English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
upsilon نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
Other Matches
T, t (T's, t's) حرف بیستم الفبای انگلیسی
greek cross صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
alpha حرف اول الفبای یونانی
nu سیزدهمین حرف الفبای یونانی
alphas حرف اول الفبای یونانی
mu حرف دوازدهم الفبای یونانی
lambda یازدهمین حرف الفبای یونانی
epsilon پنجمین حرف الفبای یونانی
beta دومین حرف الفبای یونانی
betas دومین حرف الفبای یونانی
gamma حرف سوم الفبای یونانی
gammas حرف سوم الفبای یونانی
omega اخرین حرف الفبای یونانی
iota حرف نهم الفبای یونانی نقطه
pi حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
kappa حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
grecism طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenism یونانی مابی اداب یونانی
twentieth بیستم
twentieth یک بیستم
The cab neared [approached] 20th Street. تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
English style [نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
hellenize یونانی کردن یونانی ماب کردن
hitherward بدین سو
hereby بدین وسیله
hitherward بدین طرف
because of بدین دلیل
as to that <adv.> بدین وسیله
concerning this <adv.> بدین وسیله
hereunto <adv.> بدین وسیله
on this <adv.> بدین وسیله
for this purpose <adv.> بدین وسیله
that is to say بدین معنی که
hereto <adv.> بدین وسیله
thus بدین گونه
dragon sumak طرح سومک اژدهایی [این طرح در قرون نوزدهم و بیستم میلادی در قفقاز بافته شده و زمینه اصلی آن جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
virgule علامتی بدین شکل
obelus نشانی بدین شکل "-"
in or after this manner بدینسان [بدین طریق]
hereunto بدین وسیله تاکنون
thus مثلا بدین معنی که
semicolon نقطه و ویرگول بدین شکل
Hereby I declare ... بدین وسیله اعلان می کنم که...
evangelizing بشارت بدین مسیح دادن
evangelize بشارت بدین مسیح دادن
evangelised بشارت بدین مسیح دادن
evangelized بشارت بدین مسیح دادن
evangelizes بشارت بدین مسیح دادن
evangelises بشارت بدین مسیح دادن
evangelising بشارت بدین مسیح دادن
proselytises بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytising بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytize بدین تازهای وارد شدن یاکردن
postulancy تقاضای ورود بدین یا جمعیتی تازه
proselytized بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytizes بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytised بدین تازهای وارد شدن یاکردن
Can you give me a heads up? <idiom> آیا میتونین قبلش به من خبر بدین؟
proselytizing بدین تازهای وارد شدن یاکردن
the public are hereby notified بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
ensilage علیق یاغلهای که بدین ترتیب نگاهداشته شود
reconversion هدایت مجدد بدین مسیحی بازگشت از گمراهی
reconvert برای دومین بار بدین یا ایینی گرویدن
Greek یونانی
Greeks یونانی
grecian یونانی
pythagorean یونانی
proselyte عضو تازه حزب بدین تازهای وارد کردن
manual alphabet الفبای انگشتی
embossed alphabet الفبای برجسته
phonetic alphabet الفبای صوتی
phonetic alphabet الفبای مکالماتی
telegraphic alphabet الفبای تلگراف
Roman alphabet الفبای لاتین
deaf and dumb alphabet الفبای کروگنگ
telegraph alphabet الفبای تلگراف
finger alphabet الفبای انگشتی
futhorc الفبای فوتارک
larchagaric اگاریکون یونانی
pyrrhonism فلسفه یونانی
graecism اصطلاح یونانی
poison hemlock شوکران یونانی
phihellenic یونانی دوست
hellene یونانی خالص
greek gift هدیه یونانی
hellenism اصطلاح یونانی
labyrinthine fret نقش یونانی
grecize یونانی وارکردن
key pattern زبانه یونانی
hellenization یونانی شدن
key pattern زنجیره یونانی
greek text متن یونانی
Greek architecture معماری یونانی
aphrodite ونوس یونانی
graecism فرهنگ یونانی
grecism اصطلاح یونانی
five unit code الفبای پنج گانه
IPA الفبای آوانگار بینالمللی
phonetic alphabet الفبای صوتی یا اوایی
phi حرف ف درالفبا یونانی
greed orthodox کلیسای ارتدکس یونانی
solon سولن مقنن یونانی
crepidoma سکو [در ساختمان یونانی]
grecize یونانی ماب کردن
he has small greek کمی یونانی میداند
acephalo پیشوندیست یونانی بمعنی
he is of greek origin اصلا یونانی است
planform قهرمان یونانی جنگ تروا
he is of greek origin اصلش یونانی است
lambdoidal حرف لام در یونانی
mu نام حرف یونانی
I, i (I's, i's) حرف نهم الفبای انگلیسی
