Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (19 milliseconds)
English
Persian
tuner
میزان کننده
tuners
میزان کننده
Search result with all words
tuner
میزان کننده موتور
tuners
میزان کننده موتور
controlled environment
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
dose rate
میزان متوسط تابشهای یونیزه کننده
laborsaving
تقلیل دهنده زحمت کارگر صرفه جویی کننده در میزان کار
Other Matches
bond albedo
نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
tunes
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
self adjusting
بخودی خود میزان شونده خود میزان
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
depth contour
خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
volume
میزان
level
میزان
scalage
میزان
balance
میزان
levelled
میزان
balances
میزان
adjustment
میزان
adjustments
میزان
leveled
میزان
measure
میزان
amounted
میزان
amount
میزان
criterion
میزان
yardsticks
میزان
metre
میزان
metres
میزان
rhythms
میزان
amounting
میزان
yardstick
میزان
amounts
میزان
scales
میزان
noise level
میزان خش
rhythm
میزان
meter
میزان
units
میزان
unit
میزان
rate
میزان
librae
میزان
libra
میزان
meters
میزان
infiltration rate
میزان
volumes
میزان
rates
میزان
levels
میزان
At the rate of . On a scale of .
به میزان
weight
میزان
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
collimate
میزان کردن
adjusts
میزان کردن
par
میزان متوسط
evaporimter
میزان تبخیر
expenditure
میزان مصرف
error rate
میزان خطا
rain glass
میزان سنج
sprinkling
میزان اندک
salinity
میزان شوری
equilibration
میزان کردن
availability
میزان دسترسی
measure
واحد میزان
meters
مقیاس میزان
meter
مقیاس میزان
setscrew
پیچ میزان
shear modulus
میزان سختپایی
collision rate
میزان برخورد
speed
میزان شتاب
data rate
میزان داده
height adjustment
میزان ارتفاع
turbidity
میزان کدری
resistance adjustment
میزان پایداری
tuning meter
میزان سنج
tuning indicator
میزان نما
conductance
میزان هدایت
torsion balance
میزان ت_نش
decrement
میزان کاهش
allowances
میزان مجاز
allowance
میزان مجاز
to figure up
مبلغ یا میزان
gradients
میزان شیب
gradient
میزان شیب
speeding
میزان شتاب
speeds
میزان شتاب
contour line
خط میزان منحنی
tuner
میزان ساز
consumption rate
میزان مصرف
tuners
میزان ساز
incidence
میزان بروز
voltage balance
میزان ولتاژ
Richter Scale
میزان ریشتر
credit rating
میزان اعتبار
damage criteria
میزان خسارات
damage criteria
میزان ضایعات
precipitation
میزان رطوبت
adjustment
میزان کردن
standardization
میزان کردن
sensitivity
میزان حساسیت
sensitivities
میزان حساسیت
discount rate
میزان تخفیف
adjust
میزان کردن
amount
مقدار میزان
amounted
مقدار میزان
precipitation
میزان بارندگی
tension adjustment
میزان فشار
degree of protection
میزان حفافت
degree of risk
میزان خطر
delta librae
دلتا- میزان
demand surface
میزان تقاضا
survival rate
میزان ماندگاری
performance
میزان کارائی
performances
میزان کارائی
amounts
مقدار میزان
amounting
مقدار میزان
adjusting
میزان کردن
tunes
میزان کردن
kiffa australis
بتا- میزان
focus
میزان کردن
align
میزان کردن
aligned
میزان کردن
aligning
میزان کردن
aligns
میزان کردن
level of effort
میزان تلاش
hygrometer
میزان الرطوبه
volume
تعداد میزان
volumes
تعداد میزان
quantity discount
میزان تخفیف
tempos
میزان سرعت
tempo
میزان سرعت
calorimeter
میزان الحراره
isometrics
دارای یک میزان
isometric
دارای یک میزان
tune
میزان کردن
watermarks
تعیین میزان مد اب
lapse rate
میزان افت
watermark
تعیین میزان مد اب
knock rating
میزان بهسوزی
goodness of fit
میزان انطباق
birthrate
میزان موالید
beta librae
بتا- میزان
ratings
میزان عوارض
quantum
درجه میزان
barometer
میزان الهواء
rating
میزان عوارض
alpha librae
الفا- میزان
barometers
میزان الهواء
education stand
میزان تحصیلات
rain glass
میزان الهوا
rate of flow
میزان جریان
effectiveness
میزان تاثیر
rate of loading
میزان بارگذاری
focussing
میزان کردن
focusses
میزان کردن
focussed
میزان کردن
rate of output
میزان تولید
rate of spending
میزان مخارج
rate of turn
میزان گردش
tuned
میزان شده
failure rate
میزان خرابی
focuses
میزان کردن
focused
میزان کردن
humidity
میزان رطوبت
line of cerdit
میزان اعتبار
tuning
میزان سازی
admission rate
میزان پذیرش
remedies
درمان میزان
remedy
درمان میزان
remedied
درمان میزان
libra
برج میزان
rate of climb
میزان صعود
remedying
درمان میزان
module
اندازه میزان
modules
اندازه میزان
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
intermediate contour
میزان منحنی واسطه
thermometre
میزان الحراره درجه
magneto timing
میزان کردن مگنت
margins
میزان سود سهام
cathode ray tuning indicator
لامپ میزان نما
margin
میزان سود سهام
electron ray indicator
لامپ میزان نما
deflation
تقلیل میزان پول
data transfer rate
میزان ارسال داده
loss assessment
ارزیابی میزان خسارت
fine turning
میزان سازی دقیق
thereabouts
در حدود آن میزان یا تعداد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com