Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
splat
میله تزئینی پشت صندلی
Other Matches
slats
چوب مداد میله پشت صندلی
slat
چوب مداد میله پشت صندلی
annulet
[نوار تزئینی یا ابزار مغزی دور تا دور ستون تزئینی]
rocking chairs
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chair
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool
صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
camp chair
صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his
صندلی من پهلوی صندلی اوبود
tenpin
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feinted
حرکت از میله بالا به میله پایین
feints
حرکت از میله بالا به میله پایین
feint
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
حرکت از میله بالا به میله پایین
complement
تزئینی
complementing
تزئینی
complements
تزئینی
complemented
تزئینی
shafts
میله ستون میله چاه
shaft
میله ستون میله چاه
ornamental glass
شیشه تزئینی
colonnette
ستون تزئینی
eye-catcher
سازه تزئینی
parget
تزئینی کردن
ornamental wheel ring
رینگ چرخ تزئینی
herring-bone
[نقش تزئینی جناغی]
escallop
لبه تزئینی به لباس
cushion-course
[حاشیه تزئینی نازبالش]
oxyopia
تزئینی بحد افراط
banderol
[نوار تزئینی مجسمه]
banderole
[نوار تزئینی مجسمه]
antepagment
حاشیه های تزئینی درگاه
baluster-shaft
[ستون تزئینی کوتاه و باریک]
antepagmentum
حاشیه های تزئینی درگاه
grapevine
[تزئینی به شکل درخت انگور]
[معماری]
architrave-cornice
[پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
angle-shaft
[ستون تزئینی در گوشه خارجی ساختمان]
ball-flower
[ابزار تزئینی به سبک گوتیک ثانوی]
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
conditivum
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
conditorium
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
antefix
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefixum
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
fish-bladder
[تزئینی شبیه کیسه ماهی باد شده]
Art Deco
هنر دکو
[سبک تزئینی آمریکایی اروپائی]
scallops
گوش ماهی دوختن لبه تزئینی بلباس پختن
diaper
[نقش های تزئینی روی سطح صاف و مسطح]
scallop
گوش ماهی دوختن لبه تزئینی بلباس پختن
console
کنسول
[نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
hanging
[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
centerpiece
[عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار]
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
chambranle
[قاب تزئینی دور دریچه هایی مانند درها، شومینه و غیره]
Dizlyk
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
altar-piece
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
inlaid work
[نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
santalaceous
صندلی
box seat
صندلی لژ
chairs
صندلی
chairing
صندلی
seat
صندلی
seats
صندلی
chaired
صندلی
chair
صندلی
stall
صندلی
stalling
صندلی
jump seat
صندلی تا شو
placing
صندلی
places
صندلی
place
صندلی
footstool
صندلی
footstools
صندلی
seated
صندلی
armchair
صندلی راحتی
armchairs
صندلی راحتی
antimacassar
رویهء صندلی
carrycot
صندلی کودک
arm chair
صندلی راحتی
adjustable seat
صندلی متحرک
shooting sticks
صندلی عصایی
shooting stick
صندلی عصایی
pushchairs
صندلی چرخدار
rocking chair
صندلی گهوارهای
rocking chairs
صندلی گهوارهای
an odd chair
صندلی تکی
pushchair
صندلی چرخدار
deckchairs
صندلی تاشو
deckchair
صندلی تاشو
carrycots
صندلی کودک
boatswain's chair
صندلی نقاله
rocker
صندلی گهوارهای
armrest
دستهء صندلی
he nestles in the chair
در صندلی غنوده
tier
ردیف صندلی
folding seat
صندلی تاشو
drive's seat
صندلی راننده
hot seat
صندلی برقی
hot seat
صندلی الکتریکی
antimacassars
رویهء صندلی
elbow
دسته صندلی
elbowed
دسته صندلی
elbows
دسته صندلی
swivel chair
صندلی چرخان
tiers
ردیف صندلی
camp chair
صندلی تاشونده
rockers
صندلی گهوارهای
morris chair
صندلی راحتی
choir-stall
صندلی بلند
parliamentary seat
صندلی مجلسی
office chair
صندلی اداری
bucket seat
صندلی یکنفری
bucket seats
صندلی یکنفری
easy chair
صندلی راحت
easy chairs
صندلی راحت
sitting
نشیمن صندلی
sittings
نشیمن صندلی
arm
دسته صندلی
gold lace
[braids]
گلابتون
[نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
staked
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
deck chair
صندلی حصیری تاشو
woolsack
کرسی یا صندلی دادگاه
curule chair
صندلی عاج نشان
arm chair
صندلی دسته دار
twisboat chair
قایق- صندلی تابدار
wheelchair
صندلی چرخ دار
wheelchairs
صندلی چرخ دار
wheel chair
صندلی چرخ دار
armchair
صندلی دسته دار
armchairs
صندلی دسته دار
baby carriage
صندلی چرخدار بچه
baby carriages
صندلی چرخدار بچه
shooting stick
صندلی جمعشو و متحرک
cathedra
[صندلی اسقف در کلیسا]
electric chair
صندلی اعدام الکتریکی
garden seat
صندلی یانیمکت باغبانی
fishing chair
صندلی در قایق ماهیگیری
elbow chair
صندلی دسته دار
back seat
صندلی عقب اتومبیل
office swivel chair
صندلی گردان اداری
seat-belts
کمربند صندلی هواپیما
dossel
پشتی صندلی وغیره
seat-belt
کمربند صندلی هواپیما
seat belt
کمربند صندلی هواپیما
dossal
پشتی صندلی وغیره
seat adjuster lever
سطح تنظیم صندلی
shooting sticks
صندلی جمعشو و متحرک
cat nap
چرت روی صندلی
ejector seat
صندلی پران
[هواپیمایی]
ejection seat
صندلی پران
[هواپیمایی]
reseats
صندلی جدید دادن
reseating
صندلی جدید دادن
a seat by the window
یک صندلی کنار پنجره
reseated
صندلی جدید دادن
reseat
صندلی جدید دادن
tuffet
صندلی یانشیمن کوتاه
cat sleep
چرت روی صندلی
window seat
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
caner
بافنده صندلی حصیری
window seats
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
club chair
صندلی دسته دار بزرگ
seat back adjustment knob
دکمه تنظیم پشتی صندلی
casters
چرخ زیر صندلی یامیز
castor
چرخ زیر صندلی یامیز
castors
چرخ زیر صندلی یامیز
backless bench
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
caster
چرخ زیر صندلی یامیز
Keep a free(an empty)seat for me.
یک صندلی خالی برایم نگاهدار
They changed seats .
صندلی هایشان را با هم عوض کردند
arm
اسلحه دستهء صندلی یا مبل
windsor chair
صندلی دارای پشتی منحنی
benchstool
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
prince's feather
تزئین برجسته پشت صندلی
choir-stall
[صندلی های مبلی گروه کر]
Dust has accumulated
[settled]
on the chairs.
روی صندلی ها خاک نشسته
Have a seat, please!
خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
stool
کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
sedilia
یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
I think that's my seat.
فکر می کنم آن صندلی جای من است.
love seat
صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
mafrash
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
high chairs
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
night chair
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night stool
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
Is this seat taken?
آیا این صندلی گرفته شده است؟
high chair
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
barrel chair
صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
hammock chair
صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
the hall seats one thousand
تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
reservation
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservations
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
The stage was bare but for
[save for]
a couple of chairs.
صحنه نمایش به استثنای چند تا صندلی لخت بود.
moquette
پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
an odd chair
صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
panels
قاب تختهای قاب تزئینی
panel
قاب تختهای قاب تزئینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com