Dictiornary-Farsi | نتیجه فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
corollaries	نتیجه فرعی
corollary	نتیجه فرعی
by product	نتیجه فرعی


Other Matches

subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
It wI'll eventually pay off.	با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
to be a foregone conclusion <idiom>	نتیجه حتمی [نتیجه مسلم] بودن
foregone conclusion	نتیجه حتمی نتیجه مسلم
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
branch line	خط فرعی
adjunct	فرعی
tributary	فرعی
adjuncts	فرعی
ancillary	فرعی
tributaries	فرعی
min	فرعی
extrinsic	فرعی
subalterns	فرعی
subaltern	فرعی
succursal	فرعی
incident	فرعی
inferior	فرعی
second class	فرعی
sub dam	سد فرعی
subsidiaries	فرعی
accessorial	فرعی
by	فرعی
minor	فرعی
accessory	فرعی
derivative	فرعی
derivatives	فرعی
lateral	فرعی
half deck	پل فرعی
subsidiary	فرعی
secondary	فرعی
petty	فرعی
branch lines	خط فرعی
incidents	فرعی
by-effect	اثر فرعی
byeffect	اثر فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
secondary effect	اثر فرعی
inferiors	فرعی
spillover effect	اثر فرعی
municipal road	راه فرعی
annexing	شعبه فرعی
avocation	کار فرعی
by way	راه فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
auxiliary switch	کلید فرعی
minor elements	عناصر فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
minor league	لیگ فرعی
byroad	جاده فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
byname	اسم فرعی
by product material	فراورده فرعی
bypath	جاده فرعی
backway	جاده فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
annex	شعبه فرعی
auxiliary activity	فعالیت فرعی
articulated connecting rod	شاتون فرعی
extensions	تلفن فرعی
extension	تلفن فرعی
subcultures	کشت فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
subculture	فرهنگ فرعی
second fiddle	شخص فرعی
secondary position	موضع فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
rootlet	ریشه فرعی
retort tar	قطران فرعی
an off street	کوچه فرعی
alternative airfield	فرودگاه فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
subsidiary	متمم فرعی
probative	حقایق فرعی
annexes	شعبه فرعی
quadrantal points	جهات فرعی
radicle	فرعی نازک
secondary port	بندر فرعی
colonnette	ستون فرعی
bye election	انتخابات فرعی
overtone	صدای فرعی
incidental effect	اثر فرعی
incidentals	اقلام فرعی
by election	انتخابات فرعی
bracteole	برگچه فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
overtones	صدای فرعی
by lane	کوچه فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
floor jack	اهرم فرعی
dog leg	شاخه فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
diverticulum	جاده فرعی
by work	کار فرعی
by path	جاده فرعی
derived units	احاد فرعی
derived units	واحدهای فرعی
by product	محصول فرعی
cotype	نوعی فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
coproduct	محصول فرعی
consequent pole	قطب فرعی
subculture	کشت فرعی
accessory	دعوای فرعی
by product	فراورده فرعی
sidetracked	جاده فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
secondary unit	واحد فرعی
derived unit	واحد فرعی
spur track	جاده فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
sidetrack	جاده فرعی
lay shaft	میله فرعی
link road	راه فرعی
subdivision	بخش فرعی
subdivisions	بخش فرعی
accessory	لوازم فرعی
side effect	اثر فرعی
subsection	قسمت فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
DIVERSION	راه فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
by-products	محصول فرعی
byways	راه فرعی
byway	راه فرعی
subsections	قسمت فرعی
substation	ایستگاه فرعی
substrate	شکل فرعی
sugroup	دسته فرعی
adjunct	صفت فرعی
tine	شاخ فرعی
adjuncts	صفت فرعی
token money	پول فرعی
by-product	محصول فرعی
underplot	داستان فرعی
side issue	مسئله فرعی
side issues	موضوع فرعی
side issues	مسئله فرعی
appendage	دستگاه فرعی
appendages	دستگاه فرعی
wayside	ایستگاه فرعی
sideshow	نمایش فرعی
sideshows	نمایش فرعی
extension	شماره فرعی
side issue	موضوع فرعی
insets	نقشه فرعی
annexe	ساختمان فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
lay-shaft	میله فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
inset	نقشه فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
alternate position	موضع فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
accessory nerve	عصب فرعی
stop street	خیابان فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
by pass	لوله فرعی
sub network	شبکه فرعی
sub sector	بخش فرعی
sub station	پست فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
bypass	مسیر فرعی
bypassed	مسیر فرعی
bypasses	مسیر فرعی
sideway	فرعی از پهلو
sidepiece	چیز فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
side-effect	اثر فرعی
accessory substances	مواد فرعی
side-effects	اثر فرعی
nervus accessorius	عصب فرعی
side dish	غذاهای فرعی
side effects	اثرات فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side show	نمایش فرعی
side show	موضوع فرعی
subclass	طبقه فرعی
subclass	شعبه فرعی
suborder	راسته فرعی
subordinating	فرعی پایین تر
subordinates	فرعی پایین تر
subordinated	فرعی پایین تر