English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
colour میزان خالص بودن سیگنال رنگ
colours میزان خالص بودن سیگنال رنگ
Other Matches
availability میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
signaling rate میزان سیگنال دهی
scanned فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scans فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
sensor وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
neatness خالص بودن
cleanness تمیزی خالص بودن
timed روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
chlorinity میزان کلرینه بودن اب
tdm روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
composite video سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
bathyconductograph وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
friendliness میزان اسان بودن کار باکامپیوتر یا برنامه
logical تابع بررسی یکسان بودن دو سیگنال منط قی
DSR سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
carry سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carries سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carried سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
bond albedo نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
modulator مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
auctioneering device وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
ADPCM استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
DCD سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
noise سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noises سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
sample size بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
adaptive channel allocation استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
coincidence circuit یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
carrier سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carriers سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
asynchronous ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
sensitivity کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivities کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
tune میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
net death rate نرخ خالص مرگ و میر اهنگ خالص مرگ و میر
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
self adjusting بخودی خود میزان شونده خود میزان
codec وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
veridical خالص
nets خالص
net خالص
unadulterated خالص
heartfelt خالص
spiritous خالص
unmixed خالص
simon pure خالص
sheer خالص
inalienable <adj.> خالص
nett خالص
unalterable <adj.> خالص
unalienable <adj.> خالص
inevitable <adj.> خالص
indispensable <adj.> خالص
absolute <adj.> خالص
clean خالص
absolutes خالص
virginal خالص
paticular خالص
aquapura اب خالص
downright خالص
cleans خالص
cleanest خالص
cleaned خالص
genuine خالص
purer خالص
pure خالص
absolute خالص
purest خالص
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
tare وزن خالص
refines خالص کردن
net price قیمت خالص
net output تولید خالص
net worth ارزش خالص
net net worth ارزش خالص
refine خالص کردن
net wealth دارائی خالص
purification خالص کردن
net reactance راکتانس خالص
clearer خالص کردن
spirit of wine عرق خالص
clearest خالص کردن
net register tonnage گنجایش خالص
net tonnage فرفیت خالص به تن
net value ارزش خالص
net revenue درامد خالص
net saving پس انداز خالص
net thrust پیشرانه خالص
net profit سود خالص
net productivity تولید خالص
net product محصول خالص
net price ارزش خالص
clear خالص کردن
net wealth ثروت خالص
net rate نرخ خالص
pure color رنگ خالص
perfect loss زیان خالص
pure profit سود خالص
net benefits منافع خالص
proof spirit الکل خالص
pure bending خمش خالص
pure competition رقابت خالص
pure monopoly انحصار خالص
net debt بدهی خالص
pure interest بهره خالص
pure mathematics ریاضیات خالص
pure interest منافع خالص
pure lime اهک خالص
net cash نقدی خالص
neat size اندازه خالص
net acceleration شتاب خالص
resultant acceleration شتاب خالص
net yield بازده خالص
purification خالص سازی
pure tones صداهای خالص
pure strategy استراتژی خالص
pure shear برش خالص
net work کار خالص
net weight وزن خالص
net income درامد خالص
resutant force نیروی خالص
resutant نیروی خالص
net force نیروی خالص
net exports خالص صادرات
net asset دارائی خالص
solid قوی خالص
grain alcohol الکل خالص
take-home pay حقوق خالص
he was neat بی ماسه خالص
circular bending خمش خالص
limpid روشن خالص
equities دارائی خالص
unmixede یکدست خالص
wholewheat گندم خالص
pure wool پشم خالص
equity دارائی خالص
take-home pay خالص دریافتی
spirits of wine عرق خالص
take-home pay مزد خالص
grossing غیر خالص
carbon ذغال خالص
hellene یونانی خالص
grosser غیر خالص
equity capital دارائی خالص
grossed غیر خالص
solids قوی خالص
full blood نژاد خالص
grosses غیر خالص
grossest غیر خالص
chaste خالص ومهذب
clears خالص کردن
gross غیر خالص
depth contour خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
nett برداشت خالص کردن
net birth rate نرخ خالص زایش
net birth rate اهنگ خالص زایش
net business saving پس انداز خالص شرکتها
pure rate of interest نرخ بهره خالص
purest اصیل خالص کردن
elutriate صاف و خالص کردن
net برداشت خالص کردن
net asset value ارزش دارائی خالص
national net income درامد خالص ملی
pure monetary policy سیاست پولی خالص
native metals فلزات خالص طبیعی
net calorific value ارزش گرمایی خالص
purer اصیل خالص کردن
net present value ارزش فعلی خالص
net present value ارزش حال خالص
net tax revenue خالص درامد مالیاتی
net primary production تولید خالص نخستین
capital net worth دارائی خالص سرمایهای
net radiation factor ضریب تابش خالص
average net return بازده خالص متوسط
business income درامد خالص تجارتی
net national product محصول خالص ملی
net national income درامد خالص ملی
marginal net product محصول نهائی خالص
pure اصیل خالص کردن
pure fiscal policy سیاست مالی خالص
net domestic output تولید خالص داخلی
net domestic product محصول خالص داخلی
nets برداشت خالص کردن
acetyl pure yellow زرد خالص استیلی
consolidated car وزن خالص اتومبیل
unalloyed غیر مخلوط خالص
net investment سرمایه گذاری خالص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com