Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
ell
نام اندازهای که در انگلیس نزدیک 511 سانتیمتر است
Other Matches
centimeter
سانتیمتر
bellyboard
تختهای بطول 5/19 سانتیمتر
centimeter gram second system
دستگاه سانتیمتر گرم ثانیه
net antena
انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
millibar
واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
insomuch
به اندازهای که
in amanner
تا اندازهای
part way
تا اندازهای
in somewise
تا اندازهای
in a way
تا اندازهای
somedeal
تا اندازهای
somewise
تا اندازهای
in a sense
تا اندازهای
something
تا اندازهای قدری
flattish
تا اندازهای پهن
rawish
تا اندازهای خام
voluntary savings
پس اندازهای اختیاری
coldish
تا اندازهای سرد
whitish
تا اندازهای سفید
find touch
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
palish
تا اندازهای رنگ پریده
i kind of liked it
من تا اندازهای انرا دوست داشتم
metric
اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
he is something of a musician
تا اندازهای میتوان اوراموسیقی دان شمرد
insides
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closest
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
opera bouffe
اپرای خنده دار که تا اندازهای مسخره امیز باشد
not give someone the time of day
<idiom>
تنفر به اندازهای که از دیدن آنها چشم پوشی کنید
platinum metal
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
short clothes
جامه کوتاه که به بچهای که تا اندازهای بزرگ شده بپوشانندچون نیم تنه
point bland
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
short coats
جامه کوتاه که به بچهای که تا اندازهای بزرگ شده بپوشانند چون نیم تنه
pile
گوشت فرش
[قسمت آزاد نخ در بالای گره است و ارتفاع آن بسته به نوع و محل بافت فرش از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می رسد.]
approached
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
Britain
انگلیس
albion
انگلیس
the english
انگلیس ها
the british legation
سفارت انگلیس
British
اهل انگلیس
englishism
انگلیس مابی
Britons
خاک انگلیس
englander
اهل انگلیس
Briton
خاک انگلیس
Downing Street
دولت انگلیس
british possessions
متصرفات انگلیس
Great Britain
کشور انگلیس
Britishers
تبعه انگلیس
Whitehall
دولت انگلیس
Britisher
تبعه انگلیس
sample size
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
hundredweight
وزنهای که در انگلیس با 211رطل
farthing
پول خرد انگلیس
farthings
پول خرد انگلیس
regiment
گردان در ارتش انگلیس
john bull
لقب ملت انگلیس
regiments
گردان در ارتش انگلیس
he was sent to england
به انگلیس اعزام کردند
hundredweights
وزنهای که در انگلیس با 211رطل
half sovereign
سکه زر ده شیلینکی انگلیس
House of Lords
مجلس لردهای انگلیس
tunics
کت کوتاه سربازان انگلیس
tunic
کت کوتاه سربازان انگلیس
Anglican
وابسته بکلیسای انگلیس
Anglicans
وابسته بکلیسای انگلیس
excalibur
شمشیرارتورپادشاه افسانهای انگلیس
House of Commons
مجلس عوام انگلیس
Union Jacks
پرچم ملی انگلیس
terry
سربازمدافع مرزی انگلیس
white hall
هیئت حاکمه انگلیس
Union Jack
پرچم ملی انگلیس
C. of E
مخفف کلیسای انگلیس
subject to the british rule
تابع حکومت انگلیس
briticism
اصطلاحات خاص انگلیس
mid wicket
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
prince royal
پسر ارشد پادشاه انگلیس
pict
مردمان غیر سلتی انگلیس
HMS
مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
plantagenet
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
fusileer
هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
fusilier
هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
subject to the british rule
تحت تسلط دولت انگلیس
shillings
شیلینگ واحد پول انگلیس
duke
لقب موروثی اعیان انگلیس
princessroyal
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
dukes
لقب موروثی اعیان انگلیس
shilling
شیلینگ واحد پول انگلیس
anglicanism
اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
Whigs
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
pennies
کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
shaken
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
shovel hat
کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
penny
کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
Free Classicism
[سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
Test matches
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test match
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Whig
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
florin
پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
florins
پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
lancastrian
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
Prince of Wales
ولیعهد ذکور وارث تاج وتخت انگلیس
nautical mile
میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
nautical miles
میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
Jacobean
مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
derby
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
to set out for England
به سوی انگلیس رهسپار شدن
[با وسیله نقلیه]
knight bachelor
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
primate of all england
سراسقف که بزرکترین مقام روحانی انگلیس را داراست
derbies
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
the peninsular war
جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
pax britannica
اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
Community architecture
[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
jacobite
طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
BSI
سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
bow-pew
[نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
reunionist
کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
king's english
اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
E-plan
[طرح خانه های ویلایی انگلیس به شکل حرف ای انگلیسی]
British Standards Institute
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
roundheal
عضو پارلمان انگلیس درزمان شارل یکم که سرش را ازته میزد
justiciar
قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
curtana
شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
approach lane
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
best gold
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
koh i noor
کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
roundhead
نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
crown colony
بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
lord chancellor
بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
owenism
اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
blue water school
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magna carta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
garters
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
feria
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
legislative council
هیئت عالی مقننه در انگلیس مجلس مقننه
reunionism
دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
future perfect
شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
hand-to-hand
نزدیک
contiguous
نزدیک
closest
نزدیک
close by
نزدیک
close aboard
نزدیک
closes
نزدیک
hard by
نزدیک
nigh
نزدیک
close
نزدیک
by
از نزدیک
forthcoming
نزدیک
approaching
نزدیک
beside
نزدیک
closer
نزدیک
cephalo
نزدیک به سر
foreby
نزدیک
hand to hand
نزدیک
close-ups
از نزدیک
in sight
نزدیک
forbye
از نزدیک
forbye
نزدیک
forby
از نزدیک
forby
نزدیک
at hand
نزدیک
caudal
نزدیک به دم
upcoming
نزدیک
fast by
نزدیک
close-up
از نزدیک
close up
از نزدیک
to gain ground upon
نزدیک
on the verge of
نزدیک به
on the eve of
نزدیک
nears
نزدیک
vicinal
نزدیک
nearby
نزدیک
not ahunderd mails flom
نزدیک
next door to
نزدیک
up against
<idiom>
نزدیک به
up to
<idiom>
نزدیک به
proximate
نزدیک
near
نزدیک
accessible
نزدیک
near-
نزدیک
neared
نزدیک
nearer
نزدیک
nearest
نزدیک
nearing
نزدیک
neighbouring
نزدیک
near at hand
نزدیک
near by
نزدیک به
near by
نزدیک
imminent
نزدیک
adjacent
نزدیک
narrowly
از نزدیک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com