Dictiornary-Farsi | مین با شاخک شناور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
snagline mine	مین با شاخک شناور


Other Matches

lamellicorn	شاخک دار دارای شاخک پهن
horn	شاخک مین ارتعاشی شاخک مجاورتی مین
floating base	ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
float	شناور شدن شناور بودن
iceberg	کوه یخ شناور توده یخ شناور
icebergs	کوه یخ شناور توده یخ شناور
floats	شناور شدن شناور بودن
floated	شناور شدن شناور بودن
gull	هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gulls	هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
palpiferous	شاخک بر
ramus	شاخک
antennule	شاخک
antenna	شاخک
antennas	شاخک
antennae	شاخک
cornicle	شاخک
stems	شاخک
stemmed	شاخک
stemming	شاخک
stem	شاخک
side contact	شاخک لامپ
palpate	شاخک دار
palpi	شاخک حساس
palpiform	شاخک مانند
top cap	شاخک لامپ
corniculate	دارای شاخ یا شاخک
palpus	شاخک حساس سبیل
long horned grasshopper	ملخ شاخک دراز
trolley frog	شاخک ترن برقی
tentacular	دارای شاخک حساس
longicorn	دارای شاخک دراز
tentacular	شبیه شاخک حساس
long horned beetle	سوسک شاخک درازخانواده Cerambycidae
switch horn	سویچ مین شاخک دار
antenna mine	مین شاخک دار دریایی
spicule	سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
spicula	سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
arabesque [Eslimi]	طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
floating fundation	پی شناور
on the float	شناور
pontoons	پل شناور
vessel	شناور
vessels	شناور
pontoon	پل شناور
floating bridge	پل شناور
nectonic	شناور
bouyant foundation	پی شناور
drift ice	یخ شناور
floaty	شناور
flying bridge	پل شناور
buoyant	شناور
floating	شناور
float bridge	پل شناور
free swimming	شناور
ballcocks	شناور
floated	شناور
pack ice	یخ شناور
float	شناور
above water <adj.>	شناور
floats	شناور
afloat	شناور
ballcock	شناور
tentacle	شاخک حساس ریشه حساس
tentacles	شاخک حساس ریشه حساس
rostral	نوک دار شاخک دار
carburetor float	شناور کاربراتور
float valve	دریچه شناور
dipping varnish	لاک شناور
dipping enamel	لعاب شناور
fluxed electrode	الکترود شناور
dipped electrode	الکترود شناور
bouyancy pump	پمپ شناور
bay	پل رابط در پل شناور
bayed	پل رابط در پل شناور
baying	پل رابط در پل شناور
bays	پل رابط در پل شناور
adrift	شناور مهارشده
nekton	جانور شناور
antisurface	ضد ناوهای شناور
bouyant foundation	پایه شناور
booming	دستگاه شناور
plunge valve	سوپاپ شناور
drifting mine	مین شناور
oil slicks	نفت شناور
immersion thermometer	دماسنج شناور
submersible pump	پمپ شناور
natatores	مرغان شناور
life bouy	رهنمای شناور
floating gyro	ژایرو شناور
floating mine	مین شناور
floating point	با ممیز شناور
floating point	ممیز شناور
phytoplankton	گیاهان شناور
zooplankton	جانوران شناور
ice field	یخزار یخ شناور
submergible pump	پمپ شناور
floating grid	شبکه شناور
oil slick	نفت شناور
plunger piston	پیستون شناور
float guage	اشل شناور
float into position	شناور شدن
pontoon bridge	پل شناور قایقی
float test	ازمون شناور
float well	چاه شناور
floater	جسم شناور
floating aquatics	ابزیان شناور
floating audress	نشانی شناور
floating charactep	دخشه شناور
levitative	شناور در هوا
wafted	شناور ساختن
swims	شناور شدن
pontoon	اسکله شناور
pontoon	طراده شناور
floats	شناور بودن
pontoons	اسکله شناور
pontoons	طراده شناور
floating dock	حوض شناور
icebergs	توده یخ شناور
floats	شناور شدن
buoy	رهنمای شناور
floated	شناور بودن
iceberg	توده یخ شناور
floe	تخته یخ شناور
waft	شناور ساختن
booms	دستگاه شناور
lifebuoys	گوی شناور
boomed	دستگاه شناور
boom	دستگاه شناور
wafting	شناور ساختن
immersion heaters	اب گرم کن شناور
immersion heater	اب گرم کن شناور
wafts	شناور ساختن
lifebuoy	گوی شناور
plungers	پیستون شناور
plunger	پیستون شناور
swim	شناور شدن
barged	تراده شناور
vessel	یگان شناور
vessels	یگان شناور
buoying	رهنمای شناور
buoyed	راهنمای شناور در اب
buoyed	شناور ساختن
buoyed	جسم شناور
buoyed	رهنمای شناور
buoy	راهنمای شناور در اب
barge	تراده شناور
buoy	شناور ساختن
buoy	جسم شناور
barges	تراده شناور
buoying	جسم شناور
buoying	شناور ساختن
buoying	راهنمای شناور در اب
float	شناور شدن
buoys	شناور ساختن
buoys	جسم شناور
float	شناور بودن
buoys	رهنمای شناور
floated	شناور شدن
buoys	راهنمای شناور در اب
raft	دسته الوار شناور بر اب
floated	روی اب نگهداشتن شناور
float	روی اب نگهداشتن شناور
back float	شناور شدن روی اب
light buoy	راهنمای شناور چراغدار
watching mine	مین شناور در سطح اب
submersible	غوطه ور شناور زیرابی
floats	روی اب نگهداشتن شناور
short scope buoy	بویه شناور قائم
power driven vessel	یگان شناور موتوری
popping plug	طعمه ماهیگیری شناور
plunge battery	باتری با الکترد شناور
rafts	دسته الوار شناور بر اب
plunger	شناور کاربوراتور غوطه ور
plungers	شناور کاربوراتور غوطه ور
floating point	ممیز شناور [ریاضی]
natant	شناور یامتحرک دراب
floating rate of exchange	نرخ شناور ارز
floating point rutine	روال ممیز شناور
floating drydock	حوضچه شناور خشک
bottom mine	مین شناور عمقی
poppers	طعمه شناور ماهیگیری
popper	طعمه شناور ماهیگیری
buoyant mine case	جعبه مین شناور
floating base	پایگاه شناور دریایی
floating exchange rate	نرخ شناور ارز
consolidated pack ice	مجموعه یخهای شناور
wreck	شناور غرق شده
floating point arithmetic	حساب ممیز شناور
floating point constant	ثابت ممیز شناور
floating point representation	نمایش با ممیز شناور
floating point operation	عملکردبا ممیز شناور
wrecks	شناور غرق شده
wrecking	شناور غرق شده
floating point operation	عملیات ممیز شناور
floating point number	عدد با ممیز شناور
drift fishing	ماهیگیری از قایق شناور
drifted	جسم شناور برف باداورده
wreck vessel	شناور کشتی غرق شده
wafter	چیز شناور بر روی هوایا اب