English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
lag rate میزان کسری پرسنل
Other Matches
operating strenght پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
availability میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
bond albedo نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
tunes میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
leakages کسری
shortages کسری
aliquot کسری
leakage کسری
fractional part جز کسری
fractions کسری از
fractional کسری
shortfall کسری
fraction line خط کسری
shortage کسری
shortcomings کسری
shortcoming کسری
inadequate کسری
fraction کسری از
shortsage کسری
leakage or breakage کسری
fractionary کسری
deficit کسری
deficits کسری
shortfalls کسری
deficiency کسری ایراد
deficiencies کسری ایراد
fixed point part جزء کسری
fractional turn چرخش کسری
fractional pitch گام کسری
fractional rotation گردش کسری
fractional size اندازه کسری
fractionation method روش کسری
mantissa جزء کسری
basic deficit کسری اساسی
budget deficit کسری بودجه
leakage کمبود و کسری
two thousand odd 0002 و کسری
trade deficit کسری تجارت
leakages کمبود و کسری
lacks فقدان کسری
lacked فقدان کسری
lack فقدان کسری
under کسری دار
shorter تک تیر کسری
short تک تیر کسری
shorter کسری داشتن
shortest تک تیر کسری
shortest کسری داشتن
under- کسری دار
trade deficit کسری بازرگانی
basic deficit کسری کلی
trade gap کسری تجارتی
short کسری داشتن
self adjusting بخودی خود میزان شونده خود میزان
make up a deficit جبران کردن کسری
make up a deficit تامین کردن کسری
mantissa بخش کسری عدد
roots توان کسری یک عدد
root توان کسری یک عدد
trade balance deficit کسری تراز تجاری
redder کسری داشتن حساب
red کسری داشتن حساب
reds کسری داشتن حساب
reddest کسری داشتن حساب
lag rate نسبت کسری نیروی انسانی
staffs پرسنل
staffed پرسنل
staff پرسنل
personnel پرسنل
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
improper fraction کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
real number عددی که با بخش کسری همراه است .
to invert a fraction برخهای را برگرداندن کسری را معکوس کردن
proportional parts بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
trooped پرسنل دار
trooping پرسنل دار
ship's company پرسنل ناو
shipmate پرسنل هم ناو
complements پرسنل سازمانی
complementing پرسنل سازمانی
complement پرسنل سازمانی
cadre پرسنل پیمانی
adjutant general دایره پرسنل
complemented پرسنل سازمانی
cadres پرسنل پیمانی
all hands کلیه پرسنل
turout تجمع پرسنل
troop پرسنل دار
personnel officer افسر پرسنل
operations personal پرسنل عملیات
operating personnel پرسنل فعال
intransit strenth پرسنل سیال
crew پرسنل ناو
crewed پرسنل ناو
crews پرسنل ناو
permanent party پرسنل دایمی
crewing پرسنل ناو
leakage مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
leakages مقداری که معمولابرای کسری در اثرنشتی درنظر میگیرند
evacuee پرسنل تخلیه شده
proceed time زمان انتقال پرسنل
carreer personnel پرسنل کادر ثابت
manpower cieling سطح استعداد پرسنل
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
station complement پرسنل ثابت یک پایگاه
military pay order لیست حقوقی پرسنل
administrative acceptees پرسنل پذیرفته شده
ration method روش تغذیه پرسنل
regular پرسنل کادر منظم
regulars پرسنل کادر منظم
staff پرسنل ستاد ستادی
staffed پرسنل ستاد ستادی
service number شماره خدمتی پرسنل
staffs پرسنل ستاد ستادی
evacuees پرسنل تخلیه شده
turout جمع شدن پرسنل
quarters محل اسایشگاه پرسنل
nonoperating strength پرسنل غیر فعال
point که تقسیم بین واحد کامل و بخش کسری آنها
safeguards مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarding مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard مامور حفافت پرسنل و یا اموال
overhead personnel پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
transport area منطقه حمل و نقل پرسنل
airmen پرسنل نیروی هوایی هوانورد
safeguarded مامور حفافت پرسنل و یا اموال
airman پرسنل نیروی هوایی هوانورد
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
replacement factor ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
registrant پرسنل ثبت نام کننده
debarkation net تور پیاده شدن پرسنل
enlisted personnel پرسنل سرباز و درجه دار
reimbursable personnel پرسنل حقوق بگیر نظامی
release denial جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
blind بدون دید مستقیم پرسنل
battlefield evacuation تخلیه پرسنل اسیب دیده
sending state کشور اعزام کننده پرسنل
blinds بدون دید مستقیم پرسنل
blinded بدون دید مستقیم پرسنل
retrofit action بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
debarkation net پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
conus residents پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
air tropping ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
administrative acceptees پرسنل قبول شده از نظر اداری
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
constructive school credit بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantine اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
rest and recuperation عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
triage سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
escape line مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
stages سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
integer گونه سریع تر BASIC که فقط از ریاضیات صحیح استفاده میکند و عدد کسری نمیپذیرد
integers گونه سریع تر BASIC که فقط از ریاضیات صحیح استفاده میکند و عدد کسری نمیپذیرد
bareboat charter ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
staged crews پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
manning the rail گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
rail loading سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
fractional reserve banking روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
dispatch route جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
depth contour خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
salvage group تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
technical escort پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
point نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
combined staff ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
staging سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
transit area منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
complemented استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
complementing استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
manning table جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
service records سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
complements استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
active status وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
holdees پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
floating علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
scales میزان
infiltration rate میزان
scalage میزان
metres میزان
noise level میزان خش
metre میزان
librae میزان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com