Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
throttling shaft
میله نافم عبور روغن
Other Matches
throttling shaft
میله نافم روغن
oil dent
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
replenisher
نافم روغن
replenisher
استوانه نافم روغن
throttling rod
پیستون نافم روغن
oil passage
عبور روغن
slot
مجرای عبور روغن
slots
مجرای عبور روغن
slotting
مجرای عبور روغن
throttles
پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
throttled
پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
throttling
پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
throttle
پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
oil dipstick
میله عمق یاب روغن
dipsticks
میله اندازه گیری روغن موتور
dipstick
میله اندازه گیری روغن موتور
ports
انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
eastern roll
شیوه قیچی در پرش ارتفاع باغلطیدن پس از عبور از میله و فرود روی پا
glassine
نوعی کاغذ نازک شفاف یانیمه شفاف که هوا یا روغن از ان نمیتواند عبور کند
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
oiling
روغن کاری کردن روغن ساختن
oils
روغن کاری کردن روغن ساختن
oil
روغن کاری کردن روغن ساختن
tenpin
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feints
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
حرکت از میله بالا به میله پایین
feint
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
حرکت از میله بالا به میله پایین
air cooled oil cooler
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
cutting oil
روغن سردکننده روغن برش
creosoted
روغن قیر روغن قطران
creosote
روغن قیر روغن قطران
oil can
حلب روغن , روغن دان
creosotes
روغن قیر روغن قطران
creosoting
روغن قیر روغن قطران
wading crossing
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
shafts
میله ستون میله چاه
shaft
میله ستون میله چاه
controllers
نافم
manciple
نافم
regulators
نافم
controller
نافم
regulator
نافم
moderators
نافم
moderator
نافم
switch
نافم حرکت
switched
نافم حرکت
whipper
نافم پارلمانی
switches
نافم حرکت
phase modifier
نافم فاز
potential regulator
نافم ولتاژ
field regulator
نافم میدان
hold control
نافم همزمانی
tirrill regulator
نافم ارتعاشی
regulators
سوپاپ نافم
current regulator
نافم شدت
carbon pile regulator
نافم کربنی
voltage regulator
نافم ولتاژ
load regulator
نافم بار
manual controller
نافم دستی
speed regulator
نافم سرعت
drum controller
نافم استوانهای
provosts
نافم دانشکده
speed controls
نافم سرعت
regulating resistance
مقاومت نافم
provost
نافم دانشکده
linearity control
نافم خطی
regulator
سوپاپ نافم
spark control
نافم جرقه
pace-setters
نافم اهنگ حرکت
pace setter
نافم اهنگ حرکت
thermostats
نافم درجه حرارت
control vehicle
تانک نافم حرکت
pace-setter
نافم اهنگ حرکت
contact voltage regulator
نافم ولتاژ با کنتاکت
thermostat
نافم درجه حرارت
induction regulator
نافم ولتاژ القائی
frequency controller
رگولاتور یا نافم فرکانس
automatic frequency control
نافم خودکار بسامد
automatic gain control
نافم خودکار فزونسازی
automatic phase control
نافم خودکار فاز
automatic volume control
نافم خودکار صدا
peaking control
نافم اوج دهندگی
induction voltage regulator
نافم ولتاژ القائی
induction voltage regulator
نافم ولتاژ با القا
schoolmasters
نافم مدرسه مکتب دار
control vehicle
خودرونافم ستون یا نافم حرکت
schoolmaster
نافم مدرسه مکتب دار
delayed a.v.c.
نافم خودکار صدا با تاخیر
synchronous sight
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
gas governor
نافم گاز گاورنر گاز
unguent
روغن
ghee
روغن
oil
روغن
ghi
روغن
ointments
روغن
ointment
روغن
unction
روغن
oiling
روغن
oils
روغن
sebaceous humour
روغن
butters
روغن
buttering
روغن
lubricant
روغن
buttered
روغن
lubricants
روغن
oil groove
روغن رو
clurified or run butter
روغن
dopes
روغن
dope
روغن
bandolin
روغن مو
bandoline
روغن مو
greaser
روغن زن
oil can
روغن زن
pomade
روغن سر
grease
روغن
greased
روغن
greasing
روغن
butter
روغن
brilliantine
روغن مو
right of way
حق عبور
alpha canis majoris
عبور
transmittance
عبور
transmittal
عبور
toll
حق عبور
crossing
عبور
right of passage
حق عبور
tolling
حق عبور
rights of way
حق عبور
transit
عبور
road haulage
حق عبور
tolls
حق عبور
transmittancy
عبور
passages
عبور
cross-Channel
عبور
passage
عبور
passage
حق عبور
passage of lines
عبور از خط
passages
حق عبور
transmission
عبور
fording
عبور از اب
transmissions
عبور
animal oil
روغن حیوانی
lubricating
روغن زدن
antiknock
روغن موتور
lubricates
روغن زدن به
lanoline
روغن پشم
lubricated
روغن زدن به
allyl isosulfocyanate
روغن خردل
allyl isothiocyanate
روغن خردل
mustard oil
روغن خردل
lubrication
روغن زنی
emulsion lubricant
روغن امولسیون
lubricates
روغن زدن
lubrication
روغن کاری
emulsion lubricant
روغن عصاره
lubricating
روغن زدن به
butter
روغن زرد
lubricating oil
روغن موتور
motor oil
روغن موتور
in grease
روغن دار
sunflower oil
روغن افتابگردان
oil seal ring
رینگ روغن
buttered
روغن زرد
oil retaining ring
رینگ روغن
lubricant
روغن یا گریس
oil bath
حمام روغن
oil container
فرف روغن
inunction
روغن مالی
greasy
روغن دار
oil residue
ته نشست روغن
engine oil
روغن موتور
lubricants
روغن یا گریس
oil sludge
رسوب روغن
oil level
سطح روغن
dubbing
روغن چرم
French polish
روغن جلا
oil mist
تیرگی روغن
linseed oil
روغن برزک
oil paint
رنگ روغن
siccative oil
روغن سیکاتیو
soluble oil
روغن قابل حل
oil guage
درجه روغن
oil paints
رنگ روغن
oil groove
شیار روغن
mineral oil
روغن معدنی
rub with ointment
روغن مالیدن
dripping pan
روغن گیر
oil flow
جریان روغن
oil gage
گیج روغن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com