English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English Persian
emergencies ناگه اینده اورژانس
emergency ناگه اینده اورژانس
emergence ناگه اینده اورژانس
Other Matches
emergency medical tag کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
future perfect شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
emergency اورژانس
emergencies اورژانس
emergency services اورژانس
emergency treatment معالجه اورژانس
Accident and Emergency اتاق عمل اورژانس
A+E unit [British E] اتاق عمل اورژانس
casuality department [British E] اتاق عمل اورژانس
emergency room [American E] [e.r.] [ER] اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room اتاق عمل اورژانس
Casuality [British E] اتاق عمل اورژانس
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
path [corridor] for emergency vehicles راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس
toward اینده
lavenir اینده
approaching اینده
forthcoming اینده
incoming اینده
aftertime اینده
future اینده
in the time to come اینده
coming اینده
at a laterd در اینده
forthcomming اینده
to be اینده
following on از پی اینده
futurity اینده
comer اینده
next اینده
f. tense زمان اینده
futurism اینده گرایی
futures contract قرارداد اینده
erelong در اینده نزدیک
even tual درنتیجه اینده
the next world عالم اینده
prospectively با عطف به اینده
futurity نسل اینده
the next world جهان اینده
the future جهان اینده
the f. winter زمستان اینده
the a season موسم اینده
the a season فعل اینده
sup.latest or last دیر اینده
proximo درماه اینده
prospectiveness وابستگی به اینده
proximo ماه اینده
paulo postfuture اینده نزدیک
odd comeshortly اینده نزدیک
nrxt monday دوشنبه اینده
nether world جهان اینده
katabatic پائین اینده
intercurrent در میان اینده
prospect of the future دورنمای اینده
looking بنظر اینده
futuristic مربوط به اینده
futurity اتفاقات اینده
emergent بیرون اینده
prospect اینده نگری
futures قراردادهای اینده
prospects اینده نگری
prospected اینده نگری
upcoming زود اینده
prospective مربوط به اینده
prospecting اینده نگری
offing در اینده نزدیک
catabatic پایین اینده
prospectus اینده نامه
prospectuses اینده نامه
providential اینده نگر
by next mail باپست اینده
the rising generation دوره جوانان اینده
prospectiveness چشم داشت به اینده
the ensving twelve months دوازده ماه اینده
oncoming پیشامد کننده اینده
prescient عالم به غیب یا اینده
without prejudice بدون تاثیر به اینده
perfect foresight اینده نگری کامل
proximo مربوط بماه اینده
provident صرفه جو اینده نگر
long range مربوط به اینده دور
tardy دیر اینده کند
tardiest دیر اینده کند
post date تاریخ اینده گذاشتن
future بعد اینده اتیه
tardier دیر اینده کند
scouts ارزیابی حریف اینده
scout ارزیابی حریف اینده
latest تازه گذشته اینده
scouted ارزیابی حریف اینده
otherworldiness وابستگی بجهان اینده
intermediate درمیان اینده مداخله کننده
hunched فن احساس وقوع امری در اینده
hunch فن احساس وقوع امری در اینده
hunching فن احساس وقوع امری در اینده
forward sales فروش کالاجهت تحویل در اینده
exdividend بدون سود اینده سهام
hold over برای اینده نگاه داشتن
on the th prox در روز چهارم ماه اینده
providence صرفه جویی اینده نگری
hunches فن احساس وقوع امری در اینده
future attacks حملههای اینده را پیش بینی نکردند
the law is prospective اثر قانون مربوط به اینده است
hidden momentum of population growth سبب گستردگی والدین اینده میشود
tenor بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenors بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominate تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
executory contract قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
augural تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
current liabilities بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
nominates تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
disqualification اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
disqualifications اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
bill time draft برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
exclusion اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
futures قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
demand factors پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
prolepsis فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
experimental free handicap دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
dynamic analisis تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
plunging fire تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
innovation theory ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
future promissory زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
intervenient در میان اینده واقع در میان
indemnity تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnities تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com