English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
English Persian
ragged ناصاف یا با لبههای تورفته
Other Matches
indented تورفته
reentering تورفته
sway backed دارای پشت تورفته
rough hewn ناصاف
rough ناصاف
uneven ناصاف
ragged ناصاف
roughest ناصاف
lumpier ناصاف
lumpiest ناصاف
snaggy ناصاف
lumpy ناصاف
rough-hewn ناصاف
impure کثیف ناصاف
coarse grained ناصاف زبر
rough hew ناصاف بریدن
roughhew ناصاف بریدن
streakier ناصاف قابل تغییر
streakiest ناصاف قابل تغییر
streaky ناصاف قابل تغییر
rougher دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
snagged پراز ته شاخه دارای برامدگیهای ناصاف
raise edges لبههای برامده
bead برگرداندن لبههای ورق
beads برگرداندن لبههای ورق
edge set فشار برروی لبههای اسکی
bead tire لاستیک با لبههای گرد شده
curbs برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbing برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbed برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curb برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
fans کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanning کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
blade قسمت برنده لبههای تیغ دار
fan کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
plate edge planer دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
Band-Aid نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aids نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
indegree تعداد لبههای جهت دار که به سمت یک گره اشاره میکند
letter card کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
keystone distortion تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
aliasing روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
anti- روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
bow wave موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
flattest بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
jaggies لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
flat بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flat صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
ruffle ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffling ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffles ناصاف کردن ناهموار کردن
aliasing لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
autos الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
auto الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
antialiasing تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
tracing تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com