English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (8 milliseconds)
English Persian
illegutimation نادرستی نامشروع خوانی
Other Matches
solfeggio نت خوانی سولفش خوانی
solfege نت خوانی سولفش خوانی
inconsequence نادرستی
crosses نادرستی
crosser نادرستی
inveracity نادرستی
cross نادرستی
illegitimation نادرستی
incorrectness نادرستی
improbity نادرستی
inexactness نادرستی
crossest نادرستی
indecorum نادرستی
spuriousness نادرستی
inaccuracy نادرستی
falsity نادرستی
inaccuracies نادرستی
dishonesty نادرستی
inequity نادرستی
inequities نادرستی
incompetency بی کفایتی نادرستی
crookedly ازروی نادرستی
dishonestly از روی نادرستی
illegitimacy نادرستی حرامزادگی
sliminess لیزی نادرستی
incompetence بی کفایتی نادرستی
illegal نامشروع
unlawful نامشروع
fradulent نامشروع
illegitimate نامشروع
foully ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
liaisons رابطه نامشروع
natural child بچه نامشروع
illegitimate حرامزاده نامشروع
illegaly به طور نامشروع
illegitimate child طفل نامشروع
unlawfully بطور نامشروع
liaison رابطه نامشروع
loots استفاده نامشروع
immoral earning درامد نامشروع
looted استفاده نامشروع
illicit earning درامد نامشروع
illegitimately بطور نامشروع
loot استفاده نامشروع
imperial decree درامد نامشروع
grafts از راه نادرستی تحصیل کردن
grafted از راه نادرستی تحصیل کردن
graft از راه نادرستی تحصیل کردن
gravy train منبع در امد نامشروع
intimacy رابطه نامشروع جنسی
gravy trains منبع در امد نامشروع
putative father of an illegitimate child پدر مفروض فرزندی نامشروع
bribing رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribes رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribed رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribe رشوه پردازی پرداخت نامشروع
illicit قاچاقی نامشروع غیر مجاز
solmization نت خوانی
recitative از بر خوانی
sol fa نت خوانی
lip reading لب خوانی
recitation از بر خوانی
recitations از بر خوانی
association هم خوانی
recitals از بر خوانی
recital از بر خوانی
associations هم خوانی
lip-reading لب خوانی
call in تو خوانی
Ill got ill used. <proverb> چیزى که از راه نامشروع بدست آید خیر ندارد .
harangues رجز خوانی
psalmody مزمور خوانی
solmizate نت خوانی کردن
psalmody سرود خوانی
harangue رجز خوانی
map reading نقشه خوانی
harangued رجز خوانی
mirror reading وارونه خوانی
scatter read پراکنده خوانی
phrenology جمجمه خوانی
haranguing رجز خوانی
palinlexia وارونه خوانی
to stab in the back ریزه خوانی
thought reading اندیشه خوانی
antiphony تهلیل خوانی
flyting رجز خوانی
telepathy اندیشه خوانی
solmization وزن خوانی
lamentations مرثیه خوانی
lamentation مرثیه خوانی
illegutimation حرمزادگی خوانی
catalexia مکرر خوانی
silent reading بیصدا خوانی
turpis causa عوض نامشروع و غیر قانونی که باعث فساد عقد میشود
proofread نمونه خوانی کردن
phrenological وابسته به جمجمه خوانی
proofreads نمونه خوانی کردن
slip اشتباه در نقشه خوانی
proofreading نمونه خوانی کردن
psalmodic وابسته به زبور خوانی
direct reading instrument دستگاه مستقیم خوانی
declaims رجز خوانی کردن
call statement حکم فرا خوانی
incantations افسون خوانی جادوگری
incantation افسون خوانی جادوگری
declaiming رجز خوانی کردن
declaimed رجز خوانی کردن
declaim رجز خوانی کردن
solos تک خوانی بطور انفرادی
solo تک خوانی بطور انفرادی
epigraphy علم کتیبه خوانی
map reading نقشه خوانی کردن
prayerfulness عادت نماز خوانی
nocturn سحر خوانی شبانه
news room اطاق روزنامه خوانی
orthoepic مبنی بر درست خوانی
gray oral reading test ازمون بلند خوانی گری
recitetion از حفظ خوانی پس دادن درس
kapell meister رئیس دسته سرود خوانی
have one's nose in a book <idiom> کرم کتاب خوانی داشتن
lipreading فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
vital necessity پدیدهای که دولتها با توسل به ان بسیاری از اعمال غیر منطقی یا نامشروع یا تجاوزکارانه خود را توجیه می کنند
recitation از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
recitations از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
demagogisme استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
nowel کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
job کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
putative father پدر غیرشرعی کسی که بر حسب شیاع محلی پدر یک طفل نامشروع است
jobs کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
statute of fraud قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
war cry رجز رجز خوانی
hymnody سرود خوانی سرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com