Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (2 milliseconds)
English
Persian
patriotism
میهن پرستی
patrioism
میهن پرستی
public spiritedness
میهن پرستی
Search result with all words
flag waving
میهن پرستی بحد افراط وجنون
flag-waving
میهن پرستی بحد افراط وجنون
chauvinism
میهن پرستی از روی تعصب
chauvinism
میهن پرستی افراطی شوونیسم
chauvinism
افراط کورکورانه در میهن پرستی ناسیونالیسم در حد افراطی و غیر منطقی
jingo
کسی که به عنوان میهن پرستی از سیاست جنگجویانه و تجاوزکارانه دولت خودطرفداری میکند
public spirit
خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
spread eagle
میهن پرستی افراطی
Other Matches
countrymen
هم میهن
countryman
هم میهن
mother countries
میهن
mother country
میهن
motherland
میهن
motherlands
میهن
homelands
میهن
compatriot
هم میهن
f.countryman
هم میهن
homeland
میهن
home
میهن
homeland
میهن
compatriotic
هم میهن
country man
هم میهن
countrywoman
هم میهن
compatriots
هم میهن
fatherlands
میهن
fenow country men
هم میهن
native land
میهن
native country
میهن
natire country
میهن
homes
میهن
home
میهن
mother land
میهن
patiot
هم میهن
fatherland
میهن
fellow countryman
هم میهن
partisans
میهن پرست
partisan
میهن پرست
public-spirited
میهن پرست
patiot
میهن پرست
immigrates
میهن گزیدن
homes
میهن وطن
immigrating
میهن گزیدن
one's native soil
میهن زمین
home
میهن وطن
home-made
ساخت میهن
motherland
مادر میهن
immigrate
میهن گزیدن
homemade
ساخت میهن
patiot
میهن دوست
patriotically
میهن پرستانه
immigrated
میهن گزیدن
patriot
میهن پرست
incivism
بی علاقگی به میهن
homesick
در فراق میهن
motherlands
مادر میهن
landsman
بومی هم میهن
civism
دلبستگی به میهن
patriotic
میهن دوست
jingo
میهن پرست متجاوز
patriotically
از روی میهن دوستی
patricides
خائن به میهن پدرکش
repatriations
برگشتن یا برگرداندن به میهن
parricide
خائن به میهن پدر کش
parricides
خائن به میهن پدر کش
compatriot
هم وطن هم میهن هواخواه
compatriots
هم وطن هم میهن هواخواه
nostalgia
دلتنگی برای میهن
patriots
میهن پرستان
[مرد]
chauvinist
میهن پرست متعصب
patricide
خائن به میهن پدرکش
patriots
میهن پرست ها
[مرد]
patriot
شخص میهن پرست
patriots
شخص میهن پرست
repatriation
برگشتن یا برگرداندن به میهن
to expatriate oneself
جلای میهن کردن
expatriates
ترک کردن میهن تبعیدی
silk manufactures of home
کالاهای ابریشمی ساخت میهن
hom ward bound
اماده رفتن به کشور میهن
expatriate
ترک کردن میهن تبعیدی
bound for home
اماده رفتن به کشور میهن
idolism
بت پرستی
gentilism
بت پرستی
philogyny
زن پرستی
fetishist
بت پرستی
gyniolatry
زن پرستی
heathenishness
بت پرستی
idolarty
بت پرستی
to bleed for one's country
برای میهن خود خون دادن
maccabees
خانواده میهن پرستان مکابی یهود
pagandom
بت پرستی بی تمدنی
worldliness
دنیا پرستی
necromania
مرده پرستی
necrolatry
مرده پرستی
mithraism
مهر پرستی
xenophilism
بیگانه پرستی
monotheism
یکتا پرستی
zootheism
حیوان پرستی
zootheism
جانور پرستی
zoolatry
حیوان پرستی
secularity
دنیا پرستی
mercenariness
پول پرستی
nativism
بومی پرستی
uxoriousness
عیال پرستی
secularization
دنیا پرستی
self worship
خود پرستی
superstitiousness
موهوم پرستی
statolatry
حکومت پرستی
sun worship
افتاب پرستی
totemism
توتم پرستی
satyriasis
شهوت پرستی
sabaism
ستاره پرستی
phallicism
