English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
inactive beds میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
Other Matches
hospital benefit تاسیسات بیمارستانی
inactive installation تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
treatment facility تاسیسات پزشکی
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
clinical record پرونده بیمارستانی
hospital benefit خدمات بیمارستانی
useless بلااستفاده
obsolete بلااستفاده
caretaker status وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
hospitalization پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
idle cash پول بلااستفاده
idle reserves ذخائر بلااستفاده
idle deposit سپرده بلااستفاده
idle capacity فرفیت بلااستفاده
hydropath establishment بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydrotherapeutic بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
garbage collection پاک کردن خانههای بلااستفاده حافظه در یک فایل
bond albedo نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
tunes میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
premedical دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
professional service تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
otorhinolaryngology پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
ENT medicine پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
self adjusting بخودی خود میزان شونده خود میزان
services تاسیسات
facilities تاسیسات
plants تاسیسات
maintenance تاسیسات
facility تاسیسات
installation تاسیسات
plant تاسیسات
installations تاسیسات
physical security تامین تاسیسات
heating installation تاسیسات حرارتی
physical security حفافت تاسیسات
critical facility تاسیسات حساس
port installations تاسیسات بندری
air inst alations تاسیسات هوایی
naval establishment تاسیسات دریایی
active installation تاسیسات فعال
three phase installation تاسیسات سه فاز
training facilities تاسیسات اموزشی
fiscal station تاسیسات سریال
border installations تاسیسات مرزی
treatment facility تاسیسات بهداری
lighting plant تاسیسات روشنایی
sintering plant تاسیسات زینتر
telecommunication installation تاسیسات ارتباطات
shore stablishment تاسیسات ساحلی
built in engine موتور تاسیسات
renewal نوسازی تاسیسات
sports facility تاسیسات ورزشی
crane installation تاسیسات بالابر
air facility تاسیسات هوایی
cooling plant تاسیسات سردکننده
radar installation تاسیسات رادار
renewals نوسازی تاسیسات
confinement facility تاسیسات زندان
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
power plants تاسیسات جریان قوی
power plant تاسیسات جریان قوی
maintenance نگهداری از تاسیسات یاساختمان
power installation تاسیسات جریان قوی
nuclear power plant تاسیسات انرژی هستهای
power generating plant تاسیسات تولید نیرو
agglomerating plant واحد یا تاسیسات زینتر
ancillary facilities تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
low voltage installation تاسیسات فشار ضعیف
gurantee period دوره نگهداری تاسیسات
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
high head plant تاسیسات فشار قوی
blast furnace plant تاسیسات کوره بلند
inhouse work کارهای داخلی تاسیسات
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
low voltage plant تاسیسات فشار ضعیف
granulating plant تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
physical فیزیکی مربوط به تاسیسات
public works تاسیسات عام المنفعه
air conditioning plant تاسیسات تهویه مطبوع
class ii installation تاسیسات اماد طبقه 2
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
cryptofacility تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
dressing plant تاسیسات تهیه سنگ معدن
open hearth plant تاسیسات کوره زیمنس مارتین
continous casting plant تاسیسات ریخته گری دائمی
continous tinning line تاسیسات قلع کاری دائمی
roll up جمع اوری کردن تاسیسات
sewerage requipment تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
air inst alations تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air facility تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
low voltage system شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
capital budget بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
utility تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
impluse voltage testing plant ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
wharfage استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
target array نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
checked دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checks دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
mysticism در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
depth contour خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
aprons لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
apron لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aeromedical unit یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
roll up پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
two way telephone equipment تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
yardsticks میزان
metre میزان
metres میزان
scalage میزان
levels میزان
infiltration rate میزان
weight میزان
librae میزان
rhythm میزان
libra میزان
noise level میزان خش
levelled میزان
scales میزان
level میزان
leveled میزان
rhythms میزان
At the rate of . On a scale of . به میزان
rate میزان
units میزان
unit میزان
volumes میزان
meter میزان
meters میزان
adjustment میزان
balance میزان
amounts میزان
amount میزان
amounting میزان
amounted میزان
adjustments میزان
criterion میزان
measure میزان
rates میزان
volume میزان
yardstick میزان
balances میزان
infrastructures تاسیسات ثابت پادگانی ساختمانهای پادگانی
education stand میزان تحصیلات
performances میزان کارائی
focused میزان کردن
degree of risk میزان خطر
delta librae دلتا- میزان
demand surface میزان تقاضا
admission rate میزان پذیرش
measure واحد میزان
focussing میزان کردن
goodness of fit میزان انطباق
focuses میزان کردن
decrement میزان کاهش
focussed میزان کردن
data rate میزان داده
focus میزان کردن
sensitivities میزان حساسیت
equilibration میزان کردن
error rate میزان خطا
amounted مقدار میزان
focusses میزان کردن
evaporimter میزان تبخیر
tuned میزان شده
quantum درجه میزان
failure rate میزان خرابی
amount مقدار میزان
discount rate میزان تخفیف
degree of protection میزان حفافت
sensitivity میزان حساسیت
line of cerdit میزان اعتبار
damage criteria میزان ضایعات
conductance میزان هدایت
tune میزان کردن
tunes میزان کردن
meter مقیاس میزان
align میزان کردن
collimate میزان کردن
collision rate میزان برخورد
aligned میزان کردن
consumption rate میزان مصرف
volumes تعداد میزان
aligning میزان کردن
alpha librae الفا- میزان
hygrometer میزان الرطوبه
contour line خط میزان منحنی
calorimeter میزان الحراره
effectiveness میزان تاثیر
damage criteria میزان خسارات
libra برج میزان
level of effort میزان تلاش
lapse rate میزان افت
meters مقیاس میزان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com