Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (10 milliseconds)
English
Persian
fantasies
میل تمایل
fantasy
میل تمایل
Search result with all words
desirability
درجه تمایل شرایط مطلوب
cathedral
تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
cathedrals
تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
list
تمایل کجی
polarities
تمایل قطبی
polarity
تمایل قطبی
orientation
تمایل
odds
تمایل بیک سو احتمالات
leaning
تمایل
leanings
تمایل
disposition
تمایل
intention
تمایل
intentions
تمایل
frigid
دارای اندکی تمایل جنسی
turn
تمایل تغییر جهت
turns
تمایل تغییر جهت
gust
تمایل مزمزه
gusts
تمایل مزمزه
tenor
تمایل صدای زیر مردانه
tenors
تمایل صدای زیر مردانه
aptitude
تمایل طبیعی
aptitudes
تمایل طبیعی
proclivities
تمایل
proclivities
تمایل طبیعی بچیز بد
proclivity
تمایل
proclivity
تمایل طبیعی بچیز بد
would
تمایل
yen
تمایل رغبت شدید
tendencies
تمایل
tendency
تمایل
propensities
تمایل طبیعی
propensities
تمایل
propensity
تمایل طبیعی
propensity
تمایل
liking
تمایل
helm
تمایل قایق به انحراف از مسیر
helms
تمایل قایق به انحراف از مسیر
pendulum
تمایل
pendulums
تمایل
trend
تمایل
trends
تمایل
bias
تمایل بیک طرف
biases
تمایل بیک طرف
preoccupation
تمایل شیفتگی
preoccupations
تمایل شیفتگی
antipathetic
فاقد تمایل
disinclined
بی تمایل
unwilling
بی تمایل
inclining
تعظیم تمایل
inclination
تمایل شیب
hang
تردید تمایل
hangs
تردید تمایل
affect
تمایل داشتن
affects
تمایل داشتن
predilection
تمایل قبلی
predilections
تمایل قبلی
caprice
تمایل فکری
caprices
تمایل فکری
vein
حالت تمایل
veins
حالت تمایل
streak
تمایل میل
streaked
تمایل میل
streaking
تمایل میل
streaks
تمایل میل
heredity
تمایل برگشت باصل توارث
tilt
کجی تمایل
tilted
کجی تمایل
tilts
کجی تمایل
disinclination
عدم تمایل
rapprochement
نزدیکی تمایل بدوستی
sentiment
تمایل
gravitation
تمایل
lean
تمایل داشتن
leaned
تمایل داشتن
leans
تمایل داشتن
aclinic
بی تمایل
addictedness
تمایل
adductor
تمایل عضو بطرف محور
against his grain
برخلاف تمایل او
appetence
تمایل
appetency
تمایل
appetence or tency
تمایل
argumentativeness
تمایل یاعادت به جدال
bear in
تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
bear out
تمایل اسب به نزدیک شدن به حد خارجی
central tendency
تمایل به مرکز
declaration of intention
افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
declination
تمایل
declinatory
دارای تمایل
diathesis
تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
diminishing utility
قانون تقلیل تمایل به مصرف
diminishing utility
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
evasiveness
تمایل به طفره یاگریز
exparte
قراری که دادگاه به درخواست یکی از اصحاب دعوی و بدون توجه به تمایل دیگری صادر میکند
falloff
تمایل داشتن
frigidity
کمی تمایل درقوای جنسی
fugitiveness
تمایل به فرار
hade
تمایل پیدا کردن
inclination for any thing
تمایل یا میل بچیزی
isoclinal line
خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
Other Matches
left justification
تمایل به چپ
month's mind
تمایل
nisus
تمایل
recumbency
تمایل
proneness
تمایل
trepan
تمایل
wish
[would like]
تمایل داشتن
work effort
تمایل به کار
proclivity to steal
تمایل بدزدی
propend
تمایل داشتن
propensity to consume
تمایل به مصرف
reactive tendency
تمایل واکنشی
self immolation
تمایل به خودکشی
landscape orientation
تمایل افقی
sinistral
تمایل بچپ
the herd instinct
تمایل بگروه
trepan
تمایل داشتن
predispostion
تمایل قبلی
portraint orientation
تمایل عمودی
propensity to do evil
تمایل به بدی کردن
marginal propensity to expend
تمایل نهائی به مخارج
marginal propensity to absorb
تمایل نهائی به جذب
express willingness
اظهار تمایل کردن
take to
تمایل پیدا کردن
to take a ply
تمایل پیدا کردن
tilt angle
زاویه تمایل به طرفین
uptrend
تمایل بسوی بالا
tendency toward something
تمایل به سوی چیزی
take to
تمایل پیدا کردن به
kindlily
با تمایل به مهربانی مهربانانه
low marginal propensity to cunsume
تمایل ارام به مصرف
worldliness
تمایل به ماده پرستی و جسمانیت
prepossession
اشغال قبلی تمایل بیجهت
negative diheral
تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
undersexed
دارای تمایل جنسی کمتر ازطبیعی
levorotary
دارای تمایل چرخش بطرف چپ چپ گرد
levorotatory
دارای تمایل چرخش بطرف چپ چپ گرد
oversteer
تمایل به پیچیدن بیش از حدراننده به خصوص در سر پیچ
lug out
تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
p in favour of a person
تمایل بی جهت نسبت بکسی طرفداری تعصب امیزازکسی
labialism
حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
spill wind
سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
Appetite comes with eating.
<proverb>
با پیش رفت فعالیت تمایل افزایش می یابد.
[ضرب المثل]
understeer
تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
wing heavy
تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
isoclinic line
خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
margin propensity to consume
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com