Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
scream
ناگهانی گفتن
screamed
ناگهانی گفتن
screams
ناگهانی گفتن
Other Matches
ambivalence
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurry
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurries
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurting
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
greet
درود گفتن تبریک گفتن
greets
درود گفتن تبریک گفتن
greeted
درود گفتن تبریک گفتن
to answer in the a
اری گفتن بله گفتن
sputters
تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputtered
تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputter
تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
on the spur of the moment
<idiom>
ناگهانی
snapping
ناگهانی
precipitating
ناگهانی
precipitates
ناگهانی
snap
ناگهانی
precipitated
ناگهانی
precipitate
ناگهانی
all at once
<idiom>
ناگهانی
snapped
ناگهانی
instantaneous
ناگهانی
surprise attack
تک ناگهانی
strikes
تک ناگهانی
sudden
ناگهانی
strike
تک ناگهانی
abrupt
ناگهانی
spontaneity
ناگهانی
snaps
ناگهانی
all of a sudden
<idiom>
به طور ناگهانی
nosediving
افت ناگهانی
nosedive
افت ناگهانی
lunge
حمله ناگهانی
bump
تکان ناگهانی
detonation
انفجار ناگهانی
nosedives
افت ناگهانی
lunged
حمله ناگهانی
spurts
افزایش ناگهانی
nosedived
افت ناگهانی
lunging
حمله ناگهانی
lunges
حمله ناگهانی
flicking
تکان ناگهانی
killing
توفیق ناگهانی
spurts
خروج ناگهانی
hit-and-run
<idiom>
تاثیر ناگهانی
killings
توفیق ناگهانی
sortie
حمله ناگهانی
snap
شتابزدگی ناگهانی
snaps
شتابزدگی ناگهانی
spurting
افزایش ناگهانی
raid
حمله ناگهانی
spurting
خروج ناگهانی
raided
حمله ناگهانی
flicks
تکان ناگهانی
raiding
حمله ناگهانی
flicked
تکان ناگهانی
spurted
افزایش ناگهانی
raids
حمله ناگهانی
flick
تکان ناگهانی
shocks
هراس ناگهانی
shocked
هراس ناگهانی
shock
هراس ناگهانی
spurt
خروج ناگهانی
spurt
افزایش ناگهانی
spurted
خروج ناگهانی
catastrophes
بلای ناگهانی
in one's tracks
<idiom>
ناگهانی ،بیدرنگ
shoot up
<idiom>
ناگهانی بلندکردن
twitch
تکان ناگهانی
twitch
انقباض ناگهانی
twitched
تکان ناگهانی
twitched
انقباض ناگهانی
twitches
تکان ناگهانی
twitches
انقباض ناگهانی
twitching
تکان ناگهانی
twitching
انقباض ناگهانی
snapping
شتابزدگی ناگهانی
snapped
شتابزدگی ناگهانی
sorties
حمله ناگهانی
boomed
ترقی ناگهانی
booming
ترقی ناگهانی
booms
ترقی ناگهانی
walk out
<idiom>
ناگهانی رفتن
catastrophe
بلای ناگهانی
canvass
حمله ناگهانی
he acted from impluse
نیروی ناگهانی یا
boom
ترقی ناگهانی
to bolt
ناگهانی جهیدن
randomly
مسیر ناگهانی
random
مسیر ناگهانی
crashingly
ورشکستگی ناگهانی
flare up
غضب ناگهانی
flare up
اشتعال ناگهانی
accidental war
جنگ ناگهانی
an abrupt departure
حرکت ناگهانی
blow out
خروج ناگهانی
break down
سقوط ناگهانی
frights
ترس ناگهانی
fright
ترس ناگهانی
burst force
نیروی ناگهانی
flaw
اشوب ناگهانی
