Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
casket
نامه خصوصی
caskets
نامه خصوصی
Other Matches
private automatic branch exchange
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libelling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
affidavits
شهادت نامه قسم نامه
certificate
رضایت نامه شهادت نامه
certificates
رضایت نامه شهادت نامه
credential
گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement
موافقت نامه پیمان نامه
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
jackes
خصوصی
subrosa
خصوصی
private
خصوصی
private line
خط خصوصی
off the record
<idiom>
خصوصی
necessary house
خصوصی
informal
خصوصی
privates
خصوصی
personal
خصوصی
private benefits
منافع خصوصی
private corporation
شرکت خصوصی
private consumption
مصرف خصوصی
private borrowing
استقراض خصوصی
private tuition
تدریس خصوصی
very own
<adj.>
خصوصی
[شخصی]
private sector
بخش خصوصی
private tutoring
[American E]
تدریس خصوصی
private detective
کاراگاه خصوصی
private cost
هزینه خصوصی
private company
شرکت خصوصی
private lessons
تدریس خصوصی
closets
گنجه خصوصی
personal
منقول خصوصی
private schools
اموزشگاه خصوصی
private school
اموزشگاه خصوصی
private enterprise
عمل خصوصی
tutor
معلم خصوصی
tutored
معلم خصوصی
tutors
معلم خصوصی
private enterprise
شرکت خصوصی
privately
بطور خصوصی
camarin
نیایشگاه خصوصی
apsidiole
نیایشگاه خصوصی
closeting
گنجه خصوصی
subjective
فاعلی خصوصی
closeted
گنجه خصوصی
closet
گنجه خصوصی
privy
خصوصی محرمانه
private agreement
قرارداد خصوصی
passkey
کلید خصوصی
paticular
خصوصی بابت
praivate ownership
مالکیت خصوصی
private investigator
کاراگاه خصوصی
private detectives
کاراگاه خصوصی
private debt
بدهی خصوصی
proprietary company
شرکت خصوصی
private property
مالکیت خصوصی
private ownership
مالکیت خصوصی
off the record
محرمانه و خصوصی
backstage
محرمانه خصوصی
extra tuition
تدریس خصوصی
private law
حقوق خصوصی
private finance
مالیه خصوصی
party line
خط خصوصی تلفن
party lines
خط خصوصی تلفن
special relativity
نسبیت خصوصی
semiprivate
نیمه خصوصی
relator
شاکی خصوصی
quasi private
شبه خصوصی
quasi private
نیمه خصوصی
privately leased line
خط اجارهای خصوصی
private treaty
معامله خصوصی
private talk
صحبت خصوصی
private saving
پس انداز خصوصی
private
اختصاصی خصوصی
privates
اختصاصی خصوصی
off-the-record
محرمانه و خصوصی
relator
مدعی خصوصی
private institutions
موسسات خصوصی
Citizens' Band
باند خصوصی
privatize
خصوصی کردن
privatization
خصوصی کردن
in petto
بطور خصوصی
pillow talk
حرفهای خصوصی
privatises
خصوصی کردن
privatising
خصوصی کردن
private eye
کارآگاه خصوصی
privatised
خصوصی کردن
private eyes
کارآگاه خصوصی
privatizing
خصوصی کردن
private property
دارائیهای خصوصی
private employees
کارکنان خصوصی
privatizes
خصوصی کردن
private deed
سند خصوصی
privatized
خصوصی کردن
private enterprises
موسسات خصوصی
private rate of return
نرخ بازده خصوصی
sitting in camera
جلسه خصوصی دادگاه
tutor
درس خصوصی دادن به
tutors
درس خصوصی دادن به
jurist
متخصص حقوق خصوصی
tutored
درس خصوصی دادن به
behind the stage
<adj.>
<adv.>
خصوصی
[اصطلاح مجازی]
tutorials
درس خصوصی دادن به
private enterprise
اقتصاد بخش خصوصی
special theory of relativity
نظریه نسبیت خصوصی
tutorial
درس خصوصی دادن به
to give private lessons
درس خصوصی دادن
backsides
عقب هر چیزی خصوصی
backside
عقب هر چیزی خصوصی
private branch exchange
مبادله انشعاب خصوصی
jurists
متخصص حقوق خصوصی
curtain lecture
صحبتهای خصوصی زن وشوهر
private broadcasting
پخش برنامه خصوصی
principle of exclusion
در مورد کالاهای خصوصی
to be privately insured
بیمه خصوصی داشتن
pbx
تبادل انشعاب خصوصی
personal staff
ستاد خصوصی فرمانده
private rate of discount
نرخ تنزیل خصوصی
to have private insurance
[cover]
بیمه خصوصی داشتن
with average
شامل خسارات خصوصی وجزئی
private international law
حقوق بین الملل خصوصی
privy purse
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
To have selfish motives . to have an axe to grind.
غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
palor
اطاق برای گفتگو خصوصی
private enterprise
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
marginal net private product
محصول خصوصی نهائی خالص
objective
علمی و بدون نظر خصوصی
objectives
علمی و بدون نظر خصوصی
to keep one's feet on the ground
<idiom>
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
committee
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
offstage
خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
to tutor somebody in English
به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
table talk
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
behind the scenes
در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
privilege cab
درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
toll traverse
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
personals
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
pabx
Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
qui tam action
دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
eminent domain
قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
introduced
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
ante-chapel
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
crowding out effect
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
Internet
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
Big Brother
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
blind dialling
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
crowding out effect
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
led
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
CB
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
condemnations
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnation
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
denationalization
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
I was tipped off .
به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
dediction of way
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
conflict of lows
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
dedication
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
correspoundence
نامه ها
manifest
نامه
letter
نامه
manifesting
نامه
carrier
نامه بر
manifests
نامه
breve
نامه
carriers
نامه بر
manifested
نامه
post boy
نامه بر
epistles
نامه
epistle
نامه
letters
نامه
marriage contract
عقد نامه
marriage bed
عقد نامه
decameron
داستان نامه
mailer
نامه رسان
light list
چراغ نامه
deed of conveyance
صلح نامه
letters patent
نامه سرگشاده
deed of gift
هبه نامه
memorandum of understanding
تفاهم نامه
packet boat
کشتی نامه بر
passionary
شهادت نامه
circular letter
نامه اداری
collins
نامه پر سود
concession deed
امتیاز نامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com