Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
workbench
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
workbenches
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
Other Matches
mechanises
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanicalism
عقیده به دخالت عمل مکانیکی در کیفیات فاهر و طبیعی عمل مکانیکی
joinery work
نجاری
woodcraft
نجاری
carpenrty
نجاری
joinery
نجاری
joiner
نجاری
joiners
نجاری
carpentry
نجاری
carpenters axe
تیشه نجاری
carpenter's bench
دستگاه نجاری
carpenter
نجاری کردن
plane iron
تیغه نجاری
carpenters
نجاری کردن
joiner's hardware
ابزار نجاری
vise
گیره نجاری
excelsior
خرده نجاری
gimlet
مته نجاری
gimlets
مته نجاری
adz
تیشهء نجاری
benchvise
گیره نجاری
adze
تیشهء نجاری
building trade joinery
نجاری ساختمان
adzes
تیشهء نجاری
chipper
رنده نجاری
woodwork
چوب الات نجاری
joinery sawbench
اره مدور نجاری
body of carpenter's plane
کوله رنده نجاری
chipper
تیشه نجاری خراط
router
ابزار کنده کاری لیسه نجاری
planer
دستگاه رنده نجاری میزی ماشین صفحه تراش دروازهای
mechanical
مکانیکی
mechnical
مکانیکی
gadgets
مکانیکی
gadget
مکانیکی
mechanical advantage
مزیت مکانیکی
actuator
عملگر مکانیکی
power shovel
بیل مکانیکی
mechanical efficiency
راندمان مکانیکی
mechanically
بطور مکانیکی
automaton
ادم مکانیکی
automatons
ادم مکانیکی
mechanical energy
انرژی مکانیکی
mechanic recepter
گیرنده مکانیکی
mechanic
هنرور مکانیکی
mechanical equipment
تجهیزات مکانیکی
mechanical properties
خواص مکانیکی
mechanical efficiency
بازده مکانیکی
buckets
بیل مکانیکی
bucket
بیل مکانیکی
mechanical drawing
ترسیم مکانیکی
mechanical resolution
تراکم مکانیکی
mechanical stabilization
استوارسازی مکانیکی
mechanical stabilization
تثبیت مکانیکی
mechanical stimulation
تحریک مکانیکی
mechanical translation
ترجمه مکانیکی
mechanicalness
خاصیت مکانیکی
mechanical de icing
یخ زدایی مکانیکی
mechanician
هنرور مکانیکی
mechanotherapy
معالجه مکانیکی
mechanical efficiency
کارایی مکانیکی
grab bucket
بیل مکانیکی
shovel
بیل مکانیکی
grab crane
بیل مکانیکی
ultrasonic
نوسانات مکانیکی
dashpot
خفه کن مکانیکی
absolute viscosity
گرانروی مکانیکی
forklift track
بیل مکانیکی
contact mine
مین مکانیکی
robot
ادم مکانیکی
contact sweeping
روبیدن مکانیکی
dynamic viscosity
گرانروی مکانیکی
robots
ادم مکانیکی
mechanism
اجزاء مکانیکی
grab excavator
بیل مکانیکی
shovels
بیل مکانیکی
shovelling
بیل مکانیکی
shovelled
بیل مکانیکی
crane shovel
بیل مکانیکی
shoveling
بیل مکانیکی
shoveled
بیل مکانیکی
mechanisms
اجزاء مکانیکی
mechanical analysis
تجزیه مکانیکی خاک
power rammer
زمین کوب مکانیکی
mechanical equivalent of heat
هم ارز مکانیکی گرما
elision
باقوه مکانیکی شکستن
mechanisms
عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanism
عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanical data processing
پردازش داده مکانیکی
fractional sampling
نمونه گیری مکانیکی
gadgetry
وسایل کوچک مکانیکی
fan blower
بادزن مکانیکی یاماشینی
grab bucket crane
جرثقیل با بیل مکانیکی
motor-
منبع نیروی مکانیکی
motored
منبع نیروی مکانیکی
motors
منبع نیروی مکانیکی
motor
منبع نیروی مکانیکی
static equilibrium
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
shovelful
حجم و اندازه بیل مکانیکی
mechanical move
حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
mechanical equilibrium
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
booming
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
booms
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
electronic
یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
boomed
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
boom
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
docking
ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
power
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powering
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
lever watch
سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
materiel
قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
rocker shovel
بیل مکانیکی مناسب تونی کنی
mechanical time fuze
ماسوره زمانی خودکار یا زمان مکانیکی
mechanical sweep
مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
ascender
وسیله مکانیکی برای فرستادن بار
thermodynamics
مبحث فعالیت مکانیکی ورابطه ان باحرارت
powers
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powered
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
mechanical powers
نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
electromotion
جریان برق حرکت مکانیکی که ازالکتریک پیداشود
break down
توقف انجام کار به علت خطای مکانیکی
coupler
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
inductive coupling
شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
major cycle
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
android
نام یک ادم مکانیکی که شبیه انسان مذکر است
thermal shock
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
backplane
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
et cetera
وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
وغیره وغیره
etcaetera
وغیره
actuator
وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
burster
یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
selector
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
stepped motor
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
selectors
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
sheeting
ملافه وغیره
dale
خلیج وغیره
dales
خلیج وغیره
snaps
قفلکیف وغیره
piled
پرزقالی وغیره
pile
پرزقالی وغیره
snap
قفلکیف وغیره
snapped
قفلکیف وغیره
snapping
قفلکیف وغیره
cabs
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
ganged
وسایل که به صورت مکانیکی متصل شده اند و با یک عمل انجام می شوند
retraction lock
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
end stop
[Engineering]
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
stop
[Engineering]
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
cab
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
dollops
دسته علف وغیره
dollop
دسته علف وغیره
To score a goal .
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
coronal
هاله خورشید وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
subsidence
تخفیف درد وغیره
furnace
تون حمام وغیره
clop
لنگی اسب وغیره
dower
لانه خرگوش وغیره
furnaces
تون حمام وغیره
coequal
درشان ومقام وغیره
stationed
ایستگاه اتوبوس وغیره
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
coronel
هاله خورشید وغیره
curlicue
تزئینات خطاطی وغیره
propellor
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
dossal
پشتی صندلی وغیره
stations
ایستگاه اتوبوس وغیره
station
ایستگاه اتوبوس وغیره
dossel
پشتی صندلی وغیره
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
ratoon
نهال موز وغیره
tube
لوله خمیرریش وغیره
tubes
لوله خمیرریش وغیره
vase
گلدان نقره وغیره
sash
حمایل نظامی وغیره
shelling
پوست فندق وغیره
trap
زانویی مستراح وغیره
shells
پوست فندق وغیره
snouts
لوله کتری وغیره
snout
لوله کتری وغیره
propeller
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
shell
پوست فندق وغیره
vases
گلدان نقره وغیره
tamp
سوراخی را با شن وغیره پرکردن
seance
جلسه احضارارواح وغیره
frontlet
پیشانی اسب وغیره
sashes
حمایل نظامی وغیره
vibrator
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
switch
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
peripheral
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
switched
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
airbrush
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
vibrators
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com