Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
panada
نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
panade
نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
Other Matches
soy
سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
sodden
جوشانده
coction
جوشانده
tisane
داروهای جوشانده
parboil
جوشانده کردن
parboiling
جوشانده کردن
parboiled
جوشانده کردن
parboils
جوشانده کردن
deutoplasm
زرده
boiled eggs
تخم مرغ اب پزیا جوشانده
Hard-boiled egg.
تخم مرغ سفت ( جوشانده )
deutoplasm
زرده تخم مرغ
yolks
زرده تخم مرغ
yolk
زرده تخم مرغ
vitellus
زرده تخم مرغ
vitelline
زرده تخم مرغی
yoke
زرده تخم مرغ
vitelline
زرده تخم مرغ
tortellini
خوراک رشته فرنگی پر ازچاشنی جوشانده
vitelline
مربوط به زرده تخم مرغ
yolk sac
کیسه زرده دورتادور جنین
eggnog
مخلوط زرده تخم مرغ و شیر
scrambled eggs
نیمروی زرده و سفیده مخلوط شده
luteal
وابسته بجسم زردتخمدان یا زرده تخم مرغ
vitellin
ویتلین : ماده بیاض البیضی زرده تخم مرغ
nogg
زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
kedgeree
خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
nog
میخ بزرگ چوبی زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
souffle
خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
souffles
خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
soufflTs
خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
etcaetera
وغیره
et cetera
وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
وغیره وغیره
sheeting
ملافه وغیره
piled
پرزقالی وغیره
snap
قفلکیف وغیره
pile
پرزقالی وغیره
snapping
قفلکیف وغیره
dale
خلیج وغیره
dales
خلیج وغیره
snaps
قفلکیف وغیره
snapped
قفلکیف وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
To score a goal .
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
snouts
لوله کتری وغیره
snout
لوله کتری وغیره
propeller
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
shell
پوست فندق وغیره
vase
گلدان نقره وغیره
shells
پوست فندق وغیره
shelling
پوست فندق وغیره
vases
گلدان نقره وغیره
seance
جلسه احضارارواح وغیره
dower
لانه خرگوش وغیره
dossel
پشتی صندلی وغیره
dossal
پشتی صندلی وغیره
curlicue
تزئینات خطاطی وغیره
coronel
هاله خورشید وغیره
coronal
هاله خورشید وغیره
coequal
درشان ومقام وغیره
propellor
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
clop
لنگی اسب وغیره
ratoon
نهال موز وغیره
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
furnaces
تون حمام وغیره
furnace
تون حمام وغیره
dollops
دسته علف وغیره
dollop
دسته علف وغیره
subsidence
تخفیف درد وغیره
tamp
سوراخی را با شن وغیره پرکردن
frontlet
پیشانی اسب وغیره
trap
زانویی مستراح وغیره
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
sashes
حمایل نظامی وغیره
sash
حمایل نظامی وغیره
tube
لوله خمیرریش وغیره
stations
ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed
ایستگاه اتوبوس وغیره
station
ایستگاه اتوبوس وغیره
tubes
لوله خمیرریش وغیره
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
closure
دریچه درب بطری وغیره
loge
جای ویژه در تاتر وغیره
wreckage
لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
choreography
رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
The kI'lled and the wounded.
کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
skyrockets
ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketing
ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketed
ازدیاد سریع قیمت وغیره
horologe
ساعت مچی ودیواری وغیره
skyrocket
ازدیاد سریع قیمت وغیره
To hit a wining streak.
شانس آوردن ( درقمار وغیره )
blear
تاری حاصل از اشک وغیره
lysis
زوال وفساد سلول وغیره
sick berth
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
bisk
ماهی وغیره درست میکنند
closures
دریچه درب بطری وغیره
downswing
تنزل کارهای تجارتی وغیره
stancher
بند اور خون وغیره
nephew
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
spinule
خارهای ریز چرخ وغیره
speedup
ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
nephews
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
eversion
برگرداندن پلک چشم وغیره
copartner
سهیم وشریک در تجارت وغیره
tank farm
محوطه مخازن نفت وغیره
cess
سرازیری کنار رودخانه وغیره
tailpiece
ارایش ته فصل کتاب وغیره
barns
انبار کاه و جو وکنف وغیره
hobs
با دندانه ماشین وغیره بریدن
To be decorated .
نشان گرفتن ( مدال وغیره )
Please pay the bearer .
دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
hide
پوست خام گاووگوسفند وغیره
hob
با دندانه ماشین وغیره بریدن
hides
پوست خام گاووگوسفند وغیره
barn
انبار کاه و جو وکنف وغیره
To turn over the pages .
ورق زدن ( کتاب وغیره )
floats
بستنی مخلوط با شربت وغیره
sick bays
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
My hair stood on end .
مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
sick bay
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
Known and unknown .
معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
floated
بستنی مخلوط با شربت وغیره
pailette
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
giblet
احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
brakeman
متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
ticks
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
No vacancies.
جاموجود نیست ( درهتل ؟رستوران وغیره )
citriculture
کاشتن مرکبات مانند لیمووپرتقال وغیره
ticked
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
wreckage piece
تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
stenotype
دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
To knock someone down.
کسی رازمین زدن ( درکشتی وغیره )
stow away
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
lictor
پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
fuller's earth
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
tick
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
workbench
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
backboard
تختهء پشت قاب عکس وغیره
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
To climb down.
پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
To air the clothes (bed-sheets etc).
آفتابب دادن لباس ،( ملحفه وغیره )
Black and white.
سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
A concession
امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
To dismount from a horse(bicycle).
از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
shortening
روغن ترد کننده شیرینی وغیره
taxidermy
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
In a state of despair(anxiety,etc).
درحالت یأس ونومیدی (تشویش وغیره )
I have a toothache (headache).
دندانم ( سرم وغیره ) درد می کند
speed limit
حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
speed limits
حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
To decay . To go bad .
فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
suspended animation
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
workbenches
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
To behead ( decapitate ) someone .
کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
mannitol
ماده قندی شیر خشت وغیره
mannite
ماده قندی شیر خشت وغیره
posts
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
lycanthropy
تبدیل به هیبت گرگ در اثر جادو وغیره
sgraffito
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
pailett
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
lumpen
محروم شده از حقوق اجتماعی وسیاسی وغیره
tag line
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
pyrene
تخم سیب وگلابی وغیره هسته میوه
sea fire
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
It is a perfect fit.
کاملا" اندازه است ( لباس ،کفش وغیره )
life preserver
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
He is a corrupt official .
مأمور فاسدی است ( رشوه می گیرد وغیره )
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
woodprint
کلیشه یا قالب چوبی مخصوص قلمکار وغیره
To operate something .
چیزی را بکار انداختن (موتور، دستگاه وغیره )
life preservers
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
post
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
taxidermist
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
She has emotional entanglements (involvement ) .
گرفتاریهای احساسی دارد ( عشق ؟ احساسات وغیره )
posted
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
A bare hourse .
اسب لخت ( بدون زین ودهنه وغیره )
post-
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
state aid
کمک دولت به موسسات عام المنفعه وغیره
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
halm
ساقه وپوشال حبوبات وغیره که باانهاسقف رامیپوشانند
taster
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
crater
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
gauger
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
stave
بشکل چوب دستی یاچماق وغیره دراوردن
tube
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
twiddle
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
ant
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
tubes
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
fielder
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
craters
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
cadre
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
drylot
محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
cadres
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
ants
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
tasters
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com