English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
nautical mile میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
nautical miles میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
Other Matches
nautical mile میل دریایی امریکامعادل 02/0806 فوت
nautical miles میل دریایی امریکامعادل 02/0806 فوت
nautical miles مایل دریایی معادل 0581متر
nautical mile مایل دریایی معادل 0581متر
knots واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
knot [واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
knot واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
Britain انگلیس
albion انگلیس
the english انگلیس ها
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
british possessions متصرفات انگلیس
Whitehall دولت انگلیس
the british legation سفارت انگلیس
Downing Street دولت انگلیس
englander اهل انگلیس
Britishers تبعه انگلیس
Britons خاک انگلیس
Britisher تبعه انگلیس
englishism انگلیس مابی
Briton خاک انگلیس
British اهل انگلیس
Great Britain کشور انگلیس
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
farthings پول خرد انگلیس
farthing پول خرد انگلیس
tunics کت کوتاه سربازان انگلیس
House of Commons مجلس عوام انگلیس
tunic کت کوتاه سربازان انگلیس
hundredweights وزنهای که در انگلیس با 211رطل
hundredweight وزنهای که در انگلیس با 211رطل
subject to the british rule تابع حکومت انگلیس
regiment گردان در ارتش انگلیس
House of Lords مجلس لردهای انگلیس
excalibur شمشیرارتورپادشاه افسانهای انگلیس
half sovereign سکه زر ده شیلینکی انگلیس
he was sent to england به انگلیس اعزام کردند
regiments گردان در ارتش انگلیس
john bull لقب ملت انگلیس
Union Jacks پرچم ملی انگلیس
Union Jack پرچم ملی انگلیس
Anglicans وابسته بکلیسای انگلیس
C. of E مخفف کلیسای انگلیس
Anglican وابسته بکلیسای انگلیس
briticism اصطلاحات خاص انگلیس
terry سربازمدافع مرزی انگلیس
white hall هیئت حاکمه انگلیس
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
shilling شیلینگ واحد پول انگلیس
shillings شیلینگ واحد پول انگلیس
duke لقب موروثی اعیان انگلیس
fusilier هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
fusileer هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
dukes لقب موروثی اعیان انگلیس
pict مردمان غیر سلتی انگلیس
plantagenet خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
prince royal پسر ارشد پادشاه انگلیس
anglicanism اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
HMS مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
princessroyal بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
subject to the british rule تحت تسلط دولت انگلیس
Free Classicism [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
florins پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
shaken وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
shovel hat کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
florin پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
Test match مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Test matches مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
pennies کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
crown glass شیشه پنجره [در قرن نوزدهم انگلیس]
penny کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
Prince of Wales ولیعهد ذکور وارث تاج وتخت انگلیس
Jacobean مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
the peninsular war جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
Community architecture [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
lancastrian در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
pax britannica اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
jacobite طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
to set out for England به سوی انگلیس رهسپار شدن [با وسیله نقلیه]
primate of all england سراسقف که بزرکترین مقام روحانی انگلیس را داراست
derby نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derbies نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
ell نام اندازهای که در انگلیس نزدیک 511 سانتیمتر است
bow-pew [نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
reunionist کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
BSI سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
British Standards Institute سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
king's english اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
E-plan [طرح خانه های ویلایی انگلیس به شکل حرف ای انگلیسی]
justiciar قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
roundheal عضو پارلمان انگلیس درزمان شارل یکم که سرش را ازته میزد
curtana شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
ntamount معادل
tantamount معادل
equipollent معادل
equivalent معادل
equivalents معادل
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
roundhead نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
koh i noor کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
egalitaire معادل equalitarianism
equivalent circuit مدار معادل
equivalent area سطح معادل
equivalence معادل بودن
equaling دقیقاگ معادل
redemption معادل ransom
equivalent service rounds گلوله معادل
modifies معادل adapt
reformist معادل reformer
reformists معادل reformer
equal دقیقاگ معادل
equivalence gate دریچه معادل
equaled دقیقاگ معادل
b معادل با بایتها
expilation معادل robbery
equals دقیقاگ معادل
equalling دقیقاگ معادل
modify معادل adapt
equalled دقیقاگ معادل
assessor معادل assesor
equivalent weight وزن معادل
counterclaim معادل set-off
modifying معادل adapt
date labourer معادل daysman
memorial معادل memorandum
grade equivalent معادل کلاسی
reinsurance معادل re-assurance
equalizing معادل کردن .
equalizes معادل کردن .
ration in kind معادل جیره
menace معادل blackmail
menaced معادل blackmail
equalized معادل کردن .
equalize معادل کردن .
deceptions معادل cheat
equalising معادل کردن .
menaces معادل blackmail
order of the day معادل agenda
kilos معادل هزار
deception معادل cheat
memorials معادل memorandum
t equivalent circuit مدار معادل " T "
equalised معادل کردن .
writing obligatory معادل bond
equalises معادل کردن .
parity معادل بودن
kilo معادل هزار
crown colony بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
tnt equivalent معادل با قدرت انفجار تی ان تی
air mile هوانوردی معادل 3301
equivalently بطور هم ارز یا معادل
mile معادل 53/9061 متر
ration in kind جیره معادل یاجانشین
quamdiu bene se gesserit معادل autculpam vitam ad
bi- پیشوند معادل با bio-
kilos یک کیلوگرم معادل هزارگرم
t parameter equipment circuit مدار معادل به صورت " T "
contango معادل "continuation " & "carringover "
kilo یک کیلوگرم معادل هزارگرم
miles معادل 53/9061 متر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com