English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
English Persian
sienna نام شهری در ایتالیا
Other Matches
Italy ایتالیا
locarno treaty ایتالیا
Rome پایتخت ایتالیا
quirinal حکومت ایتالیا
campo santo گورستان ایتالیا
italiot or ote مقیم ایتالیا
quirinal دولت ایتالیا
tuscan وابسته بتوسکانی در ایتالیا
rubicon رودی در شمال ایتالیا
piedmont ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
big five ایتالیا وژاپن اطلاق میشد
Italian stucco is world famous . گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
quality تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
cornicione [قرنیز دیوار در سبک رنسانس ایتالیا]
e c s c (european coal & steel commissio فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
podesta رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
major domo متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domo متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domos متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
qualities تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
italianism پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
a comparison of the tax systems in Italy and Spain مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
scaramouche دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
scaramouch دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
Analogical architecture [معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
Floreale [سبک تزئینات منزل در معماری هنر نوی ایتالیا]
irredentist طرفدار برگرداندن همه جاهایی که ایتالیایی حرف میزنند به ایتالیا
Italian Villa style [سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
gondolas نوعی قایق که در کانالهای شهر ونیز ایتالیا معمول است
gondola نوعی قایق که در کانالهای شهر ونیز ایتالیا معمول است
Cinquecento [واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
High Renaissance [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
Common Market بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
citizen شهری
citizens شهری
municipal شهری
townee شهری
burgess شهری
townswoman زن شهری
oppidan شهری
city slicker شهری
twonsman شهری
townspeople شهری
civic شهری
urban <adj.> <noun> شهری
civil شهری
towny شهری
urban population جمعیت شهری
urban renewal احیای شهری
phiadelphian شهری ازامریکا
urban servitudes خدمات شهری
urban renewal توسعه شهری
town meeting انجمن شهری
extra-mural فرا شهری
urban rug قالی شهری
tramcar واگن شهری
people تن [جمعیت شهری]
town houses خانه شهری
streetcars تراموای شهری
citify شهری کردن
urbanizing شهری کردن
urbanize شهری کردن
urbanized شهری کردن
urbanizes شهری کردن
metropolitan مادر شهری
townsfolk مردم شهری
urbanization شهری سازی
suburban برون شهری
streetcar تراموای شهری
urbanising شهری کردن
urbanises شهری کردن
urbanised شهری کردن
town house خانه شهری
places میدان شهری
interurban داخل شهری
local مکانی شهری
place میدان شهری
locals مکانی شهری
civil خدمات شهری
placing میدان شهری
To lay siege to a city . شهری را محاصره کردن
trolleybus واگن برقی شهری
intercity train قطار بین شهری
urbanity اعتیاد بزندگی شهری
urbanism اعتیاد بزندگی شهری
trolley car واگن برقی شهری
ephebe شهری که از 81 تا 02 سال داشت
civil defense پدافند ازمناطق شهری
to patrol a town شهری را گشت زدن
street car راه اهن شهری
ley den نام شهری در هلند
drop letter نامه پست شهری
townswoman دختر شهری فاحشه
intercity train قطار بین شهری با توقف
Coventry نام شهری است درانگلستان
A series of city improvement works. یکرشته کارهای عمرانی شهری
culture عوارض شهری مناطق شهرنشین
cultures عوارض شهری مناطق شهرنشین
culturing عوارض شهری مناطق شهرنشین
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
to raze a city to the ground شهری را با خاک یکسان کردن
inverness اینورس نام شهری دراسکاتلند
town meeting انجمن بلدی شورای شهری
urban مربوط به شهر مراکز شهری
toll calls مخابره تلفنی خارج شهری
toll call مخابره تلفنی خارج شهری
liverpudlian اهل لیورپول شهری ازانگلیس
exurb ناحیه یا منطقهء خارج شهری
to prostrate a city شهری را با خاک یکسان کردن
mushroom city شهری که زود ترقی میکند
laodicean شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
Urban tissue sites سایت های بافت فرسوده شهری
urbiculture مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
county borouh شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
streetwise ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
corporate town شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
derby نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derbies نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
wilton نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
dry town شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
rapallo treaty قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
domestic intercity freight traffic حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
municipium شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
Medici Mamluk rug قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
fascism نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
tour de france مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
bogota نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
urban bundle بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
Ushak medallion ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Reihan ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Lenkoran medallion ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
Tianjan شهر تیانجان [شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
Lori Pambak motif ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com