irruption
ایجاد ناگهانی
target of opportunity
هدف ناگهانی
crashing
ورشکستگی ناگهانی
opportunity target
هدف ناگهانی
supervention
اتفاق ناگهانی
sudden stoppage
توقف ناگهانی
peripeteia
تغییر ناگهانی
power surge
برق ناگهانی
saltation
جنبش ناگهانی
saltus
انتقال ناگهانی
claps
صدای ناگهانی
clapping
صدای ناگهانی
crashes
ورشکستگی ناگهانی
crashed
ورشکستگی ناگهانی
detonations
انفجار ناگهانی
switcheroo
تغییر ناگهانی
crash
ورشکستگی ناگهانی
flaws
اشوب ناگهانی
clap
صدای ناگهانی
clapped
صدای ناگهانی
xenogenesis
خلق ناگهانی
sudden-death
مرگ ناگهانی
sudden death
مرگ ناگهانی
accident
مصیبت ناگهانی
accidents
مصیبت ناگهانی
brainwave
الهام ناگهانی
brainwaves
الهام ناگهانی
gusts
باد ناگهانی
abruption
قطع ناگهانی
canvassed
حمله ناگهانی
gust
باد ناگهانی
suddenly
بطور ناگهانی
explosive
یورش ناگهانی
canvasses
حمله ناگهانی
canvassing
حمله ناگهانی
nosediving
نزول شدید یا ناگهانی
lash out
<idiom>
ناگهانی حمله به کسی
nosediving
افت ناگهانی کردن
paroxysm
حمله ناگهانی مرض
cataclysms
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
nosedives
افت ناگهانی کردن
aposiopesis
قطع ناگهانی سخن
taken aback
<idiom>
ناگهانی متعجب شدن
paroxysms
حمله ناگهانی مرض
nosedive
افت ناگهانی کردن
intuition
کشف دریافت ناگهانی
intuitions
کشف دریافت ناگهانی
nosedives
نزول شدید یا ناگهانی
nosedived
نزول شدید یا ناگهانی
overshift
تغییر محل ناگهانی
sudden ionospheric disturbance
اشفتگی ناگهانی یونوسفر
nosedived
افت ناگهانی کردن
kink
حمله ناگهانی پیچیدن
cataclysms
تحولات ناگهانی وعمده
cataclysm
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
take back
<idiom>
ناگهانی بدست آوردن
storming
تغییر ناگهانی هوا
heterogenesis
تولید وپیدایش ناگهانی
whim
وهم تغییر ناگهانی
storms
تغییر ناگهانی هوا
williwaw
تند باد ناگهانی
Yankees
ضربه ناگهانی وشدید
transient
موج ناگهانی در ولتاژ
deliescence
تحلیل ناگهانی اماس
deep creep attack
تک ناگهانی با بمب زیرابی
transients
موج ناگهانی در ولتاژ
hockey stop
نوعی ایست ناگهانی
whims
وهم تغییر ناگهانی
Yankee
ضربه ناگهانی وشدید
coroner's inquest
بازجویی در رگهای ناگهانی
storm
تغییر ناگهانی هوا
stormed
تغییر ناگهانی هوا
thrust line
خط شروع حمله ناگهانی
coup detat
تغییر ناگهانی درحکومت
cataclysm
تحولات ناگهانی وعمده
inruption
استیلا حمله ناگهانی
crowner's quest
بازجویی درمرگهای ناگهانی
inburst
استیلا حمله ناگهانی
nosedive
نزول شدید یا ناگهانی
cut back
کاهش ناگهانی تولید
lunging
پرتاب ناگهانی جهش
to shoot to fame
<idiom>
ناگهانی به شهرت رسیدن
flounces
حرکت تند و ناگهانی
flouncing
حرکت تند و ناگهانی
crashes
متوقف شدن ناگهانی
crashing
متوقف شدن ناگهانی
squawks
جیغ ناگهانی زدن
squawked
جیغ ناگهانی زدن
squawk
جیغ ناگهانی زدن
flounced
حرکت تند و ناگهانی
lunge
پرتاب ناگهانی جهش
lunge
پیشروی ناگهانی خیز
crash
متوقف شدن ناگهانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com