Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
negligent
ناشی از بی مبالاتی
Other Matches
perfunctoriness
بی مبالاتی
incircumspection
بی مبالاتی
carelessness
بی مبالاتی
negligence
بی مبالاتی
imprudence
بی مبالاتی
carelessly
از روی بی مبالاتی
carelassly
از روی بی مبالاتی
remissly
از روی بی مبالاتی
low cycle fatigue
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
tortious liability
ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
look ahead
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
mala filde
ناشی
result
ناشی
maladroit
ناشی
skilless
ناشی
muffs
ناشی
muffing
ناشی
skill less
ناشی
muff
ناشی
resultant
ناشی
even tual
ناشی
dilettantes
ناشی
dilettante
ناشی
amateurish
ناشی
descended
ناشی
due
ناشی از
resulted
ناشی
resulting
ناشی
gauche
ناشی کج
emergent
ناشی
ills
ناشی
ill-
ناشی
ill
ناشی
dilettanti
ناشی
therefrom
ناشی از ان
on account of somebody
[something]
ناشی از
Due to
ناشی از
muffed
ناشی
as green as grass
<idiom>
کم تجربه و ناشی
issues
ناشی شدن
issued
ناشی شدن
dittographic
ناشی ازتکراراشتباهی
due to an accident
ناشی از یک حادثه
awkwardness
ناشی گری
gremie
بی تجربه و ناشی
hypostatic
ناشی از ته نشینی
issue
ناشی شدن
adipic
ناشی ازچربی
toxic
ناشی از زهراگینی
awkward
بی لطافت ناشی
emanating
ناشی شدن
abnerval
ناشی از عصب
novices
ادم ناشی
novice
ادم ناشی
guttural
ناشی از گلو
emanate
ناشی شدن
emanated
ناشی شدن
emanates
ناشی شدن
unfortunate
ناشی ازبدبختی
rhapsodical
ناشی از احساسات
rises
ناشی شدن از
rise
ناشی شدن
rise
ناشی شدن از
sequent
منتج ناشی
unperfect
ناشی نابلد
premune
ناشی از جلوگیری
privative
ناشی از محرومیت
unskil
ناشی بی مهارت
rises
ناشی شدن
awkward age
سن خامکار
[ناشی]
tisy
ناشی از مستی
variorum
ناشی ازچندمنبع
internal
ناشی ازدرون
gaucherie
ناشی گری
irritative
ناشی از تحریک
jackleg
ناشی نادرست
stingy
ناشی از خست
result
ناشی شدن نتیجه
resulting
ناشی شدن نتیجه
resulted
ناشی شدن نتیجه
occupation disease
امراض ناشی از کار
use inheritance
وراثت ناشی از کاربرد
toxic psychosis
روان پریشی ناشی از سم
tutelar authority
اختیار ناشی از قیومت
short sighted
ناشی از کوته نظری
shear stress
تنش ناشی از برش
shear failure
گسیختگی ناشی از برش
sentiment
ضعف ناشی ازاحساسات
shear crack
ترک ناشی از برش
scorbutic
ناشی از کمبود ویتامین C
ebb current
جریان ناشی از افت اب
associative inhibition
بازداری ناشی از تداعی
royalistic
ناشی از شاه پرستی
renunciatory
ناشی از انکار نفس
damage feasant
خسارت ناشی از حیوانات
despiteous
ناشی ازکینه یالج
diastrophic
ناشی ازتغییرات ارضی
wind wave
خیز اب ناشی از باد
occupation authorities
اقتدارات ناشی از اشغال
left handed
واقع در سمت چپ ناشی
intuitional
ناشی از درک مستقیم
impiteous
ناشی از سخت دلی
inexpertly
ازروی ناشی گری
inexpertness
ناشی گری بی تخصصی
wind wave
موج ناشی از باد
perjurious
ناشی از پیمان شکنی
pot valour
دلپری ناشی از مستی
indiscriminate
ناشی از عدم تبعیض
rube
ادم دهاتی ناشی
absorption losses
تلفات ناشی از جذب
vinculo matrimonii
ناشی از علقه زوجیت
associative facilitation
سهولت ناشی از تداعی
renunciative
ناشی از انکار نفس
war risks
خطرات ناشی از جنگ
ravening
حریص ناشی از حرص
transmissions
خطای ناشی از اختلال در خط
profits a prendre
حقوق ناشی از مزارعه
interoceptive
ناشی از امعاء واحشاء
transmission
خطای ناشی از اختلال در خط
comes
رخ دادن ناشی شدن
come
رخ دادن ناشی شدن
arising
رخ دادن ناشی شدن
arises
رخ دادن ناشی شدن
arise
رخ دادن ناشی شدن
