Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (9 milliseconds)
English
Persian
indign
نا مطلوب
Search result with all words
coveted
مطلوب
desired
مطلوب
favourably
بطور مساعد یا مطلوب
ideally
مطابق ارزو و یاکمال مطلوب
desirability
درجه تمایل شرایط مطلوب
nice
دلپذیر مطلوب
nicer
دلپذیر مطلوب
nicest
دلپذیر مطلوب
optimum
مقدار مطلوب
optimum
حالت مطلوب
optimum
حد مطلوب
optimum
مطلوب
favourable
موافق مطلوب
slot machine
ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
slot machines
ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
tuner
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuners
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
desirable
خواستنی مطلوب
capture
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
tone
به رنگ مطلوب دراوردن رنگ
tones
به رنگ مطلوب دراوردن رنگ
drawing
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawings
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
favorites
مطلوب
favorites
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite
مطلوب
favourite
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites
مطلوب
favourites
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
eligible
واجد شرایط مطلوب
idealistic
مطلوب وابسته به ارمان گرایی
ideal
کمال مطلوب
ideals
کمال مطلوب
bland
شیرین و مطلوب نجیب
blander
شیرین و مطلوب نجیب
blandest
شیرین و مطلوب نجیب
adverse yaw
شرایط پروازی که در ان دماغه هواپیما در خلاف جهت مطلوب منحرف میشود
at a premium
بسیار مطلوب
backward chaining
روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
beau ideal
زیبای تمام عیار کمال مطلوب
desired leading
مسیر مطلوب
desired leading
سمت حرکت مطلوب هواپیما یا ناو
desired rate of capital accumulation
نرخ تراکم سرمایه مطلوب
desired rate of development
نرخ مطلوب توسعه
desideratum
ارزوی اساسی و ضروری چیز مطلوب
desired ground zone
نقطه ترکش اتمی مطلوب
desired investment
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
economic order quantity
حد مطلوب سفارش
favorable
مطلوب
favorite
مطلوب
favourble balance of trade
تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
favourite or vor
مطلوب
forward chaining
روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
ideal index
شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
ideal irrigation interval
فاصله مطلوب ابیاری
inflationary gap
سطح اشتغال مطلوب
It is much sought after.
بسیار مطلوب است.
kaldor criterion
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
lief
مطلوب مایل
logogriph
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
merit goods
کالاهای مطلوب
nympholept
کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
optimal
مربوط به کمال مطلوب
optimal
حد مطلوب
optimal planning
برنامه ریزی مطلوب
optimal solution
راه حل مطلوب
optimization
بدست اوردن حد مطلوب
optimum allocation of resources
تخصیص مطلوب منابع
optimum height
ارتفاع مطلوب
optimum output
تولید مطلوب
optimum point
نقطه مطلوب
optimum population
حد مطلوب جمعیت
optimum speed
سرعت مطلوب
pareto optimality
حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
pitch setting
تنظیم گام ملخ یا رتورهلیکوپتر بطوریکه همه تیغه ها گام مطلوب را دارا باشد
safe velocity
سرعت مطلوب
target profit
سود مطلوب
to be in demand
خریدارداشتن مطلوب بودن
towardly
امید بخش مطلوب
utopiannism
اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
your action produced the desired effect
اقدامتان اثر مطلوب بخشید
To obtain the desired result .
نتیجه مطلوب را بدست آوردن
to wait for a favorable opportunity
منتظر یک فرصت مطلوب بودن
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com