Dictiornary-Farsi | میزان نسبی اشتغال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
employment rate	میزان نسبی اشتغال


Other Matches

brinell hardness	سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
availability	میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
bond albedo	نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
tune	میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes	میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
busybodies	اشتغال
office	اشتغال
engagements	اشتغال
preoccupations	اشتغال
engagement	اشتغال
engagedness	اشتغال
preoccupation	اشتغال
busybody	اشتغال
employment	اشتغال
underemployed	کم اشتغال
occupation	اشتغال
offices	اشتغال
occupations	اشتغال
hyperemployment	اشتغال زیاد
overfull employment	اشباع اشتغال
unemployment	عدم اشتغال
employment rate	نزخ اشتغال
overfull employment	اشتغال وافر
employment volume	حجم اشتغال
full employment	اشتغال کامل
idleness	عدم اشتغال
employment policy	سیاست اشتغال
indebtedness	اشتغال ذمه
employment act	قانون اشتغال
employment gap	شکاف اشتغال
employment opportunities	امکانات اشتغال
employment opportunities	فرصتهای اشتغال
commencement of employment	زمان شروع اشتغال
inflationary gap	سطح اشتغال مطلوب
full time employment	اشتغال تمام وقت
full time	زمان اشتغال بکار
full employment output	تولید در اشتغال کامل
hyperemployment	اشتغال بیش ازحد
full employment equilibrium	تعادل اشتغال کامل
unemployment equilibrium	تعادل در اشتغال ناقص
full employment rate of growth	نرخ رشد در اشتغال کامل
diplomatist	کسی که به امور دیپلماتیک اشتغال دارد
letters testamentary	خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
occupational therapy	درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
self adjusting	بخودی خود میزان شونده خود میزان
wright	کسی که به کارهای ماشینی و ساختن ان اشتغال دارد
amateurism	اشتغال هنر بخاطرذوق نه برای امرار معاش
I am obsessed by fear of unemployment .	تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
biologism	اشتغال بمطالعه حیات وتجزیه وتحلیل موجودات زنده
isobath	خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
inflationary gap	وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
employment gap	مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
proportional	نسبی
relative humidity	نم نسبی
relative code	کد نسبی
comparatives	نسبی
proportional limit	حد نسبی
comparative	نسبی
respective	نسبی
consanguineous	نسبی
self relative	نسبی
relative	نسبی
auxiliary contours	خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
relative value	مقدار نسبی
relative velocity	سرعت نسبی
relative viscosity	گرانروی نسبی
fractional error	خطای نسبی
relativism	نسبی نگری
sanguinity	قرابت نسبی
relative wind	باد نسبی
relativeness	نسبی بودن
ipsative scale	مقیاس نسبی
ipsative score	نمره نسبی
relative term	لفظ نسبی
persons related to another by parentage	اقارب نسبی
persons related to another by descent	اقارب نسبی
relative permeability	نفوذپذیری نسبی
relative permitivity	گذردهی نسبی
relative precision	دقت نسبی
relative prices	قیمتهای نسبی
relative solubility	انحلالپذیری نسبی
relative solvation	حلالپوشی نسبی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
self relative address	نشانی نسبی
relationship by blood	خویشاوندی نسبی
blood relationship	قرابت نسبی
blood relationship	خویشاوندی نسبی
relative	خودی نسبی
specific gravity	چگالی نسبی
specific gravities	چگالی نسبی
genealogical	نسبی شجرهای
proportional representation	انتخابات نسبی
comparative advantage	برتری نسبی
sib	منسوب نسبی
stranger in blood	غیر نسبی
emissivity	تابش نسبی
distortion factor	مانده نسبی
consanguinity	قرابت نسبی
whole blood	قرابت نسبی
comparative cover	پوشش نسبی
comparative costs	هزینههای نسبی
comparative advantage	مزیت نسبی
relationship by blood	قرابت نسبی
relative dispersion	پراکندگی نسبی
relative density	چگالی نسبی
relativity	فرضیه نسبی
relative compaction	تراکم نسبی
relative importance	اهمیت نسبی
relative income	درامد نسبی
relative movement	حرکت نسبی
relative bearing	جهت نسبی
relative humidity	رطوبت نسبی
relative error	خطای نسبی
relative frequency	بسامد نسبی
relative harmonic content	مانده نسبی
relative density	دانسیته نسبی
relative motion	حرکت نسبی
relative bearing	گرای نسبی
relative jurisdiction	صلاحیت نسبی
relative location	ترتیب نسبی
relative nullity	بطلان نسبی
proportional tax	مالیات نسبی
relationship by bood	قرابت نسبی
relative address	نشانی نسبی
relative address	آدرس نسبی
relative minimum	حداقل نسبی
relative majority	اکثریت نسبی
relative maximum	ماکزیمم نسبی
relative maximum	حداکثر نسبی
relative minimum	می نیمم نسبی
say's law	عرضه تقاضای خودرا بوجود می اورد بنابراین تعادل همواره در سطح اشتغال کامل وجود خواهدداشت
strain	تغییر شکل نسبی
true air speed	سرعت نسبی هواپیما
a matter of relative importance	موضوعی با اهمیت نسبی
strains	افزایش طول نسبی
cultural relativism	نسبی نگری فرهنگی
strains	تغییر شکل نسبی
relative income hypothesis	فرضیه درامد نسبی
strain	افزایش طول نسبی
relativity of knowledge	نسبی بودن دانش
relative coding	برنامه نویس نسبی
relative supersaturation	ابر سیری نسبی
relativize	بصورت نسبی در اوردن
relative deformation	تغییر شکل نسبی
relative bearing	سمت نسبی ناو
of relative importance	دارای اهمیت نسبی
relative addressing	نشانی دهی نسبی
relative addressing	نشان دهی نسبی
relative refractory period	دوره بی پاسخی نسبی
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
purchasing power parity	نرخ نسبی مبادله
sound level	شدت نسبی صوت
relative coordinate system	دستگاه مختصات نسبی
relative coding	برنامه نویسی نسبی
relative value of pieces	ارزش نسبی سوارها
bel	واحد شدت نسبی توان
relativity	فلسفه نسبیه نسبی بودن
coefficient of relative efficiency organ	ضریب نسبی کارایی سازمان
california bearing ratio	توان باربری نسبی کالیفرنیا
bulk strain	تغییر شکل نسبی حجمی
increase of strain	افزایش تغییر طول نسبی
comparative ve	اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
recessions	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
elastic strain	تغییر شکل نسبی ارتجاعی
recession	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
linear strain	تغییر شکل نسبی خطی
differential susceptibility and permeabi	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
lateral strain	تغییر شکل نسبی جانبی
simple strain	تغییر طول نسبی ساده
strain at failure	افزایش طول نسبی درگسیختگی
strain energy	انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
stress strain diagram	نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
difference chart	جدول تعیین سمت و برد نسبی
elasticity of factor substitution	وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
cold straining	تغییر بعد نسبی در حالت سرد
stress strain curve	منحنی تنش به افزایش طول نسبی
adjustable proportional module	نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
strain hardening	سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
superaerodynamics	ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
limiting speed	بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
depth contour	خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
grades	الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade	الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
rotor incidence	زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
maintenance of membership	هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
critical angle of attack	زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
tristimulus values	مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
ram	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
relative income hypothesis	براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
rams	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
pitch control	کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
sailwing	هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
vertical take off and landing	هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
libra	میزان
infiltration rate	میزان
At the rate of . On a scale of .	به میزان
scalage	میزان