ذکر پرستی
plutolatry
ثروت پرستی
pygmalionism
افریده پرستی
clannishness
خانواده پرستی
sensuality
شهوت پرستی
fire worship
اتش پرستی
pyrolatry
اتش پرستی
lewdness
شهوت پرستی
superstitions
موهوم پرستی
superstition
موهوم پرستی
fogyism
کهنه پرستی
altruism
نوع پرستی
gluttony
شکم پرستی
futurism
خیال پرستی
fetishist
طلسم پرستی
ethnocentrism
قوم پرستی
ethnocentrism
نژاد پرستی
cosmolatry
گیتی پرستی
angeolatry
فرشته پرستی
angel worship
فرشته پرستی
narcissism
خود پرستی
demonolatry
دیو پرستی
obscurantism
کهنه پرستی
devil worship
شیطان پرستی
philanthropy
نوع پرستی
traditionalism
سنت پرستی
ethnography
نژاد پرستی
geolatry
زمین پرستی
benevolence
نوع پرستی
fetishism
یادگار پرستی
idolatress
بت پرستی کردن
idolatrously
از روی بت پرستی
individuation
فرد پرستی
krishnaism
کریشنا پرستی
autism
خیال پرستی
materialism
ماده پرستی
litholatry
سنگ پرستی
lordolatry
لرد پرستی
mammonism
ثروت پرستی
bender
باده پرستی
nationalism
ملت پرستی
benders
باده پرستی
racism
نژاد پرستی
heliolatry
افتاپ پرستی
hero worship
قهرمان پرستی
zeal
وطن پرستی
hunkerism
کهنه پرستی
ichthyolatry
ماهی پرستی
iconolatry
شمایل پرستی
mariolatry
مریم پرستی
homecomings
عازم میهن مراجعت به وطن یامحل تحصیل
homecoming
عازم میهن مراجعت به وطن یامحل تحصیل
parricidal
خائن نسبت به پدر و مادر یا میهن یاپادشاه
public spiritedly
ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
voluptuously
از روی شهوت پرستی
phallic cuit
ایین قضیب پرستی
Spirit of patriontism.
روح وطن پرستی
sensually
از روی نفس پرستی
heathenry
بت پرستی اطوارواخلاق بت پرستان
gluttonize
شکم پرستی کردن
polytheism
چند خدا پرستی
royalistic
ناشی از شاه پرستی
religion of humanity
دین نوع پرستی
patiot
وابسته به وطن پرستی
papistically
ازروی پاپ پرستی
jingoism
وطن پرستی با تعصب
superstitiously
از روی موهوم پرستی
ultranationalism
ملت پرستی افراطی
lasciviously
از روی شهوت پرستی
iconomachy
جنگ با شمایل پرستی
retifism
پا- کفش پرستی جنسی
selfless
عاری از نفس پرستی
idolatrous
مربوط به بت پرستی و کفر
papistic
مبنی برپاپ پرستی
chauvinism
تعصب در وطن پرستی
nepotism
خویش و قوم پرستی
sickfor home
دلتنگی کننده برای میهن وخانه خود بیماروطن
bawdry
شهوت پرستی
[غیر مصطلح]
bacchanal
الههء باده وباده پرستی
autistic
وابسته به خیال پرستی توهمی
worldliness
تمایل به ماده پرستی و جسمانیت
shinto
مذهب ارواح پرستی درژاپن
edacity
استعداد خوردن شکم پرستی
venery
شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
a racist attack
حمله ای با غرض نژاد پرستی
aestheticism
زیبایی پرستی علاقمندی به هنرهای زیبا
idealism
خیال پرستی مسلک اصالت تصور
traditionalism
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
deistical
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
humanitarian
کسی که نوع پرستی را کیش خود میداند
hedonism
فلسفه خوشی پرستی وتمتع ازلذایذ دنیای زودگذر
humanism
مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
animalism
نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
to pine for home
دلتنگی برای میهن کردن ارزوی وطن کردن
legalism
رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
schizothymia
جنون همراه با خیال پرستی ومالیخولیا شبیه جنون جوانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com