English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (30 milliseconds)
English Persian
wild goose chase <idiom> ناامیدانه جستجو کردن
Other Matches
despairingly مایوسانه ناامیدانه
linear روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
searches روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
backwards جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
track down <idiom> جستجو کردن
seed جستجو کردن
ransacks جستجو کردن
seeds جستجو کردن
seeking جستجو کردن
to smell about جستجو کردن
snook جستجو کردن
to search after جستجو کردن
ransacked جستجو کردن
searched جستجو کردن
ransack جستجو کردن
to rummage جستجو کردن
hunt after جستجو کردن
seach جستجو کردن
hunt for جستجو کردن
ransacking جستجو کردن
hunt up جستجو کردن
seek جستجو کردن
to browse through جستجو کردن
to hunt up جستجو کردن
search جستجو کردن
searchingly جستجو کردن
to feel after any thing جستجو کردن
to search جستجو کردن
scour جستجو کردن
mouse جستجو کردن
seeks جستجو کردن
scoured جستجو کردن
searches جستجو کردن
surveillance جستجو کردن
to scratch about جستجو کردن
mouses جستجو کردن
scours جستجو کردن
to search گشتن [جستجو کردن]
go through <idiom> جستجو وکنکاش کردن
to sift through something با زیر و رو جستجو کردن
to grub about جستجو کردن [برای]
to grub جستجو کردن [برای]
to make r. after something چیزی را جستجو کردن
to hunt out جستجو کردن ویافتن
to prospect [for] جستجو کردن [برای]
service برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
search and clear جستجو و پاک کردن دشمن
grubs زمین کندن جستجو کردن
grubbed زمین کندن جستجو کردن
grub زمین کندن جستجو کردن
inspected جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspect جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects جستجو کردن بررسی کردن کنترل
to seek somebody out جستجو برای پیدا کردن کسی
to dig up با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
to seek a remedy for something چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
head-hunting <idiom> جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
fished جستجو کردن طلب کردن
fish جستجو کردن طلب کردن
to look up نگاه کردن جستجو کردن
hunting شکار کردن جستجو کردن
hunt صید کردن جستجو کردن در
combing شانه کردن جستجو کردن
attempts تقلا کردن جستجو کردن
combed شانه کردن جستجو کردن
attempt تقلا کردن جستجو کردن
attempted تقلا کردن جستجو کردن
attempting تقلا کردن جستجو کردن
fishes جستجو کردن طلب کردن
hunted صید کردن جستجو کردن در
comb شانه کردن جستجو کردن
hunts صید کردن جستجو کردن در
searched فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searchingly فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
documented عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
databases جستجو
seeks جستجو
quest جستجو
researches جستجو
researched جستجو
research جستجو
hunt جستجو
hunts جستجو
quests جستجو
seeking جستجو
seek جستجو
hunted جستجو
database جستجو
researching جستجو
prowl جستجو
probes جستجو
query جستجو
inquisitions جستجو
look up جستجو
queries جستجو
searchingly جستجو
queried جستجو
rummaging جستجو
probed جستجو
investigation جستجو
investigations جستجو
rummages جستجو
querying جستجو
searches جستجو
inquisition جستجو
rummaged جستجو
prowled جستجو
rummage جستجو
search جستجو
prowls جستجو
right of search حق جستجو
probe جستجو
prowling جستجو
on the lurk در جستجو
searched جستجو
searching time زمان جستجو
search string رشته جستجو
searchers جستجو کننده
elimination در حین جستجو
searchless بدون جستجو
search key کلید جستجو
hunt out با جستجو یافتن
mouser جستجو کننده
quester جستجو کننده
search memory حافظه جستجو
search cycle چرخه جستجو
searcher جستجو کننده
searchable قابل جستجو
corrective maintenance عمل جستجو
search result نتیجه جستجو
seeker جستجو کننده
disquisition تحقیق جستجو
search results نتایج جستجو
search and replace جستجو و جایگزینی
global search and replace جستجو و جایگزینی سراسری
search results نتیجه های جستجو
had searched اگر جستجو میکردید
snooker بوکش جستجو کننده
seeks جستجو برای یافتن
fibonacci search جستجو فیبو ناجی
seeking جستجو برای یافتن
total search result مجموع نتیجه جستجو
tracers طراح جستجو کننده
average seek time مدت متوسط جستجو
traceable جستجو کردنی یافتنی
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
seek جستجو برای یافتن
tracer طراح جستجو کننده
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
search جستجو برای یک موضوع داده
occultist جستجو کننده علوم پوشیده
searchingly جستجو برای یک موضوع داده
searched جستجو برای یک موضوع داده
searches جستجو برای یک موضوع داده
They searched the whole town . تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
omission factor تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
inscrutably چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
browses جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
browsed جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
browse جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
scavenging جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
dichotomizing search روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
area جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
areas جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
factors در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
factor در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
globally تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
case sensitive search جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
seeking بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
seek بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
global تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
trapdoors روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoor روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
WAIS سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
snooped بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
snoops بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snoop بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
to frisk [a person] دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
orbiting در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
disjunctive search جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
browser برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است
Shockwave سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com