English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
walk out <idiom> ناگهانی رفتن
Other Matches
ambivalence توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurries اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surges یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurts جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch راه رفتن دولادولاراه رفتن
trotted یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
snapping ناگهانی
all at once <idiom> ناگهانی
snap ناگهانی
precipitating ناگهانی
snaps ناگهانی
on the spur of the moment <idiom> ناگهانی
precipitate ناگهانی
snapped ناگهانی
precipitated ناگهانی
precipitates ناگهانی
abrupt ناگهانی
surprise attack تک ناگهانی
strikes تک ناگهانی
instantaneous ناگهانی
strike تک ناگهانی
sudden ناگهانی
spontaneity ناگهانی
blow out خروج ناگهانی
gust باد ناگهانی
abruption قطع ناگهانی
gusts باد ناگهانی
explosive یورش ناگهانی
accidental war جنگ ناگهانی
an abrupt departure حرکت ناگهانی
lunge حمله ناگهانی
detonation انفجار ناگهانی
detonations انفجار ناگهانی
flaw اشوب ناگهانی
flaws اشوب ناگهانی
break down سقوط ناگهانی
fright ترس ناگهانی
frights ترس ناگهانی
spurts افزایش ناگهانی
spurts خروج ناگهانی
canvassed حمله ناگهانی
spurting خروج ناگهانی
canvass حمله ناگهانی
spurted افزایش ناگهانی
canvasses حمله ناگهانی
sudden death مرگ ناگهانی
spurted خروج ناگهانی
suddenly بطور ناگهانی
sortie حمله ناگهانی
sorties حمله ناگهانی
spurt خروج ناگهانی
sudden-death مرگ ناگهانی
spurt افزایش ناگهانی
canvassing حمله ناگهانی
spurting افزایش ناگهانی
accident مصیبت ناگهانی
flicks تکان ناگهانی
raid حمله ناگهانی
booms ترقی ناگهانی
booming ترقی ناگهانی
boomed ترقی ناگهانی
boom ترقی ناگهانی
twitching انقباض ناگهانی
twitching تکان ناگهانی
twitches انقباض ناگهانی
twitches تکان ناگهانی
twitched انقباض ناگهانی
twitched تکان ناگهانی
raided حمله ناگهانی
raiding حمله ناگهانی
flicking تکان ناگهانی
flicked تکان ناگهانی
flick تکان ناگهانی
shocks هراس ناگهانی
shocked هراس ناگهانی
shock هراس ناگهانی
catastrophes بلای ناگهانی
catastrophe بلای ناگهانی
killing توفیق ناگهانی
killings توفیق ناگهانی
raids حمله ناگهانی
twitch انقباض ناگهانی
twitch تکان ناگهانی
in one's tracks <idiom> ناگهانی ،بیدرنگ
xenogenesis خلق ناگهانی
lunging حمله ناگهانی
lunges حمله ناگهانی
snap شتابزدگی ناگهانی
snapped شتابزدگی ناگهانی
snapping شتابزدگی ناگهانی
snaps شتابزدگی ناگهانی
scream ناگهانی گفتن
screamed ناگهانی گفتن
screams ناگهانی گفتن
bump تکان ناگهانی
brainwave الهام ناگهانی
brainwaves الهام ناگهانی
shoot up <idiom> ناگهانی بلندکردن
clap صدای ناگهانی
clapped صدای ناگهانی
clapping صدای ناگهانی
claps صدای ناگهانی
hit-and-run <idiom> تاثیر ناگهانی
all of a sudden <idiom> به طور ناگهانی
nosediving افت ناگهانی
nosedives افت ناگهانی
nosedived افت ناگهانی
nosedive افت ناگهانی
accidents مصیبت ناگهانی
supervention اتفاق ناگهانی
crashes ورشکستگی ناگهانی
target of opportunity هدف ناگهانی
saltus انتقال ناگهانی
switcheroo تغییر ناگهانی
irruption ایجاد ناگهانی
he acted from impluse نیروی ناگهانی یا
crashed ورشکستگی ناگهانی
crash ورشکستگی ناگهانی
to bolt ناگهانی جهیدن
sudden stoppage توقف ناگهانی
saltation جنبش ناگهانی
power surge برق ناگهانی
peripeteia تغییر ناگهانی
crashingly ورشکستگی ناگهانی
opportunity target هدف ناگهانی
burst force نیروی ناگهانی
crashing ورشکستگی ناگهانی
lunged حمله ناگهانی
flare up اشتعال ناگهانی
flare up غضب ناگهانی
randomly مسیر ناگهانی
random مسیر ناگهانی
squawk جیغ ناگهانی زدن
lunges پرتاب ناگهانی جهش
yanking ضربه ناگهانی وشدید
lunges پیشروی ناگهانی خیز
lunged پرتاب ناگهانی جهش
lunged پیشروی ناگهانی خیز
lunging پرتاب ناگهانی جهش
lunging پیشروی ناگهانی خیز
yanks ضربه ناگهانی وشدید
sudden ionospheric disturbance اشفتگی ناگهانی یونوسفر
flash بروز ناگهانی جلوه
yank ضربه ناگهانی وشدید
yanked ضربه ناگهانی وشدید
nosedive نزول شدید یا ناگهانی
storms تغییر ناگهانی هوا
raid ورود ناگهانی پلیس
lunge پیشروی ناگهانی خیز
flounced حرکت تند و ناگهانی
flounces حرکت تند و ناگهانی
flouncing حرکت تند و ناگهانی
to shoot to fame <idiom> ناگهانی به شهرت رسیدن
bust [colloquial] ورود ناگهانی پلیس
squawks جیغ ناگهانی زدن
squawked جیغ ناگهانی زدن
round-up ورود ناگهانی پلیس
police raid ورود ناگهانی پلیس
flounce حرکت تند و ناگهانی
lunge پرتاب ناگهانی جهش
williwaw تند باد ناگهانی
pop ضربت ناگهانی زدن
popped ضربت ناگهانی زدن
pops ضربت ناگهانی زدن
bust [colloquial] حمله ناگهانی پلیس
round-up حمله ناگهانی پلیس
police raid حمله ناگهانی پلیس
flashed بروز ناگهانی جلوه
nosediving نزول شدید یا ناگهانی
raided تک ناگهانی حمله هوایی
raided ورود ناگهانی پلیس
raid تک ناگهانی حمله هوایی
to bolt ناگهانی حرکت کردن
a pang of hunger احساس ناگهانی گرسنگی
raiding ورود ناگهانی پلیس
raiding تک ناگهانی حمله هوایی
raids ورود ناگهانی پلیس
overshift تغییر محل ناگهانی
kink حمله ناگهانی پیچیدن
intuitions کشف دریافت ناگهانی
intuition کشف دریافت ناگهانی
storm تغییر ناگهانی هوا
stormed تغییر ناگهانی هوا
storming تغییر ناگهانی هوا
transient موج ناگهانی در ولتاژ
transients موج ناگهانی در ولتاژ
raids تک ناگهانی حمله هوایی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com