Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
impotence
ناتوانی جنسی
Search result with all words
undersexed
دارای ناتوانی جنسی
Other Matches
androgen
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sex
احساسات جنسی روابط جنسی
sexes
احساسات جنسی روابط جنسی
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
prosternation
ناتوانی
sickliness
ناتوانی
disability
ناتوانی
failure
ناتوانی
faintness
ناتوانی
impotence
ناتوانی
flivver
ناتوانی
inability
ناتوانی
enfeeblement
ناتوانی
decropitude
ناتوانی
impotency
ناتوانی
failures
ناتوانی
disabilities
ناتوانی
incapability
ناتوانی
incapacitation
ناتوانی
insufficiency
ناتوانی
asthenia
ناتوانی
insufficience
ناتوانی
disablement
ناتوانی
asemia
ناتوانی نمادی
perceptual handicap
ناتوانی ذهنی
asemasia
ناتوانی نمادی
debility
ضعف و ناتوانی
anaphia
ناتوانی بساوشی
acalculia
ناتوانی در حساب
acatamathesia
ناتوانی ادراکی
market failure
ناتوانی بازار
intolerancy
تعصب ناتوانی
reading disability
ناتوانی در خواندن
intolerance
تعصب ناتوانی
amusia
ناتوانی موسیقایی
muffing
ناتوانی در گرفتن توپ
muffed
ناتوانی در گرفتن توپ
acraturesis
ناتوانی در دفع ادرار
muff
ناتوانی در گرفتن توپ
nervous breakdown
ناتوانی روانی
[پزشکی]
muffs
ناتوانی در گرفتن توپ
scatter arm
ناتوانی در پرتاب یا پاس
insolvency
ناتوانی درپرداخت دین
feebly
از روی ضعف و ناتوانی
impotently
از روی ضعف و ناتوانی
decrepitude
حالت ضعف و ناتوانی فرتوتی
to invalid a soldier home
سربازیرا بواسطه ناتوانی ازخدمت رها کردن
blows
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pick a cherry
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
blow
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
don't give up the day job
<idiom>
[در مورد کاری خبره نبودن و ناتوانی انجام آن با مهارت]
blow
ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
blows
ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
counted
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
mismatch
ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
ambisexual
دو جنسی
unisex
دو جنسی
bisexual
دو جنسی
bisexuals
دو جنسی
road sense
جنسی
kindest
جنسی
hermaphrodites
دو جنسی
hermaphrodite
دو جنسی
homogeneity
هم جنسی
sexes
جنسی
sexual
جنسی
kind
جنسی
generic
جنسی
gamic
جنسی
sex
جنسی
unisexual
یک جنسی
diclinous
یک جنسی
kinds
جنسی
locked in
ناتوانی موج سوار در خروج از موج
heterophilia
دیگرخواهی جنسی
benefit in kind
نفع جنسی
autosomal
غیر جنسی
autoerotism
خودانگیزی جنسی
heteroerotism
دگرخواهی جنسی
gamete
یاخته جنسی
autoeroticism
خودانگیزی جنسی
gynandromorphy
ریخت دو جنسی
gametangium
سلول جنسی
heteroeroticism
دگرخواهی جنسی
commodity money
پول جنسی
sexuality
تمایلات جنسی
erotomania
جنون جنسی
gonocyte
سلول جنسی
gonad
غده جنسی
germ cell
یاخته جنسی
gender identity
هویت جنسی
gynandrous
نر و ماده دو جنسی
haploid cell
یاخته جنسی
bisexuality
دو گانگی جنسی
heterosome
کروموزوم جنسی
venery
مقاربت جنسی
unisexuality
حالت یک جنسی
truckage
مبادله جنسی
taxes in kind
مالیات جنسی
tax in kind
مالیات جنسی
sexual symbolism
نمادگری جنسی
sexual relations
روابط جنسی
sexual relations
مقاربت جنسی
sexual receptivity
پذیرندگی جنسی
sexual offences
جرائم جنسی
sexual maturity
بلوغ جنسی
zygosis
امیختگی جنسی
Peeping Tom
تماشاگر جنسی
sex differentiation
تمایز جنسی
sexual orientation
گرایش جنسی
Sexual assault
تجاوز جنسی
Y chromosomes
کروموزوم جنسی
Y chromosome
کروموزوم جنسی
Peeping Toms
تماشاگر جنسی
sexual disorder
اختلال جنسی
sexual development
رشد جنسی
psychosexual
روانی- جنسی
psycholagny
خیالپردازی جنسی
peepling tom
تماشاگر جنسی
payment in kind
پرداخت جنسی
sexual anomaly
نابهنجاری جنسی
parasexuality
نابهنجاری جنسی
paraphilia
نابهنجاری جنسی
pansexualism
جنسی نگری
multure
مزد جنسی
inkind
کمک جنسی
impotency
ضعف جنسی
renifleur
بو پرست جنسی
scopophilia
تماشاگری جنسی
sex chromosomes
کروموزومهای جنسی
sexual delusion
هذیان جنسی
sexual arousal
برانگیختگی جنسی
sexiness
جاذبه جنسی
sexual perversion
انحراف جنسی
sexual deviation
انحراف جنسی
sexual aberration
انحراف جنسی
sex perversion
انحراف جنسی
sex offenses
جرایم جنسی
sex glands
غدههای جنسی
sex differences
تفاوتهای جنسی
idols of the tribe
اوهام جنسی
sex education
اموزش جنسی
sexual intercourse
مقاربت جنسی
raping
تجاوز جنسی
raped
تجاوز جنسی
sex discrimination
تبعیض جنسی
rape
تجاوز جنسی
sexism
تبعیض جنسی
impotence
ضعف جنسی
sexual intercourse
امیزش جنسی
rapists
متجاوز جنسی
sexuality
عطش جنسی
rapist
متجاوز جنسی
petting
نوازش جنسی
eroticism
تحریکات جنسی
lesbianism
رابطه جنسی زن با زن
eroticism
تمایلات جنسی
rapes
تجاوز جنسی
asexual
غیر جنسی
puberty
بلوغ جنسی
potency
توان جنسی
active algolagnia
ازارگری جنسی
aphrodisiac
برانگیزنده جنسی
libidos
شور جنسی
aphrodisiacs
برانگیزنده جنسی
anaphrodisia
بی میلی جنسی
voyeurism
تماشاگری جنسی
climax
اوج جنسی
heterosexuality
دگرخواهی جنسی
climaxes
اوج جنسی
excitement
برانگیختگی جنسی
excitements
برانگیختگی جنسی
coitus
مقاربت جنسی
sodomy
انحراف جنسی
deviations
انحراف جنسی
libido
شور جنسی
sex appeal
جاذبه جنسی
deviation
انحراف جنسی
modesty
شرم جنسی
libidinal
وابسته به شهوت جنسی
polymophous perversity
چندگانگی میل جنسی
pedication
عمل جنسی با حیوانات
prestation
مالیات اجاره جنسی
promiscuous
بیقید در امور جنسی
odontoglssum
جنسی از ثعلبهای امریکایی
intimacy
رابطه نامشروع جنسی
mixoscopia
ارضاء جنسی تماشاگرانه
passivism
فعل پذیری جنسی
promiscuity
بی بند و باری جنسی
passivity
فعل پذیری جنسی
asexual
بدون عمل جنسی
asexual
فاقد خاصیت جنسی
platyhelminth
جنسی از کرمهای پهن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com