Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English
Persian
dipstick
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipsticks
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
Other Matches
peg
میله چوبی با نوک تیز
[برای محکم بستن چیزی به آنها]
caliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
calliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
rulers
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
scantling
میله اندازه گیری ذرع
dipsticks
میله اندازه گیری روغن موتور
dipstick
میله اندازه گیری روغن موتور
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
kelvin tube
لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
aquaplane
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
ninepins
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
pitot pressure
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
kabal
قبال
[نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
shed stick
چوب هاف
[چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
viscosimeter
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
point size
برای اندازه گیری نوع یا متن
chain
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
densitometer
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
Moghat
مقات
[نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
stepper
چیزی که برای پله بکار می رود
component efficiency
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
decibel
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
decibels
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
engineering units
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
capacitance bridge
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
instrument for absolute measurement
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
areas
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
tape line
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
lips
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
skiascope
اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
Dhrystone benchmark
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
theodolites
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
hygrograph
دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
theodolite
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
batch
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batcher
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
grey scale
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
compensator
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
laniard
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
wetting
مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
resolving power
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
to set measures to anything
برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
gyro
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
barn
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barns
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
modules
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
staked
میله چوبی
stakes
میله چوبی
stake
میله چوبی
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
skittle
میله چوبی بولینگ
batten fence
حصار با میله چوبی
penetrometer
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
pin
میله چوبی سنجاق زدن به
ninepin
بازی بولینگ با 9 میله چوبی
pinning
میله چوبی سنجاق زدن به
pinned
میله چوبی سنجاق زدن به
ieee
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
quantize
با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
میله اندازه گیر
Please allow for at least two weeks' notice
[to do something]
[for something]
[prior to something]
.
درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری
[کار]
اعطاء کنید
[تا ما ]
[برای چیزی]
[قبل از چیزی]
.
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
lobworm
بزرگ که درماهی گیری بکار میبرند
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
lay figure
آدم چوبی و بند بند که هنرپیشگان بکار میبرند
gaging
اندازه گیری
gauging
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
measure
اندازه گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
module
اندازه گیری
metering
اندازه گیری
commensurateness
اندازه گیری
measurment
اندازه گیری
measurements
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری
dimensions
اندازه گیری
dimension
اندازه گیری
measurer
اندازه گیری
mensuration
اندازه گیری
pin bowler
بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
compensating error
خطای اندازه گیری
measuring sensitivity
حساسیت اندازه گیری
to take measures
اندازه گیری کردن
gauging sheet
ورق اندازه گیری
meter
وسیله اندازه گیری
measuring relay
رله اندازه گیری
measuring instrument
دستگاه اندازه گیری
size stick
الت اندازه گیری پا
instrument
الات اندازه گیری
batching plant
مرکز اندازه گیری
radar measurement
اندازه گیری رادار
sounds
اندازه گیری عمق اب
soundest
اندازه گیری عمق اب
sounded
اندازه گیری عمق اب
measuring method
طریقه اندازه گیری
gage
میزان اندازه گیری
sounding
اندازه گیری عمق اب
accuracy to gage
دقت اندازه گیری
mental measurement
اندازه گیری روانی
resizing
اندازه گیری مجدد
measure
اندازه گیری کردن
dial bench gage
میز اندازه گیری
precision
اندازه گیری دقیق
depth measurement
اندازه گیری عمق
absolute measurement
اندازه گیری مطلق
mensurability
قابلیت اندازه گیری
measuring well
چاه اندازه گیری
correlation measurement
اندازه گیری همبستگی
sound
اندازه گیری عمق اب
size stick
قالب اندازه گیری
gauging section
برش اندازه گیری
method of measurment
طریقه اندازه گیری
bathymetry
اندازه گیری خصوصیات اب
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
metrology
علم اندازه گیری
method of measurment
متد اندازه گیری
commensurable
قابل اندازه گیری
units of measurment
واحدهای اندازه گیری
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
instrument autotransformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring set
دستگاه اندازه گیری
measurability
قابلیت اندازه گیری
instrument transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
direct measurement
اندازه گیری مستقیم
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
frequency measurement
اندازه گیری فرکانس
measurement ofland
اندازه گیری زمین
gad
اندازه گیری طول
measurable
قابل اندازه گیری
measuring
درخور اندازه گیری
font metric
اندازه گیری فونت
measuring accuracy
دقت اندازه گیری
forescale
اندازه گیری رنگ اب
engineering measurement
اندازه گیری فنی
measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری
tapeline
مترمخصوص اندازه گیری
metre
وسیله اندازه گیری
metres
وسیله اندازه گیری
chain crew
متصدیان اندازه گیری
tape measures
مترمخصوص اندازه گیری
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
telemetry
اندازه گیری ازدور
final measurement
اندازه گیری نهایی
telemetering
اندازه گیری از دور
unit of measurement
واحد اندازه گیری
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
meters
وسیله اندازه گیری
measuring transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
tape measure
مترمخصوص اندازه گیری
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
yard
واحد اندازه گیری = 3 فوت
instrumental error
خطای دستگاه اندازه گیری
indefinite
غیرقابل اندازه گیری نامعین
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
induction movement
دستگاه اندازه گیری القائی
fluorometer
دستگاه اندازه گیری فلورسانس
impedance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس
utile
واحد اندازه گیری مطلوبیت
impedance meter
دستگاه اندازه گیری امپدانس
electrostatic instrument
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
allometry
اندازه گیری رشد موجودات
coupling measuring set
دستگاه اندازه گیری اتصالی
sensitometry
اندازه گیری حساسیت چشم
highfrequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس بالا
automatic measuring system
سیستم اندازه گیری خودکار
metric system of measurement
سیستم اندازه گیری متریک
petrol gage
دستگاه اندازه گیری بنزین
maxwell wien bridge
پل اندازه گیری ماکسول-وین
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
meter rectifier
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
measurement of benefits and costs
اندازه گیری منافع و هزینه ها
high tension measurement bridge
پل اندازه گیری فشار قوی
induction instrument
دستگاه اندازه گیری القائی
yards
واحد اندازه گیری = 3 فوت
bathymetry
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
standard error of measurement
خطای معیار اندازه گیری
entropy
واحد اندازه گیری ترمودینامیک
gas meter
دستگاه اندازه گیری گاز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com