Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
to slip off or away
نادیده رفتن
Other Matches
unseen
نادیده
unobserved
نادیده
overslaugh
نادیده گذشتن
ignores
نادیده پنداشتن
the invisible
خدای نادیده
to skips over
نادیده گذستن از
dissembling
نادیده گرفتن
towink at
نادیده پنداشتن
ignored
نادیده پنداشتن
disregard
نادیده گرفتن
disregarded
نادیده گرفتن
disregarding
نادیده گرفتن
scotomization
نادیده گیری
disregards
نادیده گرفتن
ignoring
نادیده پنداشتن
ignore
نادیده پنداشتن
dissembles
نادیده گرفتن
dissembled
نادیده گرفتن
dissemble
نادیده گرفتن
pass off
نادیده گرفتن
contralateral neglect
نادیده انگاری دگرسو
To turn a blind eye to something. To overlook something.
چیزی را نادیده گرفتن
to pass over
نادیده رد شدن ازپهلو
to let something slip
چیزی را نادیده گرفتن
to turn a blind eye to something
چیزی را نادیده گرفتن
unheeded
بیاهمیت نادیده بیتفاوت
maskable
آنچه نادیده گرفتنی است
blinks
نادیده گرفته نگاه مختصر
blink
نادیده گرفته نگاه مختصر
ignores
نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
ignore
نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
ignoring
نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
To overlook. To turn a blind eye.
چشم پوشیدن (نادیده گرفتن )
blinked
نادیده گرفته نگاه مختصر
ignored
نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
overleap
جستن از روی نادیده گذشتن از
skips
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skip
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
pass by
از پهلوی چیزی رد شدن نادیده انگاشتن
skipped
نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
slurs
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slur
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurred
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurring
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
pussyfoot
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
disable
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
disabling
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
buckets
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
disables
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
bucket
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
you have no option but to go
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
noise
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noises
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
mouch
راه رفتن دولادولاراه رفتن
skip
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
remarked
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
ring shift
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
rem
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remark
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarking
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarks
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
trots
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
end
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
paraded
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades
سان رفتن رژه رفتن محل سان
interrupting
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupt
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupts
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
shift
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shrink
اب رفتن
shrinking
اب رفتن
to boil over
سر رفتن
abstracts
کش رفتن
abstracting
کش رفتن
abstract
کش رفتن
retires
پس رفتن
retire
پس رفتن
putters
ور رفتن
puttering
ور رفتن
puttered
ور رفتن
shrinks
اب رفتن
going
رفتن
putter
ور رفتن
to pair off
رفتن
go
رفتن
twiddle
ور رفتن
meddles
ور رفتن
meddled
ور رفتن
meddle
ور رفتن
to go to mess
رفتن
sinks
ته رفتن
to foot it
رفتن
goes
رفتن
sink
ته رفتن
twiddled
ور رفتن
swiping
کش رفتن
swiped
کش رفتن
swipe
کش رفتن
to go bang
در رفتن
to go backward
پس رفتن
to go back ward
پس رفتن
twiddling
ور رفتن
to get over
رفتن از
to get one's monkey up
از جا در رفتن
twiddles
ور رفتن
to get away
رفتن
to fly off
در رفتن
regressing
پس رفتن
to flow over
سر رفتن
to hang back
پس رفتن
filch
کش رفتن
filched
کش رفتن
filches
کش رفتن
filching
کش رفتن
to make ones getaway
در رفتن
to do out of
کش رفتن
to do a guy
در رفتن
to d.deep in to
فر رفتن در
retracts
تو رفتن
retracting
تو رفتن
gangs
رفتن
gang
رفتن
regresses
پس رفتن
regressed
پس رفتن
regress
پس رفتن
admitting
رفتن
admits
رفتن
admit
رفتن
retrograde
پس رفتن
hang around
ور رفتن
to fall short
کم رفتن
to fall away
پس رفتن
to fall away
رفتن
to go to the bottom
ته رفتن
retracted
تو رفتن
jauk
ور رفتن
to whisk away or off
رفتن
snitching
کش رفتن
pilfer
کش رفتن
fall into a rage
از جا در رفتن
pilfered
کش رفتن
pilfering
کش رفتن
pilfers
کش رفتن
glom on to
کش رفتن
recede
پس رفتن
fribble
ور رفتن
to sleep fast
رفتن
to peter out
پس رفتن
pullback
پس رفتن
snitch
کش رفتن
make off
در رفتن
niggles
ور رفتن
receded
پس رفتن
recedes
پس رفتن
receding
پس رفتن
short-changed
کش رفتن
mog
رفتن
nim
کش رفتن
to take to ones heels
در رفتن
to break loose
در رفتن
niggled
ور رفتن
snitched
کش رفتن
betake
رفتن
bleneh
پس رفتن
snitches
کش رفتن
break loose
در رفتن
niggle
ور رفتن
to run off
در رفتن
to skirt along the coast
رفتن
short-changes
کش رفتن
go over
به ان سو رفتن
go off
در رفتن
hedges
در رفتن
snip
کش رفتن
short-change
کش رفتن
To go
رفتن
departure
رفتن
departures
رفتن
crawl
رفتن
snipped
کش رفتن
short-changing
کش رفتن
retract
تو رفتن
snipping
کش رفتن
crawls
رفتن
snook
کش رفتن
hedged
در رفتن
hedge
در رفتن
crawled
رفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com