Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 144 (8 milliseconds)
English	Persian
slight	ناچیز شماری
slighted	ناچیز شماری
slighter	ناچیز شماری
slightest	ناچیز شماری
slighting	ناچیز شماری
slights	ناچیز شماری
trivialization	ناچیز شماری
Search result with all words
self effacement	ناچیز شماری خود
underestimation	سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
Other Matches
multiplication	بس شماری
enumerative	شماری
goal average	گل شماری
tonnage	تن شماری
word count	واژه شماری
isomer couting	همپار شماری
self contempt	خوددون شماری
foliation	برگ شماری
linage	سطر شماری
enumeratoin	یکایک شماری
multiplication table	جدول بس شماری
multiplication tables	جدول بس شماری
chronometry	گاه شماری
poll	رای شماری
polled	رای شماری
polls	رای شماری
block counting test	ازمون مهره شماری
self consequence	خود فزون شماری
lineage	سطر شماری سویه
self depreciation	کوچک شماری خود
lineages	سطر شماری سویه
disparagement	خوار شماری کاهش
To be counting the days .	روز شماری کردن
self incrimination	مقصر شماری خود
self imprtance	خود رابزرگ شماری
to pace off	با گام شماری جدا کردن
minimization	کوچک شماری کمینه سازی
royalty tonnage	ی که حق الامتیازبدان تعلق میگیردبتن شماری
self glorification	بزرگ شماری خود لاف
sound off	قدم شماری درهنگام رژه رفتن
Persian [Iranian ] calendar	گاه شماری ایرانی [تقویم فارسی]
chronology	تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
penny a liner	کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
inappreciable	ناچیز
runty	ناچیز
nugatory	ناچیز
pelting	ناچیز
negligible	ناچیز
piffle	ناچیز
picayune	ناچیز
small change	ناچیز
hairsplitting	ناچیز
picayubnish	ناچیز
meager	ناچیز
sparing	ناچیز
scrimp	ناچیز
trifling	ناچیز
piddling	ناچیز
vain	ناچیز
insignificant	ناچیز
inconsequential	ناچیز
trivia	ناچیز
poor	ناچیز
inconsiderable	ناچیز
peppercorns	ناچیز
peddling	ناچیز
fiddling	ناچیز
potty	ناچیز
peppercorn	ناچیز
potties	ناچیز
meagre	ناچیز
small-time	ناچیز
small time	ناچیز
trifles	ناچیز
mean	ناچیز
trifle	ناچیز
meaner	ناچیز
trivial	ناچیز
meanest	ناچیز
of no account	ناچیز
poorer	ناچیز
poorest	ناچیز
straws	ناچیز
straw	ناچیز
teeniest	کوچک ناچیز
teeny	کوچک ناچیز
opusculum	اثرادبی ناچیز
pint sized	ناچیز کوچک
quiddity	جوهر ناچیز
teenier	کوچک ناچیز
stramineous	سبک ناچیز
meaner	جزیی ناچیز
to think little of	ناچیز شمردن
to snap one;s fingers at	ناچیز شمردن
meanest	جزیی ناچیز
to set at nought	ناچیز شمردن
to make a push at	ناچیز شمردن
mean	جزیی ناچیز
misprize	ناچیز شمردن
cheapen	ناچیز شمردن
tiny	کوچک ناچیز
cheapened	ناچیز شمردن
cheapening	ناچیز شمردن
worthless	ناچیز و بی قیمت
cheapens	ناچیز شمردن
underestimate	ناچیز پنداشتن
underestimated	ناچیز پنداشتن
chicken feed	مبلغ ناچیز
pint-size	خرد ناچیز
pint size	خرد ناچیز
underestimates	ناچیز پنداشتن
tiniest	کوچک ناچیز
tinier	کوچک ناچیز
inappreciable	ناچیز بی بها
think nothing of	ناچیز شمردن
make nothing of	ناچیز شمردن
slight	مقدار ناچیز
pin money	مبلغ ناچیز
slighted	مقدار ناچیز
slighter	مقدار ناچیز
slightest	مقدار ناچیز
little	ناچیز جزئی
invalued	بی بها ناچیز
slighting	مقدار ناچیز
slights	مقدار ناچیز
underestimating	ناچیز پنداشتن
trace	مقدار ناچیز ترسیم
vilipend	ناچیز شمردن تحقیرکردن
inconseqential	غیر مهم ناچیز
traces	مقدار ناچیز ترسیم
sour grapes mechanism	مکانیسم ناچیز انگاری
traced	مقدار ناچیز ترسیم
to thinks scorn of	ناچیز یا حقیر شمردن
to make noyhing of	ناچیز شمردن اهمیت ندادن
underrating	ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrates	ناچیز شمردن دست کم گرفتن
it is immaterial	ناچیز است اهمیت ندارد
underrated	ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrate	ناچیز شمردن دست کم گرفتن
insignificantly	بطور ناچیز بدون داشتن معنی
sag	کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sags	کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged	کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
carbon tracking	باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
poorly	بطور ناچیز بطور غیر کافی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com