English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
English Persian
sure enough میتوان یقین کردکه
Other Matches
it is to be noted that باید توجه کردکه
He played so well that … بقدری خوب بازی کردکه ...
he voted by proxy کسی را از جانب خودوکیل کردکه رای دهد
He threatened to thrash the life out of me . تهدیدم کردکه آنقدر کتکم خواهد زد تا جانم دربیاید
positivity یقین
certitude یقین
sureas a gun یقین
surefire یقین
positivism یقین
certainty یقین
certainties یقین
surest یقین
surer یقین
certain یقین
sure یقین
surest ازروی یقین
to make sure یقین کردن
one may say میتوان گفت
to make no doubt یقین بودن
surer ازروی یقین
sure ازروی یقین
to feel sure یقین بودن
to know for certain یقین داشتن
to know for certain یقین دانستن
positive یقین عملی
as much as possible هرچه میتوان
positive یقین معین
presumedly بجرات میتوان گفت
aver از روی یقین گفتن
avers از روی یقین گفتن
may ممکن است میتوان
averred از روی یقین گفتن
you bet یقین داشته باش
averring از روی یقین گفتن
it is safe to say بخوبی میتوان گفت
the best thatone can do بهترین کاری که میتوان کرد
can one pass it with safety? ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
penny bank بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
milch cow کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
it can safely be said that... بدون ترس از اشتباه میتوان گفت که
In all probability. Very likely. به احتمال خیلی قوی ( قریب به یقین )
it may be presumed that احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
penny worth انچه برابر یک پنی میتوان خرید
he is something of a musician تا اندازهای میتوان اوراموسیقی دان شمرد
demand deposit سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
extensiontable میزی که میتوان دوطرف انراکشیدوقسمتی درمیان ان گذاشت
rocking stone سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
that fruit packs easily ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
clevis pin پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
reversible propeller ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
it is safe to say بدون ترس ازاشتباه یا اغراق گویی میتوان گفت
dowsing rod چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
passing lane فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
variable sweep ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
intuitionalism عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
hyperfocal distance نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
irrationlism اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
free float مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
controllable twist تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
thermoplastics پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
we must see what can be done به ببینم چه میتوان کرد بایددید چه میشود کرد
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
quantity theory of money حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com