Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
level of strength
میزان استعداد رزمی
Other Matches
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
strength
استعداد رزمی
strengths
استعداد رزمی
effective strength
استعداد رزمی موثر
level of strength
سطح استعداد رزمی
strengths
قدرت رزمی استعداد نفری
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
strength
قدرت رزمی استعداد نفری
self rating
تعیین میزان استعداد خود
zeroed out
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
attrition rate
میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
duty with troops
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat team
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combat orders
دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combatcommand
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
task force
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
bond albedo
نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
combat air patrol
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
combat cargo officer
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
tune
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
self adjusting
بخودی خود میزان شونده خود میزان
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
predispostion
استعداد
potentialities
استعداد
brilliance
استعداد
capability
استعداد
susceptivity
استعداد
unintelligent
بی استعداد
simpleminded
کم استعداد
susceptibility
استعداد
cabiler
استعداد
inapt
بی استعداد
aptitudes
استعداد
aptitude
استعداد
parted
با استعداد
gifted
با استعداد
aptness
استعداد
amplitude
استعداد
ingenuity
استعداد
turns
استعداد
turn
استعداد
property
استعداد
potentiality
استعداد
gormless
کم استعداد
liability to disease
استعداد
verve
استعداد
capacities
استعداد
talented
استعداد
talentless
بی استعداد
endowment
استعداد
capacity
استعداد
ungifted
بی استعداد
endowments
استعداد
geniuses
استعداد
talent
استعداد
talents
استعداد
genius
استعداد
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
imitativeness
استعداد تقلید
arts
استعداد استادی
tendency
توجه استعداد
art
استعداد استادی
tendencies
توجه استعداد
indisposedness
عدم استعداد
cleverest
باهوش با استعداد
cleverer
باهوش با استعداد
resistibility
استعداد مقاومت
artistic aptitude
استعداد هنری
child prodigy
بچهبا استعداد
reproductivity
استعداد هم اوری
war strenght
استعداد جنگی
risible faculty
استعداد خنده
aptitude tests
ازمون استعداد
clever
باهوش با استعداد
caliber
گنجایش استعداد
frost susceptibility
استعداد یخزدگی
artistry
استعداد هنرپیشگی
reproductivity
استعداد تولید
authorized strength
استعداد مجاز
flair
استعداد خصیصه
command strength
استعداد یکان
indispositions
عدم استعداد
shift
نوبتی استعداد
capacities
گنجایش استعداد
liabilities
بدهکاری استعداد
liability
بدهکاری استعداد
capacities
استعداد مقام
capable
با استعداد صلاحیتدار
sconce
جمجمه استعداد
mechanical aptitude
استعداد فنی
capability
استعداد پیشرفت
palooka
بوکسور بی استعداد
cleverness
هوشیاری استعداد
end strength
استعداد نهایی
indisposition
عدم استعداد
division slice
استعداد لشگری
shifted
نوبتی استعداد
academic aptitude
استعداد تحصیلی
aptitude test
ازمون استعداد
shifts
نوبتی استعداد
capacity
استعداد مقام
occupational aptitude
استعداد شغلی
capacity
گنجایش استعداد
scholastic aptitude
استعداد تحصیلی
combat
رزمی
combating
رزمی
combated
رزمی
epical
رزمی
epic
رزمی
epics
رزمی
combats
رزمی
able
با استعداد صلاحیت دار
reduced strenght
حداقل استعداد جنگی
gift
دارای استعداد کردن
natural
مسلم استعداد ذاتی
potentially
با داشتن استعداد نهانی
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
accountable strength
استعداد قابل توجه
gifts
دارای استعداد کردن
attack size
استعداد وسایل درگیر در تک
gifts
استعداد پیشکش کردن
versatile
دارای استعداد و ذوق
gift
استعداد پیشکش کردن
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
allotropy
استعداد تغییر و تبدیل
scholastic aptitude test
ازمون استعداد تحصیلی
the talnet of the country
مردم با استعداد کشور
vocational aptitude test
ازمون استعداد شغلی
gifted
موید شخص با استعداد
fabllibility
استعداد خطا کردن
manpower cieling
سطح استعداد پرسنل
peak strenght
حداکثر استعداد مجاز
physical aptitude test
ازمون استعداد جسمانی
potentialize
دارای استعداد کردن
differential aptitude tests
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
naturals
مسلم استعداد ذاتی
habiliment
جامه استعداد فکری
flatlander
موج سوار کم استعداد
knack
صدای شلاق استعداد
martial arts
ورزشهای رزمی
combat team
تیم رزمی
field glasses
عینک رزمی
combat surveillance
مراقبت رزمی
task organization
سازمان رزمی
non-combatant
غیر رزمی
non combatant
غیر رزمی
nonbattle
غیر رزمی
combatcommand
یکان رزمی
operational route
جاده رزمی
combat trains
بنه رزمی
combat troops
عدههای رزمی
combat vehicle
خودروی رزمی
combatintelligence
اطلاعات رزمی
combatdrill
تمرین رزمی
field type
نوع رزمی
field service
خدمات رزمی
readiness
امادگی رزمی
field gun
توپ رزمی
field manual
دستور رزمی
field officer
افسر رزمی
field order
دستورالعمل رزمی
field ration
جیره رزمی
tactical support
پشتیبانی رزمی
fighting load
بار رزمی
herioic verse
شعر رزمی
field grade
رده رزمی
field exercise
تمرین رزمی
tactical missile
موشک رزمی
combat efficiency
کارایی رزمی
field army
ارتش رزمی
field commands
یکانهای رزمی
field commands
قسمتهای رزمی
field duty
خدمات رزمی
field duty
ماموریت رزمی
heroic verse
شعر رزمی
non-combatants
غیر رزمی
combat , elements
یکانهای رزمی
combat duty
ماموریت رزمی
combat duty
امور رزمی
fighting patrol
گشتی رزمی
group
گروه رزمی
combat patrol
گشتی رزمی
groups
گروه رزمی
combat engineer
مهندسی رزمی
combat outpost
پاسدار رزمی
combat exercise
تمرین رزمی
combat arms
رسته رزمی
c ration
جیره رزمی
combat forces
نیروهای رزمی
combat jump
پرش رزمی
combat formation
ارایش رزمی
combat intelligence
اطلاعات رزمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com