j دهمین حرف الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) حرف دهم الفبای انگلیسی
K, k (K's, k's) حرف یازدهم الفبای انگلیسی
I نهمین حرف الفبای انگلیسی
L, l (L's, l's) حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
M, m (M's, m's) حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
A, a (A's, a's) حرف اول الفبای انگلیسی
H, h (H's, h's) حرف هشتم الفبای انگلیسی
G, g (G's, g's) حرف هفتم الفبای انگلیسی
F, f (F's, f's) حرف ششم الفبای انگلیسی
E, e (E's, e's) حرف پنجم الفبای انگلیسی
D, d (D's, d's) حرف چهارم الفبای انگلیسی
e پنجمین حرف الفبای انگلیسی
C, c (C's, c's) حرف سوم الفبای انگلیسی
B, b (B's, b's) حرف دوم الفبای انگلیسی
N, n (N's, n's) حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
O, o (O's, o's) حرف پانردهم الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) حرف هجدهم الفبای انگلیسی
m سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی
l دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
n چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
d حرف چهارم الفبای انگلیسی
o پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
h هشتمین حرف الفبای انگلیسی
q هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
s نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
f ششمین حرف الفبای انگلیسی
qoph نوزدهمین حرف الفبای عبری
Q, q (Q's, q's) حرف هفدهم الفبای انگلیسی
g حرف هفتم الفبای انگلیسی
k یازدهمین حرف الفبای انگلیسی
P, p (P's, p's) حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
delta حرف چهارم زبان یونانی
choragic [مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
deltas حرف چهارم زبان یونانی
hippodrome [میدان اسب دوانی یونانی]
zeus زاوش رئیس خدایان یونانی
greco پیشوند بمعنی یونان و یونانی
theseus قهرمان یونانی فاتح امازون ها
grecize یونانی ماب یایونانی وارشدن
erato غزل و شعر عشقی یونانی
epicurus نام فیلسوف یونانی که معتقد
ajax قهرمان یونانی جنگ تروا
sapphic وابسته بشاعره یونانی "سافو"
tenuis علامت مکث و وقفه در یونانی
ihs مخفف کلمه یونانی عیسی
hellenistic وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
Y, y (Y's, y's) حرف بیستو پنجم الفبای انگلیسی
X, x (X's, x's) حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
W, w (W's, w's) حرف بیستو سوم الفبای انگلیسی
V, v (V's, v's) حرف بیستو دوم الفبای انگلیسی
p شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
Z, z (Z's, z's) حرف بیستو ششم الفبای انگلیسی
og الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
i , i حرف نهم الفبای انگلیسی برابر با
u بیست و یکمین حرف الفبای انگلیسی
v حرف بیست و دوم الفبای انگلیسی
w بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
x حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
y بیست و پنجمین حرف الفبای انگلیسی
U, u (U's, u's) حرف بیست و یکم الفبای انگلیسی
pouch خورجین [گاه قالیچه ها برای مصارف شخصی عشایر بدین گونه بافته می شوند.]
Deinocrates [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
etacism تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
eros نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
b دومین حرف الفبای انگلیسی که ازحروف بی صداست
z بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
post classical در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
ulysses اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
klepht یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
septuagint ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
AC و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
ionian وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
tetr پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
achromat کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetra پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
Oedipus ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
prostyle ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
u جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
morse alphabet or code الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
contra rotating دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
c سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
logographer مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com