English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (8 milliseconds)
English Persian
precociously نا بهنگام
Search result with all words
well timed بهنگام در وقت مناسب
well-timed بهنگام در وقت مناسب
opportune بهنگام
pat بهنگام بموقع
pats بهنگام بموقع
patted بهنگام بموقع
patting بهنگام بموقع
database بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
databases بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
change رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
change نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
change فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changed نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changes نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changing نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
update بهنگام در اوردن
update فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
update 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update بهنگام دراوری
updated بهنگام در اوردن
updated فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updated 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated بهنگام دراوری
updates بهنگام در اوردن
updates فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updates 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates بهنگام دراوری
switching بهنگام سازی ثابت اطلاعات بین تغییر مبدا و مقصد در شبکه
addition رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
additions رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
maintenance فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
movement فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
master مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
mastered مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
masters مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
upkeep بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
revise بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
revises بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
revising بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
transaction فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
transaction رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
detail فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
detailing فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
seasonable بهنگام
mistimed تا بهنگام
upgrade قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgraded قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrading قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
add فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
adding فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
adds فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
up to date بهنگام
up-to-date بهنگام
refresh مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refresh بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refreshed بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refreshes بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
updating بهنگام دراوری
journal لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
journals لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
dynamic حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamically حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamically تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
storage حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
timely بهنگام
amendment record رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
betimes بهنگام
deletion رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی یا حذف داده در رکورد اصلی است
grandfather file دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود
in season بهنگام
intempestive laughter خنده بیجا یا نا بهنگام
microsoft بهنگام سازی
premature decision تصمیم نا بهنگام یا شتاب امیز
stepped motor دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
timeous بهنگام
timous بهنگام
timous or meous بهنگام
to poach a start in race نا بهنگام پیش افتادن
turnaround jump shot پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
turnaround jumper پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
upto the mark داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
whiffle نا بهنگام وزیدن جنبیدن شعله
The untively death ( passing away ) … درگذشت نا بهنگام ...
I dont mean to intrude . قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
o quake at work and sweet at meals. <proverb> به وقت کار,جدیت ,بهنگام غذا,رئوفت.
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com