Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
land sturm
نام نویسی همگانی
Other Matches
public
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
pascal
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography
مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
generable
همگانی
communally
همگانی
wall-to-wall
همگانی
universal
همگانی
generals
همگانی
communal
همگانی
general
همگانی
plenums
همگانی
plenum
همگانی
nonquota
همگانی
public
همگانی
general
جامع همگانی
latrine
ابریز همگانی
agora
همایشگاه همگانی
public health
بهداشت همگانی
universal trait
صفت همگانی
semipublic
نیمه همگانی
public instractions
تعلیمات همگانی
public building
بنای همگانی
mass media
رسانههای همگانی
generals
جامع همگانی
pissoir
ابریزگاه همگانی
long house
ماوای همگانی
hecatomb
قربانی همگانی
mass education
اموزش همگانی
family check
کیش همگانی
cross examination
بازجویی همگانی
public
همگانی ملی
utility
صنایع همگانی
pissoir
شاشگاه همگانی
holocaust
کشتار همگانی
universal complex
عقده همگانی
universal symbol
نماد همگانی
holocausts
کشتار همگانی
universalization
همگانی سازی
pogroms
ازار وکشتار همگانی
public traffic
رفت و امد همگانی
public domain software
نرم افزارعمومی یا همگانی
public domain software
نرم افزار همگانی
holocaust
اتش سوزی همگانی
socialized medicine
بیمه پزشکی همگانی
holocausts
اتش سوزی همگانی
public works
کارهای ساختمانی همگانی
cafeteria messing
ناهار خوری همگانی
pogrom
ازار وکشتار همگانی
forth
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
common good
خیر عمومی یا صلاح همگانی
social security
بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
sanitarian
کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
indignation meeting
مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
c
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
gymnopaedic
درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
telpak
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
community property
اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
chirography
خط نویسی
subscription
پذیره نویسی
commentation
تقریظ نویسی
codification
قانون نویسی
coding
برنامه نویسی
typing
ماشین نویسی
cryptography
رمز نویسی
dactyliography
نگین نویسی
laconism
کوته نویسی
laconicism
کوته نویسی
enter
نام نویسی
entered
نام نویسی
enters
نام نویسی
indorsement
فهر نویسی
endorsement
پشت نویسی
prescription
نسخه نویسی
prescriptions
نسخه نویسی
endorsement
فهر نویسی
grandiloquence
قلنبه نویسی
graphorrhea
بی ربط نویسی
annotation
فهر نویسی
subscriptions
پذیره نویسی
enrollment
اسم نویسی
automatic writing
ناهشیار نویسی
enlistment
نام نویسی
acceeptance
قبولی نویسی
brachygraphy
مختصر نویسی
brachygraphy
تند نویسی
endorsements
فهر نویسی
annotation
حاشیه نویسی
endorsements
پشت نویسی
annotations
حاشیه نویسی
calligraphy
خوش نویسی
callings
خوش نویسی
annotations
فهر نویسی
shorthand
تند نویسی
allegorization
تمثیل نویسی
lexicography
فرهنگ نویسی
lexicography
لغت نویسی
enlistments
نام نویسی
countersigns
فهر نویسی
rewrite
دوباره نویسی
countersigning
فهر نویسی
rewrites
دوباره نویسی
rewriting
دوباره نویسی
rewritten
دوباره نویسی
rewrote
دوباره نویسی
countersigned
فهر نویسی
countersign
فهر نویسی
shorthand
مختصر نویسی
orthography
درست نویسی
tachygraphy
تند نویسی
listings
فهرست نویسی
listings
اسم نویسی
palingraphia
وارونه نویسی
mirror writing
وارونه نویسی
listing
فهرست نویسی
listing
اسم نویسی
stenography
تند نویسی
microprogramming
ریزبرنامه نویسی
mythography
افسانه نویسی
note paper
کاغذ نویسی
report writer
گزارش نویسی
precipitousness work
خلاصه نویسی
pindaric
مغلق نویسی
prolixity
دراز نویسی
prosaism
مبتذل نویسی
prosaism
نثر نویسی
dramaturgy
فن درام نویسی
registration
نام نویسی
programming
برنامه نویسی
synonymy
مترادف نویسی
duplication
دونسخه نویسی
letter paper
کاغذ نویسی
leetter writing
کاغذ نویسی
conveyancing
قباله نویسی
microcoding
ریزبرنامه نویسی
macrography
درشت نویسی
restrictive indorsement
پشت نویسی مقید
stenogrsphic
وابسته به تند نویسی
symbolic programing
برنامه نویسی نمادی
tachygraphic
وابسته به تند نویسی
prospectus
آگهی پذیره نویسی
programming team
تیم برنامه نویسی
systems programming
برنامه نویسی سیستم
lexical
وابسته به فرهنگ نویسی
programming statement
حکم برنامه نویسی
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
verbosity
دراز نویسی پرگویی
absolute code
برنامه نویسی مطلق
purism
لفظ قلم نویسی
restrictive indorsement
فهر نویسی مشروط
applicant
داوطلب نام نویسی
endorsements
فهر نویسی جیرو
script assistant
معاون برنامه نویسی
endorsement
فهر نویسی جیرو
reprogramming
برنامه نویسی مجدد
system programming
برنامه نویسی سیستم
applicants
داوطلب نام نویسی
symbolic coding
برنامه نویسی نمادی
type write
ماشین نویسی کردن
relative coding
برنامه نویسی نسبی
annotation symbol
علامت حاشیه نویسی
to take notes of
خلاصه نویسی کردن از
reenlistment
تجدید نام نویسی
qualified indorsement
فهر نویسی مقید
qualified endorsement
پشت نویسی مقید
absolute coding
برنامه نویسی مطلق
leetter writing
نامه نویسی انشا
graphic arts
هنر خط نویسی و طراحی
microcoding device
دستگاه ریزبرنامه نویسی
micrograph
الت ریز نویسی
functional programming
برنامه نویسی تابعی
microprograming
ریز برنامه نویسی
enroll
اسم نویسی کردن
endorsement in full
فهر نویسی کامل
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
one for one
زبان برنامه نویسی
digraphic substitution
رمز نویسی عددی
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
macroprogramming
درشت برنامه نویسی
logic programming
برنامه نویسی منطقی
lexicographic order
ترتیب لغت نویسی
itemization
جزء بجزء نویسی
lexicographical
مربوط به لغت نویسی
interlineation
در میان سطر نویسی
linear programming
برنامه نویسی خطی
interlinear
دارای میان نویسی
indorse
فهر نویسی کردن
indorse
پشت نویسی کردن
indorsation
پشت نویسی کردن
modular coding
برنامه نویسی پیمانهای
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
automatic coing
برنامه نویسی خودکار
application programming
برنامه نویسی کاربردی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com