English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
masterstroke نازک کاری هنری
masterstrokes نازک کاری هنری
Other Matches
finishing نازک کاری
d. touch نازک کاری
joinery نازک کاری
hair stroke نازک کاری درخوشنویسی
elaborately ازروی صنعت و نازک کاری
elaborateness نازک کاری استادی در کار
fine art آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
henry هنری
artistical هنری
artlessness بی هنری
objet d'art چیز هنری
objets d'art چیز هنری
worked اثارادبی یا هنری
work اثارادبی یا هنری
chiyjah به سبک هنری
chiyjah معماری هنری
inartistic غیر هنری
chujjah به سبک هنری
chujjah معماری هنری
artistic sense ذوق هنری
works of art کار هنری
henry the f. هنری یکم
connoisseur منتقد هنری
millihenry میلی هنری
studios کارگاه هنری
athenaeum مدرسهء هنری
atheneum مدرسهء هنری
mh میلی هنری
work of art کار هنری
mongram امضای هنری
studio کارگاه هنری
atelier کارگاه هنری
artistic aptitude استعداد هنری
composition ترکیب هنری
artist's workshop studio کارگاه هنری
compositions ترکیب هنری
henry the f. هنری اول
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
piracy دزدی هنری یاادبی
Art Nouveau مکتب هنری آرنوو
fine art هر مهارت هنری وفریف
idealism سبک هنری خیالی
compositions سرایش قطعه هنری
prolusion اثر هنری مقدماتی
composition سرایش قطعه هنری
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
romanticism مکتب هنری رومانتیک
ballet رقص ورزشی و هنری
artistically بطور هنرمندانه یا هنری
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
ballets رقص ورزشی و هنری
tp perfect oneself in an art در هنری سرامد یا کامل شدن
meier art judgement test ازمون قضاوت هنری مایر
cubist وابسته به مکتب هنری کوبیسم
blazonry نمایش و جلوه هنری پرشکوه
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
bric-a-brac [اشیا عتیقه و هنری کوچک]
inartistic فاقد اصول هنری بی هنر
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
gallery نقب اصلی نمایشگاه هنری
cubistic وابسته به مکتب هنری کوبیسم
galleries نقب اصلی نمایشگاه هنری
potboiler هنرمند یا کار هنری مبتذل
to know the ropes راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torching کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
vandalize اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
postimpressionism سبک هنری تجسم عین منافر
Impressionism سبک هنری امپرسیونیسم یاتئوری هیوم
vandalising اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
cognoscente متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
vandalises اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
schmalz موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
vandalised اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizing اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
virtuoso خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuosi خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuosos خوش قریحه دارای ذوق هنری
vandalizes اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
pence for any thing میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing خطوط خاتم کاری و منبت کاری
sgraffito تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
rococo سبک هنری قرن 81 میلادی عجیب و غریب
outside art [هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
eroticism تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
dramatics کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
potboil برای امرار معاش نویسندگی یاکارهای هنری مبتذل کردن
glid تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
High Renaissance [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
egg shell نازک
papyraceous نازک
svelt نازک
touchiest دل نازک
touchier دل نازک
perone نازک نی
softhearted نازک دل
feather edged لب نازک
gossamer نازک
eggshell نازک
eggshells نازک
touchy دل نازک
thinnest نازک
soft hearted نازک دل
thin نازک
frailest نازک
young ice یخ نازک
slim نازک
tinnily نازک
frailer نازک
fragile نازک
attenute نازک
slimmed نازک
frail نازک
thinned نازک
thinners نازک
tenderhearted <adj.> دل نازک
thins نازک
slimming نازک
slimmest نازک
finest نازک
fined نازک
soft-hearted نازک دل
tenuous نازک
tender نازک
fine نازک
tender hearted دل نازک
tendered نازک
tenderest نازک
tenderhearted دل نازک
tendering نازک
tender hearted نازک دل
ethereal نازک
slims نازک
attenuated نازک کردن
folium طبقه نازک
mull ململ نازک
spare نحیف نازک
filmed پرده نازک
rice paper کاغذ نازک
film پرده نازک
cardboard مقوای نازک
slat تخته نازک
spared نحیف نازک
slats تخته نازک
attenuating نازک کردن
attenuate نازک کردن
lambkino بچه نازک
feather edge لبه نازک
featheredge لبه نازک
fine draw نازک کردن
fine spun نازک ریسته
finespun نازک رشته
folia طبقات نازک
thinly به طور نازک
gold leaf زرورق نازک
d. constitution وجود نازک
card board مقوای نازک
hairline rule خط بسیار نازک
softest مهربان نازک
softer مهربان نازک
soft مهربان نازک
thinner نازک کننده
racking طناب نازک
attenuates نازک کردن
extenuate نازک کردن
picksome نازک نارنجی
delicate نازک بین
pellicle غشاء نازک
tenderhefted دل نازک دل رحیم
pellicle پوسته نازک
thinnest نازک کردن
tanyphonia نازک صدایی
scale board تخته نازک
verglas قشر نازک یخ
radicle فرعی نازک
thin film لایه نازک
thin film غشای نازک
tenderization نازک سازی
thin skinned نازک نارنجی
thready نازک چسبناک
cords طناب نازک
cord طناب نازک
patsy نازک نارنجی
small stuff طناب نازک
shim بوش نازک
thin نازک کردن
thin نازک شدن
thinners نازک شدن
thinned نازک کردن
thinned نازک شدن
thins نازک شدن
thins نازک کردن
thinnest نازک شدن
thin skinned پوست نازک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com