English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
vorticity میزان برداری دوران موضعی سیال
Other Matches
whirl چرخش یا دوران جریان سیال
whirled چرخش یا دوران جریان سیال
whirling چرخش یا دوران جریان سیال
whirls چرخش یا دوران جریان سیال
vortex line خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
velocity gradiant میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
fluidal مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
business cycle دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
bond albedo نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
Safavid period دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
tune میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
focal موضعی
local <adj.> موضعی
regional <adj.> موضعی
topical موضعی
local موضعی
locals موضعی
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
ischaemia کم خونی موضعی
ischemia کم خونی موضعی
spot lamp لامپ موضعی
gripe تشنج موضعی
locally بطور موضعی
concentrated or single load بار موضعی
ischmia کم خونی موضعی
local anasthesia بیهوشی موضعی
local oscillator اوسیلاتور موضعی
spot checks مقابله موضعی
local مکانی موضعی
localization موضعی کردن
local velocity سرعت موضعی
spasms تشنج موضعی
spasm تشنج موضعی
spot checks بررسی موضعی
spot check بررسی موضعی
locals مکانی موضعی
position warfare نبرد موضعی
position warfare جنگ موضعی
position defense دفاع موضعی
position correction تصحیحات موضعی
local paraysis فلج موضعی
spot check مقابله موضعی
transport stream ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
depression فرو رفتگی موضعی
depressions فرو رفتگی موضعی
local deformation تغییر شکل موضعی
transient ischemia کم خونی موضعی موقت
local action تخلیه موضعی باتری
focal seizure حمله صرعی موضعی
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
osteomyelitis التهاب موضعی و مخرب استخوان
novocain ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
asymmetric local deformation تغییر شکل موضعی بی تقارن
localizing محلی کردن موضعی ساختن
localizes محلی کردن موضعی ساختن
localize محلی کردن موضعی ساختن
to anaesthetize locally سر کردن بیهوشی موضعی زدن
localises محلی کردن موضعی ساختن
localising محلی کردن موضعی ساختن
napped نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napping نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
naps نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
nap نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
fulidal سیال
unthickened سیال
fluids سیال
fluid سیال
nipped فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nips فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nip فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
self adjusting بخودی خود میزان شونده خود میزان
perfect fluid سیال کامل
real fluid سیال واقعی
intransit stock اماد سیال
ideal fluid سیال ایده ال
superfluid ابر سیال
influent سیال ورودی
intransit strenth پرسنل سیال
working fluid سیال عامل
working fluid سیال متحرک
fluid resistance مقاومت سیال
electric fluid سیال برقی
fluid centre مرکز سیال
fluid capital سرمایه سیال
fluid جسم سیال
mobile سیال تغییرپذیر
fluids جسم سیال
mobile روان سیال
mobiles سیال تغییرپذیر
mobiles روان سیال
effluents سیال خروجی
effluent سیال خروجی
floating reserve احتیاط سیال
floating سیال مواج
fluid intelligence هوش سیال
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
brain storming سیال سازی ذهن
visualization مرئی ساختن سیال
bleeds فرار کردن یک سیال
bleed فرار کردن یک سیال
maintenance float شارژ انبار سیال
fluid bed polymerization بسپارش در بستر سیال
fluor قاعدگی زنان سیال
fluid bed vulcanization وولکانش در بستر سیال
viscous stress تنش برش سیال
fluidic وابسته بجسم سیال
working lead fluid سیال متحرک یا عامل
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
baffles منحرف کننده جریان سیال
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
vapor lock قطع کامل جریان سیال
supercritical fluid chromatography کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
baffling منحرف کننده جریان سیال
baffle منحرف کننده جریان سیال
baffled منحرف کننده جریان سیال
fluidic مایع مانند جسم سیال یامایع
floatation اضافی بودن سطح سیال اماد
waisting کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
prill بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
coanda effect گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
circulations حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulation حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
s.f.c chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
underway در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
vortex sheet لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds stress تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
nibbler ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
supercritical fluid chromatography/mass spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
notches بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
hydraulic fluid سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
head pessure فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
notch بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
viscosity valve شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
era دوران
eras دوران
vertigo دوران
cycled دوران
cycles دوران
gyration دوران
gyrations دوران
rotation دوران
circulation دوران
cycle دوران
periods دوران
swimming دوران
period دوران
circulations دوران
pitot tube لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
s.f.c/m.s mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
revolutions چرخش دوران
rotates دوران کردن
distance between centers طول دوران
wifehood دوران زوجیت
rotated دوران کردن
rotate دوران کردن
space age دوران کیهان
revolution دوران شورش
peacetime دوران صلح
revolution چرخش دوران
life دوران زندگی
off season در دوران کم کاری
lives دوران زندگی
off season در دوران کسادی
axis of rotation محور دوران
angle of rotation زاویه دوران
aftertime دوران پیری
till in old [great] age تا در دوران سالمندی
wartime دوران جنگ
climacteric دوران یائسگی زن
the whirligig of fashion دوران دایمی مد
rotation چرخش دوران
dizzy دچار دوران سر
races دوران مسیر
lucid interval دوران افاقه
plane of rotation سطح دوران
stound دوران درد
qyaternary دوران چهارم
sense of rotation جهت دوران
rotation about a line دوران دور یک خط
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com