Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
geometric mean
میانگین هندسی
Search result with all words
centroid
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
Other Matches
diagrammatic
وابسته بشکل یاخط هندسی نمایش داده شده باخطوط هندسی
turret motife
طرح شیروان
[این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
rashwan medallion
ترنج رشوان
[این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
arabic notation
هندسی
diagrams
خط هندسی
geometric
هندسی
geometrical
هندسی
diagram
خط هندسی
graph
نمایش هندسی
diagram
شکل هندسی
locus
مکان هندسی
diagrams
شکل هندسی
graphs
نمایش هندسی
geometric shapes
اشکال هندسی
graphically
با نمایش هندسی
numeral
هندسی رقومی
numerals
هندسی رقومی
geometric similarity
تشابه هندسی
diagrammatically
باخطوط هندسی
geometric twist
پیچش هندسی
geometrical figures
اشکال هندسی
geometrical isomer
ایزومر هندسی
diagrammatically
بشکل هندسی
geometrical isomerism
همپاری هندسی
geometrical isomerism
ایزومری هندسی
loci
مکان هندسی
geometric progression
تصاعد هندسی
geometric pitch
گام هندسی
geometric growth
رشد هندسی
mean proportional
واسطه هندسی
geometric series
سریهای هندسی
graph
نقشه هندسی گرافیک
chinese fret
[زنجیره ی هندسی چینی]
locus of centres
مکان هندسی مرکزها
geometric illusion
خطای ادراکی هندسی
geometrical progression
فرایازی یا تصاعد هندسی
graphs
نقشه هندسی گرافیک
locus
مکان هندسی مرکزها
geometrize
از روی قواعد هندسی کارکردن
geodesic dome
گنبد متشکل ازسطوح هندسی
geometrize
با قواعد هندسی درست کردن
geometry of numbers
نظریه هندسی اعداد
[ریاضی]
axonometric projection
طرح های هندسی
[معماری]
geoid
جسم هندسی شبیه به شبه کره
Boldaji rug
قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
topographic maps
نقشههای توپوگرافی یانقشههای هندسی زمین
aberration
عدم دقت هندسی سیستم های اپتیکی
cogo
یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
model geometric
نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
geometrid
خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
planimeter
دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
card-cut
[برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
pitch speed
حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
Floret
[rosette]
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
pectinated line
[خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
mean high water
مد میانگین
arithmetic mean
میانگین
mean value
میانگین
average
میانگین
median
میانگین
meaner
میانگین
average value
میانگین
meanest
میانگین
mean
میانگین
averaged
در میانگین
averaging
میانگین
averages
میانگین
on average
[on av.]
در میانگین
averaged
میانگین
mean value
مقدار میانگین
true mean
میانگین حقیقی
weighted average
میانگین موزون
weighted mean
میانگین وزنی
mean low water
جزر میانگین
moving average
میانگین غلتان
working mean
میانگین مفروض
mean velocity
تندی میانگین
mean life
عمر میانگین
mean high water
اب بالای میانگین
mean low water
اب پایین میانگین
mean deviation
انحراف میانگین
mean depth
ژرفای میانگین
mean absolute deviation
انحراف میانگین
logarithmic mean
میانگین لگاریتمی
weighted average
میانگین وزنی
mean squares
میانگین مجذورات
simple average
میانگین ساده
mean time between failures
میانگین عمر
moving average
میانگین متحرک
simple mean
میانگین ساده
simple mean
میانگین حسابی
harmonic mean
میانگین همساز
batting average
میانگین توپزنی
average error
خطای میانگین
average discharge
بده میانگین
averaging
معدل میانگین
average
میانگین موفقیت
average deviation
انحراف میانگین
average
معدل میانگین
average cost
میانگین هزینه
average
ایجاد میانگین
mediums
وسط یا میانگین
averaged
ایجاد میانگین
averaged
میانگین موفقیت
mean
مقدار میانگین
arithmetic mean
میانگین حسابی
averaged
معدل میانگین
mean error
خطای میانگین
average flow
بده میانگین
average life
عمر میانگین
averaging
ایجاد میانگین
averaging
میانگین موفقیت
averages
ایجاد میانگین
density mean
میانگین چگالی
averages
معدل میانگین
meaner
مقدار میانگین
assumed mean
میانگین فرضی
average value
مقدار میانگین
average value
ارزش میانگین
average price
میانگین قیمت
averages
میانگین موفقیت
meanest
مقدار میانگین
medium
وسط یا میانگین
fractal
<adv.>
<noun>
شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
meanest
معنی دادن میانگین
meaner
معنی دادن میانگین
effective
خروجی میانگین پردازنده
averaging
درجه عادی میانگین
mean value of periodic quantity
میانگین کمیت دورهای
electrode current averaging time
زمان میانگین شدن
time average symmetry
تقارن میانگین زمانی
standard error of mean
خطای معیار میانگین
sm
خطای معیار میانگین
average out
میانگین در نظر گرفتن
average
درجه عادی میانگین
mean time to repair
زمان میانگین تعمیر
mean free path
مسافت ازاد میانگین
mean sea level
میانگین سطح دریا
mean range of the tide
میانگین ارتفاع کشند
mean
معنی دادن میانگین
mean time to failure
زمان میانگین تاخرابی
averages
درجه عادی میانگین
averaged
درجه عادی میانگین
mean repair time
زمان میانگین تعمیر
weight average degree of polymerization
میانگین وزنی درجه بسپارش
weight average molecular weight
میانگین وزنی وزن مولکولی
root mean square velocity
جذر میانگین مجذور سرعت
number average molecular weight
میانگین عددی وزن مولکولی
mean time between failures
زمان میانگین بین دو خرابی
earned run average
میانگین امتیاز کسب شده
average cost
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
bowling average
میانگین امتیازهای توپ انداز
root mean square error
جذر میانگین مجذور خطا
number average degree of polymerization
میانگین عددی درجه بسپارش
averages
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
exponential smoothing
روش میانگین گیری متغیروزن دار
batting average
میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
averaging
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
pass completion average
میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
annual average score
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
average
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averaged
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
average
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaged
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
variance
میانگین حسابی توان دوم انحرافات از مقدارمتوسط
averages
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
MEPs
مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
averaging
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
mtbf
زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
MEP
مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
pitch line
مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
diamond design
طرح قاب لوزی
[که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
average
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
relief maps
نقشههای توپوگرافی نقشههای هندسی زمین
caucasus
منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
malthusian theory of population
فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
Mamluk Carpets
فرش مملوک
[ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
root mean square
ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
Murghi rugs
فرش های مرغی
[این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
mean free for scattering
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
scattering mean free path
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free path for attenuation
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
attenuation mean free path
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
lappets
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Afshar design
طرح افشاری
[ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
geometric design
طرح هندسی
[این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
pendant
سر ترنج
[کلاله]
[سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
averaging
میانگین حسابی متوسط حسابی
averages
میانگین حسابی متوسط حسابی
averaged
میانگین حسابی متوسط حسابی
arithmetic mean
میانگین حسابی متوسط حسابی
average
میانگین حسابی متوسط حسابی
geometrical percentage
درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com