English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (3 milliseconds)
English Persian
ragged ناهموار ژنده
Other Matches
in rags ژنده
peeled ژنده
tatters ژنده
rags ژنده
raggedy ژنده
shabbly ژنده
rag ژنده
torn to ribbons ژنده
tattered ژنده
tatty ژنده
tattered ژنده پوش
shabbier کهنه ژنده
shabbiest کهنه ژنده
shabby کهنه ژنده
caddice جامه ژنده
caddis جامه ژنده
clothed in rags ژنده پوش
ragamuffins ژنده پوش
raggelly ژنده وار
shabby genteel ژنده پوش
duddy ژنده پوش
duddie ژنده پوش
ragamuffin ژنده پوش
tatterdemalion ادم ژنده پوش
duds رخت وپخت ژنده
shabbly لئیم ژنده پوش
ragpicker کهنه و ژنده جمع کن
bumpy ناهموار
rugged ناهموار
uneven ناهموار
unfair ناهموار
scaly ناهموار
jagged ناهموار
hummocky ناهموار
ruder ناهموار
bumpiest ناهموار
bumpier ناهموار
scabrous ناهموار
iron bound ناهموار
hackly ناهموار
craggy ناهموار
ragged left چپ ناهموار
cragged ناهموار
out of flat ناهموار
unfairly ناهموار
knolly ناهموار
rudest ناهموار
rude ناهموار
raggelly بطور ناهموار
rough country سرزمین ناهموار
ruffe ناهموار کردن
ragged right راست ناهموار
rougher ناهموار کننده
uneven road جاده ناهموار
ruffs ناهموار کردن
rough زمخت ناهموار
rough درشت ناهموار
roughest زمخت ناهموار
roughest درشت ناهموار
ruff ناهموار کردن
broken ground زمین ناهموار
raggedly بطور ناهموار
drafts کپی ناهموار یا رسم
ruggedly بطور ناهموار یا ملایم
drafted کپی ناهموار یا رسم
draft کپی ناهموار یا رسم
rippling دارای سطح ناهموار
rippled دارای سطح ناهموار
ripple دارای سطح ناهموار
ripples دارای سطح ناهموار
section out شکستن موج بطور ناهموار
warting ناهموار شدن سطح فلز
jag چاک زدن ناهموار بریدن
off road racing مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
over rough and smooth در زمین ناهموار وهموار در پستی وبلندی
cyclo cross مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
draft کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafted کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafts کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
fracto cumulus ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
pedrail اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
tatter لباس پاره پاره ژنده پوش
ruffling ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffles ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffle ناصاف کردن ناهموار کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com