English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
covering letter نامه پوششی
covering letters نامه پوششی
Other Matches
integumentary پوششی
tegumentary پوششی
lap joint اتصال پوششی
tunica غشاء پوششی
hedging تبدیل پوششی
fullback دفاع پوششی
sheeting پوششی لفاف
caul غشاء پوششی
screening force نیروی پوششی
screening fire اتش پوششی
screening effect اثر پوششی
covering barrier مانع پوششی
covering troops یکانهای پوششی
full back مدافع پوششی
tegmentum غشاء پوششی
tegumnentum غشاء پوششی
coverage دفاع پوششی
covering force نیروی پوششی
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
epithelize بافت پوششی شدن
fascias لایه پوششی فیبری
epithelialize بافت پوششی شدن
fascia لایه پوششی فیبری
coating پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
slipcover پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
acanthoma اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
intima درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
credential گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits شهادت نامه قسم نامه
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
certificate رضایت نامه شهادت نامه
certificates رضایت نامه شهادت نامه
hydathode ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
antistatic mat پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
rear party نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
soundest پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounded پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sound پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounds پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
screening electrons الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
screening, screenings دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
post boy نامه بر
epistles نامه
epistle نامه
breve نامه
letters نامه
letter نامه
manifest نامه
carriers نامه بر
correspoundence نامه ها
carrier نامه بر
manifested نامه
manifesting نامه
manifests نامه
mailer نامه رسان
marriage bed عقد نامه
marriage contract عقد نامه
light list چراغ نامه
letter writing نامه نگاری
letters patent نامه سرگشوده
warrant of attorney وکالت نامه
letters patent نامه سرگشاده
letters of procurator وکالت نامه
letters of administration قیم نامه
passionary مصیبت نامه
memorandum of understanding تفاهم نامه
sylva درخن نامه
stemma نسب نامه
recognizance التزام نامه
registered letter نامه سفارشی
questionary پرسش نامه
pursuivant نامه رسان
road book راه نامه
treaty عهد نامه
statement of a claim افهار نامه
waybill بار نامه
surety bond تضمین نامه
pigeongram نامه کبوتر
passionary شهادت نامه
swamped with letters غرق نامه
swearing formula قسم نامه
packet boat کشتی نامه بر
swearing formula سوگند نامه
recognizance تعهد نامه
letter writer نامه نویس
treaty موافقت نامه
billet doux نامه عاشقانه
by low ایین نامه
byelaw ایین نامه
bylaw ایین نامه
bylaws ایین نامه
certificate of incorporation شرکت نامه
circular letter نامه اداری
collins نامه پر سود
concession deed امتیاز نامه
concessionary agreement امتیاز نامه
concordat موافقت نامه
corrigenda غلط نامه
credential استوار نامه
bill of sale بیع نامه
bill of lading بار نامه
testimonial گواهی نامه
testimonial تصدیق نامه
testimonials گواهی نامه
testimonials تصدیق نامه
rental اجاره نامه
gender tree شجره نامه
acknowledgment شهادت نامه
bacchanalian song ساقی نامه
bail bond ضمانت نامه
bill of divorce طلاق نامه
bill of exception اعتراض نامه
bill of indicment ادعا نامه
decameron داستان نامه
deed of endowment وقف نامه
leter of condolenee تعزیت نامه
letter book رونوشت نامه
letter de chancellerie نامه رسمی
letter missive امر نامه
letter no نامه شماره 5
letter of a اگاهی نامه
letter of a اطلاع نامه
letter of indemnity ضمانت نامه
letter of indemnity غرامت نامه
letter of introduction معرفی نامه
letter of invitation دعوت نامه
letter of recommendation سفارش نامه
letter of recommendation توصیه نامه
leetter writing نامه نگاری
lease contract اجاره نامه
deed of gift هبه نامه
deed of sale بیع نامه
deed of transfer انتقال نامه
demand note مطالبه نامه
epistoler نامه نویس
escape chit امان نامه
formulary دستور نامه
genealogical tree شجره نامه
genealogical tree نسب نامه
guaranty ضمانت نامه
deed of conveyance صلح نامه
l/c اعتبار نامه
letter writer نامه نگاری
certificate of authority وکالت نامه
full power of attorney وکالت نامه
letter of attorney وکالت نامه
power of attorney وکالت نامه
power of authority وکالت نامه
letter of reference معرفی نامه
letter of reference توصیه نامه
warrant of attorney اجازه نامه
power of procuration اجازه نامه
power of procuration وکالت نامه
warrant of attorney وکالت نامه
certificate of authority اختیار نامه
full power of attorney اختیار نامه
power of attorney اختیار نامه
power of authority اختیار نامه
power of procuration اختیار نامه
warrant of attorney اختیار نامه
certificate of authority اجازه نامه
full power of attorney اجازه نامه
letter of attorney اجازه نامه
power of attorney اجازه نامه
power of authority اجازه نامه
tenency agreement اجاره نامه
hear from <idiom> دریافت نامه
Are there any letters for me? من نامه ای ندارم؟
dictionary واژه نامه
glossary واژه نامه
lexicon [dictionary] واژه نامه
word book واژه نامه
wordbook واژه نامه
dictionary لغت نامه
glossary لغت نامه
lexicon [dictionary] لغت نامه
word book لغت نامه
wordbook لغت نامه
Registered mail. نامه سفارشی
Letter of recommendation. توصیه نامه
the original letter عین نامه
threnddy سوگ نامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com