
meanest میانگین
average deviation انحراف میانگین
mean error خطای میانگین
assumed mean میانگین فرضی
average error خطای میانگین
average ایجاد میانگین
average cost میانگین هزینه
geometric mean میانگین هندسی
arithmetic mean میانگین حسابی
average discharge بده میانگین
average میانگین موفقیت
averaged میانگین موفقیت
mean deviation انحراف میانگین
mean depth ژرفای میانگین
true mean میانگین حقیقی
mean absolute deviation انحراف میانگین
harmonic mean میانگین همساز
logarithmic mean میانگین لگاریتمی
meanest مقدار میانگین
simple mean میانگین حسابی
simple mean میانگین ساده
simple average میانگین ساده
mean low water اب پایین میانگین
mean low water جزر میانگین
mean life عمر میانگین
mean high water اب بالای میانگین
density mean میانگین چگالی
mean time between failures میانگین عمر
moving average میانگین متحرک
weighted average میانگین موزون
mediums وسط یا میانگین
medium وسط یا میانگین
averaged ایجاد میانگین
weighted mean میانگین وزنی
meaner مقدار میانگین
mean مقدار میانگین
averages معدل میانگین
mean velocity تندی میانگین
working mean میانگین مفروض
mean value مقدار میانگین
averages میانگین موفقیت
batting average میانگین توپزنی
weighted average میانگین وزنی
average value مقدار میانگین
average value ارزش میانگین
averages ایجاد میانگین
averaging معدل میانگین
averaging میانگین موفقیت
average price میانگین قیمت
mean squares میانگین مجذورات
average life عمر میانگین
averaging ایجاد میانگین
averaged معدل میانگین
average معدل میانگین
average flow بده میانگین
moving average میانگین غلتان
mean value of periodic quantity میانگین کمیت دورهای
averaging درجه عادی میانگین
mean free path مسافت ازاد میانگین
meanest معنی دادن میانگین
average درجه عادی میانگین
time average symmetry تقارن میانگین زمانی
effective خروجی میانگین پردازنده
sm خطای معیار میانگین
mean time to failure زمان میانگین تاخرابی
averages درجه عادی میانگین
averaged درجه عادی میانگین
mean repair time زمان میانگین تعمیر
mean sea level میانگین سطح دریا
mean range of the tide میانگین ارتفاع کشند
mean time to repair زمان میانگین تعمیر
mean معنی دادن میانگین
meaner معنی دادن میانگین
standard error of mean خطای معیار میانگین
electrode current averaging time زمان میانگین شدن
average out میانگین در نظر گرفتن
root mean square velocity جذر میانگین مجذور سرعت
number average degree of polymerization میانگین عددی درجه بسپارش
weight average degree of polymerization میانگین وزنی درجه بسپارش
bowling average میانگین امتیازهای توپ انداز
number average molecular weight میانگین عددی وزن مولکولی
average cost میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
root mean square error جذر میانگین مجذور خطا
weight average molecular weight میانگین وزنی وزن مولکولی
earned run average میانگین امتیاز کسب شده
mean time between failures زمان میانگین بین دو خرابی
annual average score میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
exponential smoothing روش میانگین گیری متغیروزن دار
averages میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averaged میانه قرار دادن میانگین گرفتن
pass completion average میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
averaging میانه قرار دادن میانگین گرفتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com