flow
ناشی شدن فلو
flowed
ناشی شدن فلو
proceeded
ناشی شدن از عایدات
flows
ناشی شدن فلو
proceed
ناشی شدن از عایدات
kinetic energy
نیروی ناشی ازحرکت
ingenious
با هوش ناشی از زیرکی
well-intentioned
ناشی از نیت خوب
thoughtless
لاقید ناشی از بی فکری
internal
باطنی ناشی ازدرون
well meaning
ناشی از قصد خوب
well-meaning
ناشی از قصد خوب
awesome
حاکی از ترس ناشی از بیم
idols of the cave
اوهام ناشی از حالات ویژه هر کس
machine
خطای ناشی از خرابی قطعه
forced vibration
ارتعاشات ناشی از تحریکات خارجی
faute de mieux
همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
excess demand inflation
تورم ناشی از مازاد تقاضا
dispersion error
اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
wage push inflation
تورم ناشی از فشار مزد
deflationary gap
لطمه ناشی از رکود اقتصادی
demand pull inflation
تورم ناشی از فشار تقاضا
machines
خطای ناشی از خرابی قطعه
wind load
سربار ناشی از اثرات باد
well mcaning
خوش نیت ناشی از قصدخوب
to play a poor game
ناشی بودن مهارت نداشتن
rounding errors
خطاهای ناشی از سرراست کردن
occupation authority
اقتدار ناشی از فتح و پیروزی
paganish
بیت پرست ناشی ار شرک
repetitive stress injury
اسیب ناشی از فشار تکراری
rental income
درامد ناشی از اجاره بها
scrupulous
ناشی ازوسواس یا دقت زیاد
rain wash
فرسایش ناشی از ریزش باران
property income
درامد ناشی از املاک ومستغلات
lewd
ناشی از هرزگی شهوت پرست
lummox
ادم ناشی وخام دست
simple content debt
دین ناشی از قرارداد شفاهی
deriving
ناشی شدن از منتج کردن
technological unemployment
بیکاری ناشی ازپیشرفتهای فنی
derives
ناشی شدن از منتج کردن
derive
ناشی شدن از منتج کردن
supply push inflation
تورم ناشی از فشار عرضه
somatogenic
ناشی از سلولهای جداری وبدنه
social increment
افزایش ناشی از کار جمعی
social decrement
کاهش ناشی از کار جمعی
property income tax
مالیات بر درامد ناشی ازمستغلات
covenant in low
تعهد ناشی ازحکم قانون
cost push inflation
تورم ناشی از فشار هزینه
idols of the market
اوهام ناشی از سخن وامیزش
greenhorn
مبتدی ادم خام یا ناشی
greenhorns
مبتدی ادم خام یا ناشی
machined
خطای ناشی از خرابی قطعه
catcher
بوکسور ناشی کتک خور
form drag
مقاومت ناشی از شکل جسم
hunger osteopathy
بیماری استخوانی ناشی از گرسنگی
laity
مردم غیر روحانی ناشی
maladroitness
ناشی گری بیدست و پایی
titular
ناشی از لقب رسمی افتخاری
bizarre
غیر مانوس ناشی از هوس
posthypnotic
ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
awkwardly
از روی خام دستی یا ناشی گری
inducing
خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
idols of the theatre
اوهام ناشی از اصول و قواعدمنطقی و فلسفی
induce
خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induces
خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induced
خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
social security wealth
ثروت ناشی از نظام تامین اجتماعی
rat a tat tat
صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
rat a tat
صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
rat-a-tat
صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
truncation
خطا ناشی از کوتاه کردن عدد
high cycle fatigue
خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
failure
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
endogenous
مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
eddy loss
افت جریان ناشی از چرخش وپیچش
machined
خطای ناشی خرابی سخت افزار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com