Dictiornary-Farsi | میهن پرستی افراطی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
spread eagle	میهن پرستی افراطی


Search result with all words

chauvinism	میهن پرستی افراطی شوونیسم
chauvinism	افراط کورکورانه در میهن پرستی ناسیونالیسم در حد افراطی و غیر منطقی
Other Matches

ultranationalism	ملت پرستی افراطی
public spiritedness	میهن پرستی
patriotism	میهن پرستی
patrioism	میهن پرستی
chauvinism	میهن پرستی از روی تعصب
flag-waving	میهن پرستی بحد افراط وجنون
flag waving	میهن پرستی بحد افراط وجنون
public spirit	خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
jingo	کسی که به عنوان میهن پرستی از سیاست جنگجویانه و تجاوزکارانه دولت خودطرفداری میکند
intemperate	افراطی
radical <adj.>	افراطی
out and outer	افراطی
extravagant	افراطی
extreme	افراطی
extrimist	افراطی
far out	افراطی
extremist	افراطی
drastic <adj.>	افراطی
extremists	افراطی
rigorous <adj.>	افراطی
extreme <adj.>	افراطی
schwarmerei	احساسات افراطی
go to extreme	افراطی شدن
ultra	ماورای افراطی
sansculotte	انقلابی افراطی
ultra individualism	فردگرایی افراطی
highflier	ادم افراطی
highflyer	ادم افراطی
hardliner	آدم افراطی
radical behaviorism	رفتارگرایی افراطی
overgeneralization	تعمیم افراطی
overreaction	واکنش افراطی
hardliners	آدم افراطی
young turk	افسر جوان افراطی
go overboard <idiom>	افراطی عمل کردن
sansculottism	پیروی از اصول انقلاب افراطی
ultranationalism	عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
extremism	افراط کاری عقیده افراطی
radical	افراطی افراط گرا ریشهای
radicals	افراطی افراط گرا ریشهای
radicals	اصل سیاست مدار افراطی
radical	اصل سیاست مدار افراطی
radicalism	گرایش به سیاست افراطی تندروی و افراط
radicalism	اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
lunatic fringe	افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
far-right extremist scene	صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
[extreme] right-wing scene	صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
mc carthyism	سیاست دست راستی افراطی و مخالفت بالیبرالیزم
f.countryman	هم میهن
fenow country men	هم میهن
fellow countryman	هم میهن
mother land	میهن
countrywoman	هم میهن
natire country	میهن
native country	میهن
compatriotic	هم میهن
native land	میهن
patiot	هم میهن
country man	هم میهن
home	میهن
motherlands	میهن
motherland	میهن
mother country	میهن
mother countries	میهن
fatherlands	میهن
fatherland	میهن
homes	میهن
countryman	هم میهن
countrymen	هم میهن
compatriot	هم میهن
home	میهن
compatriots	هم میهن
homelands	میهن
homeland	میهن
homeland	میهن
immigrating	میهن گزیدن
patriot	میهن پرست
one's native soil	میهن زمین
landsman	بومی هم میهن
patriotic	میهن دوست
public-spirited	میهن پرست
incivism	بی علاقگی به میهن
homes	میهن وطن
homemade	ساخت میهن
home	میهن وطن
civism	دلبستگی به میهن
homesick	در فراق میهن
patriotically	میهن پرستانه
motherlands	مادر میهن
partisan	میهن پرست
patiot	میهن دوست
immigrates	میهن گزیدن
patiot	میهن پرست
immigrated	میهن گزیدن
home-made	ساخت میهن
partisans	میهن پرست
motherland	مادر میهن
immigrate	میهن گزیدن
patriots	میهن پرستان [مرد]
chauvinist	میهن پرست متعصب
patriotically	از روی میهن دوستی
jingo	میهن پرست متجاوز
to expatriate oneself	جلای میهن کردن
patriots	میهن پرست ها [مرد]
patricides	خائن به میهن پدرکش
parricide	خائن به میهن پدر کش
patricide	خائن به میهن پدرکش
compatriot	هم وطن هم میهن هواخواه
compatriots	هم وطن هم میهن هواخواه
nostalgia	دلتنگی برای میهن
repatriations	برگشتن یا برگرداندن به میهن
repatriation	برگشتن یا برگرداندن به میهن
patriots	شخص میهن پرست
patriot	شخص میهن پرست
parricides	خائن به میهن پدر کش
expatriates	ترک کردن میهن تبعیدی
bound for home	اماده رفتن به کشور میهن
hom ward bound	اماده رفتن به کشور میهن
silk manufactures of home	کالاهای ابریشمی ساخت میهن
expatriate	ترک کردن میهن تبعیدی
heathenishness	بت پرستی
idolism	بت پرستی
fetishist	بت پرستی
gyniolatry	زن پرستی
idolarty	بت پرستی
philogyny	زن پرستی
gentilism	بت پرستی
to bleed for one's country	برای میهن خود خون دادن
maccabees	خانواده میهن پرستان مکابی یهود
lewdness	شهوت پرستی
superstitions	موهوم پرستی
sabaism	ستاره پرستی
worldliness	دنیا پرستی
xenophilism	بیگانه پرستی
superstition	موهوم پرستی
secularity	دنیا پرستی
obscurantism	کهنه پرستی
satyriasis	شهوت پرستی
secularization	دنیا پرستی
self worship	خود پرستی
sensuality	شهوت پرستی
statolatry	حکومت پرستی
philanthropy	نوع پرستی
superstitiousness	موهوم پرستی
traditionalism	سنت پرستی
totemism	توتم پرستی
zoolatry	حیوان پرستی
zootheism	جانور پرستی
zootheism	حیوان پرستی
bender	باده پرستی
fetishism	یادگار پرستی
autism	خیال پرستی
altruism	نوع پرستی
gluttony	شکم پرستی
ethnography	نژاد پرستی
benevolence	نوع پرستی
racism	نژاد پرستی
sun worship	افتاب پرستی
iconolatry	شمایل پرستی
zeal	وطن پرستی
benders	باده پرستی
materialism	ماده پرستی
mariolatry	مریم پرستی
pagandom	بت پرستی بی تمدنی
krishnaism	کریشنا پرستی
devil worship	شیطان پرستی
individuation	فرد پرستی
ethnocentrism	نژاد پرستی
idolatrously	از روی بت پرستی
idolatress	بت پرستی کردن
angeolatry	فرشته پرستی
monotheism	یکتا پرستی
demonolatry	دیو پرستی
mercenariness	پول پرستی
mithraism	مهر پرستی
mammonism	ثروت پرستی
lordolatry	لرد پرستی
litholatry	سنگ پرستی
clannishness	خانواده پرستی
nativism	بومی پرستی
necrolatry	مرده پرستی
necromania	مرده پرستی
angel worship	فرشته پرستی
ethnocentrism	قوم پرستی
ichthyolatry	ماهی پرستی
plutolatry	ثروت پرستی
nationalism	ملت پرستی
geolatry	زمین پرستی
cosmolatry	گیتی پرستی
futurism	خیال پرستی
pygmalionism	افریده پرستی
narcissism	خود پرستی
fogyism	کهنه پرستی
pyrolatry	اتش پرستی
heliolatry	افتاپ پرستی
phallicism	ذکر پرستی
hunkerism	کهنه پرستی
hero worship	قهرمان پرستی
fetishist	طلسم پرستی
fire worship	اتش پرستی