Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English
Persian
attack nuclear carrier
ناو هواپیمابر افندی هستهای
Other Matches
attack carrier
ناو هواپیمابر افندی
carrier striking force
نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
offenses
عملیات افندی
offensives
عملیات افندی
offensive
عملیات افندی
offence
عملیات افندی
air offensive
عملیات افندی هوایی
aircraft carrier
ناو هواپیمابر
aircraft carriers
ناو هواپیمابر
carriers
ناو هواپیمابر
carrier
ناو هواپیمابر
islands
پل فرماندهی ناو هواپیمابر
attack aircraft carrier
ناو هواپیمابر تهاجمی
island
پل فرماندهی ناو هواپیمابر
flight deck
عرشه ناو هواپیمابر
flight decks
عرشه ناو هواپیمابر
carrier task force
گروه رزمی هواپیمابر دریایی
antisubmarine carrier group
ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
anti submarine carrier
ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
mononuclear
یک هستهای
nuclear strike
تک هستهای
potential barrier
سد هستهای
nuclear
هستهای
atomic
هستهای
nuclear fission
شکافت هستهای
nuclear engineering
تکنولوژی هستهای
nuclear technology
تکنولوژی هستهای
nuclear fission
انشقاق هستهای
nuclear fusion
همجوشی هستهای
fission reactor
واکنشگاه هستهای
fission bomb
بمب هستهای
nuclear number
عدد هستهای
nuclear pile
پیل هستهای
nuclear fusion
گداخت هستهای
nuclear fusion
گداز هستهای
nuclear forces
نیروهای هستهای
necleo synthesis
سنتز هستهای
mononuclear
سلول یک هستهای
nuclear chemistry
شیمی هستهای
nuclear configuration
ترکیب هستهای
nuclear corrosion
فرسایش هستهای
nuclear detector
اشکارساز هستهای
nuclear electricity
الکتریسیته هستهای
nuclear energy
انرژی هستهای
nuclear power
نیروی هستهای
core storage
انباره هستهای
core memory
حافظه هستهای
nuclear families
خانواده هستهای
transmutation
تبدیل هستهای
nuclear reactors
راکتور هستهای
nuclear reactor
واکنشگاه هستهای
nuclear reactor
راکتور هستهای
thermonuclear
گرمای هستهای
nuclear fusion
ذوب هستهای
fission
شکافت هستهای
fission
شکاف هستهای
nuclear structure
ساختار هستهای
nuclear reaction
فرایند هستهای
nucleonics
فیزیک هستهای
nuclear family
خانواده هستهای
nuclear power
انرژی هستهای
nuclear reactors
واکنشگاه هستهای
nuclear power station
نیروگاه هستهای
fusion
جوش هستهای
fusions
جوش هستهای
nuclear radiation
تشعشع هستهای
nuclear reaction
واکنش هستهای
nuclear transformation
تبدیل هستهای
thermonuclear reaction
واکنش گرما- هستهای
nuclear power production
تولید انرژی هستهای
nuclear fusion energy
انرژی ذوب هستهای
nuclear power plant
تاسیسات انرژی هستهای
nuclear biological chemical
شیمیایی میکربی هستهای
fusion
عمل ترکیب هستهای
fusions
عمل ترکیب هستهای
slugged
میزان سازی هستهای
slugs
میزان سازی هستهای
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
slug
میزان سازی هستهای
fusion energy
انرژی همجوشی هستهای
internuclear distance
فاصله بین هستهای
nuclear binding energy
انرژی اتصال هستهای
radiological
رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
contingent effects
اثرات احتمالی انفجار هستهای
dwarf dud
جنگ افزار هستهای عمل نکرده
nuclear submarine
زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
lymphocytosis
ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
fission
تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
fusion reactor
راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
nominal weapon
جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
elodea
جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
endomixis
تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
induces
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
island
پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
islands
پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
fission products
عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
radioactivity
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
inductor
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
controlled thermonuclear reaction
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
radiological monitoring
ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
european unclear a energy agency
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
background radiation
تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com