English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
field of attention میدان توجه
Other Matches
screamer اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
closure minefield میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
draw attention توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
questionof interest پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favorites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
courses میدان تیر میدان
course میدان تیر میدان
coursed میدان تیر میدان
hasty breaching نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
NB توجه!
remarked توجه
unresponsive بی توجه
attendance توجه
attendances توجه
remark توجه
remarking توجه
remarks توجه
cares توجه
heedfulness توجه
heedfully با توجه
regards توجه
care توجه
cared توجه
attention to orders توجه
attentiveness توجه
re با توجه به
re- با توجه به
regarded توجه
assiduity توجه
attention توجه
attentions توجه
adverence توجه
advertency توجه
regard توجه
advertence توجه
keeps توجه
mindfulness توجه
unconsidered بی توجه
notes توجه
heeding توجه
turn to توجه
noting توجه
note توجه
keep توجه
heeds توجه
tendance توجه
heeded توجه
mindfully با توجه
inattentive بی توجه
listless بی توجه
oblivious بی توجه
listlessly بی توجه
heed توجه
attention deficit کاستی توجه
yummy جالب توجه
favored توجه مرحمت
remarkable جالب توجه
marks توجه کردن
at nurse در توجه دایه
mark توجه کردن
unscrupulous بی توجه به نیک و بد
noticeable قابل توجه
get with it <idiom> توجه کردن
pay attention <idiom> توجه کردن
riding high <idiom> جالب توجه
interest توجه نظر
interests توجه نظر
attention getting توجه طلب
attends توجه کردن
attending توجه کردن
attend توجه کردن
auspice حسن توجه
liberals جالب توجه
remarkable قابل توجه
attention to orders توجه کنید
span of attention فراخنای توجه
attention span فراخنای توجه
attention seeking توجه طلب
tents توجه کردن
notable جالب توجه
notables جالب توجه
strikingly قابل توجه
considerations توجه تامل
considerations توجه مراعات
notwithstanding بدون توجه
consideration توجه تامل
consideration توجه مراعات
inattention عدم توجه
inattention فقدان توجه
noticing توجه اطلاع
noteworthy قابل توجه
tendencies توجه استعداد
tendency توجه استعداد
notices توجه اطلاع
noticed توجه اطلاع
notice توجه اطلاع
striking قابل توجه
wistfully با دقت و توجه
engaging جالب توجه
interesting جالب توجه
caution توجه کنید
tent توجه کردن
considerable قابل توجه
caution اخطار توجه
unwitting بی توجه بی هوش
cautioned توجه کنید
substantial قابل توجه
cautioned اخطار توجه
liberal جالب توجه
cautioning توجه کنید
cautioning اخطار توجه
cautions اخطار توجه
welfare توجه کردن
favoured طرف توجه
polarities توجه به قطب
polarity توجه به قطب
notation ثبت توجه
notations ثبت توجه
as to that <adv.> با توجه به این
warnings توجه به خط ر ممکن
to watch over توجه کردن
focal point کانون توجه
safe keeping حفافت توجه
see after توجه داشتن به
self care توجه از خود
hypoprosessis فقدان توجه
warning توجه به خط ر ممکن
intentness سرگرمی توجه
wistfulness توجه دقت
look after توجه داشتن به
nota bene قابل توجه
nota bene توجه شود
observingly از روی توجه
hereunto <adv.> با توجه به این
oyez توجه کنید
pay respect to توجه داشتن به
perpend توجه کردن
on this <adv.> با توجه به این
hereto <adv.> با توجه به این
introversion توجه بدرون
for this purpose <adv.> با توجه به این
concerning this <adv.> با توجه به این
to take keep توجه کردن
to llok توجه کردن
cautions توجه کنید
favours توجه مرحمت
regard رعایت توجه
favouring توجه مرحمت
favor توجه مرحمت
devil may care بی توجه به مقام
regarded رعایت توجه
favour توجه مرحمت
regards رعایت توجه
auspices حسن توجه
hypoprosexia فقدان توجه
eye catcher چیزجالب توجه
favors توجه مرحمت
favoring توجه مرحمت
Take care of the infant. از نوزاد توجه کن
Your attention please. توجه فرمایید !توجه فرمایید !
to drive at توجه داشتن به
figure on توجه کردن
tentless بی توجه بی دقت
detraction کاهش توجه
to be d. to توجه نکردن به
take care of توجه کردن از
interestingly بطور قابل توجه
interestingly بطور جالب توجه
tent خیمه زدن توجه
object point سمت مورد توجه
objective point سمت مورد توجه
orientating توجه بسوی خاور
orientates توجه بسوی خاور
orientate توجه بسوی خاور
focused متمرکز کردن توجه
focus متمرکز کردن توجه
meticulous attention دقت و توجه زیاد
notice to airmen قابل توجه خلبانان
unco جالب توجه عجیب
distracts منحرف کردن توجه
favouritism افراد مورد توجه
selective inattention عدم توجه انتخابی
to lose interest جلب توجه نکردن
to call توجه کسیراجلب کردن
quaitly بطورغریب وجالب توجه
quaintness غرابت جالب توجه
providental مربوط به توجه پروردگار
attend توجه یا رسیدگی کردن
primary interest هدف توجه اصلی
prevenance توجه باحتیاجات دیگران
attending توجه یا رسیدگی کردن
attentively از روی دقت یا توجه
polestar هادی مورد توجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com