English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
subdominant نت چهارم موسیقی
Other Matches
biquadratic قوه چهارم توان چهارم
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
quarter یک چهارم
fourths چهارم
quadrature یک چهارم
quarter note نت یک چهارم
three-quarters سه چهارم
three-quarter سه چهارم
quadrant یک چهارم
fourth چهارم
quarter of an hour یک چهارم سده
quarterfinal یک چهارم نهایی
quartern یک چهارم پوند
quartern یک چهارم پینت
qyaternary دوران چهارم
peck یک چهارم بوشل
pecked یک چهارم بوشل
pecking یک چهارم بوشل
quater tone یک چهارم پرده
quarter-finals یک چهارم نهایی
quarter-final یک چهارم نهایی
quarter final یک چهارم نهایی
biquadrate قوه چهارم
fourth dimension بعد چهارم
pecks یک چهارم بوشل
airt یک چهارم وسعت
diatessaron فاصله یک چهارم
center of quarter circles مرکز یک چهارم دایره ها
dee حرف چهارم D نام
ring fingers انگشت چهارم دست چپ
fourth estate رکن چهارم مشروطیت
ring finger انگشت چهارم دست چپ
fourth generation computer کامپیوتر نسل چهارم
d حرف چهارم الفبای انگلیسی
D, d (D's, d's) حرف چهارم الفبای انگلیسی
on the th prox در روز چهارم ماه اینده
quadrivium سال چهارم دوره لیسانس
act ii Šscene iv پرده دوم مجلس چهارم
delta حرف چهارم زبان یونانی
deltas حرف چهارم زبان یونانی
fastigium راس قسمت فوقانی بطن چهارم
x حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
slow-wave sleep [SWS] مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
X, x (X's, x's) حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
cleanup توپزن چهارم که معمولا قوی است
deep sleep مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
quarterfinal دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
April ماه چهارم سال فرنگی اوریل
quarterfinalist کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
quarter یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
Georgian architecture معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
milreis سکه زرپرتقال که 4 شیلینگ وپنج ویک چهارم پنس ارزش دارد
transporting لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transported لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transports لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transport لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
rood مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
quadrant ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
treble staff موسیقی
ear for music موسیقی
treble clef موسیقی
music موسیقی
ragtime در موسیقی
musicalness برابری با موسیقی
music therapy موسیقی درمانی
musicology موسیقی شناسی
musicality ذوق موسیقی
musicologist موسیقی شناس
musicalness ذوق موسیقی
musical language زبان موسیقی
musicality برابری با موسیقی
musical ability توانش موسیقی
euterpe الهه موسیقی
fa چهارمین نت موسیقی
instructor of music مشاق موسیقی
instrumentally با الت موسیقی
computer music موسیقی کامپیوتری
music synthesizer ایجادکننده موسیقی
devotion to music دلبستگی به موسیقی
electronic music موسیقی الکترونیکی
ambient music موسیقی متن
background sound موسیقی پس زمینه
chamber music موسیقی مجلسی
boogies موسیقی بوگی
boogies موسیقی راک
boogieing موسیقی بوگی
boogieing موسیقی راک
boogied موسیقی بوگی
boogied موسیقی راک
disco موسیقی دیسکو
discos موسیقی دیسکو
play music موسیقی ساختن
make music موسیقی ساختن
background sound موسیقی متن
ambient music موسیقی پس زمینه
background music موسیقی پس زمینه
boogie موسیقی بوگی
background music موسیقی متن
boogie موسیقی راک
philharmonic عاشق موسیقی
boleros موسیقی بولرو
quire گروه کر [موسیقی]
unvocal بدون موسیقی
noteless غیر موسیقی
musical instrument الت موسیقی
carillon زنگهای موسیقی
music halls سالن موسیقی
beats ضربت موسیقی
music hall سالن موسیقی
beat ضربت موسیقی
forte موسیقی بلند
ragtime موسیقی ضربی
fortes موسیقی بلند
pricks نقطه نت موسیقی
note نت موسیقی نوشتن
notes نت موسیقی نوشتن
noting نت موسیقی نوشتن
carillons زنگهای موسیقی
musical instruments الت موسیقی
opus قطعه موسیقی
musician موسیقی دان
pricked نقطه نت موسیقی
prick نقطه نت موسیقی
pricking نقطه نت موسیقی
jazz موسیقی جاز
concertos قطعه موسیقی
concerto قطعه موسیقی
musicians موسیقی دان
opuses قطعه موسیقی
bands دستهء موسیقی اتحاد
band دستهء موسیقی اتحاد
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
octave نتهای هشتگانه موسیقی
medleys قطعه موسیقی مختلط
melodies صدای موسیقی نوا
anvil سندان [آلت موسیقی]
played الت موسیقی نواختن
medley قطعه موسیقی مختلط
Beautiful music ( weather ) . موسیقی ( هوای ) قشنگ
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
soundtracks موسیقی ضبط شده
octaves نتهای هشتگانه موسیقی
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
melody صدای موسیقی نوا
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
soundtrack موسیقی ضبط شده
timpani دهل ها [ساز موسیقی]
kettledrums دهل ها [ساز موسیقی]
timpani کوسها [ساز موسیقی]
kettledrums کوسها [ساز موسیقی]
timpano کوس [ساز موسیقی]
timpano دهل [ساز موسیقی]
kettledrums تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani تیمپانی ها [ساز موسیقی]
to harp چنگ زدن [موسیقی]
to play [the] harp چنگ زدن [موسیقی]
march موسیقی نظامی یا مارش
marched موسیقی نظامی یا مارش
postlude قطعه موسیقی پایان
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
marches موسیقی نظامی یا مارش
marching موسیقی نظامی یا مارش
play الت موسیقی نواختن
playing الت موسیقی نواختن
plays الت موسیقی نواختن
wind instrument الات موسیقی بادی
wind instruments الات موسیقی بادی
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
symphony قطعه طولانی موسیقی
lyrical غزلی موسیقی یا شعربزمی
gavotte موسیقی این رقص
gavote موسیقی این رقص
chime ترتیب زنگهای موسیقی
tablature نوعی علائم موسیقی
glockenspiel نوعی الت موسیقی
percussion instrument الات موسیقی ضربی
musically مطابق اصول موسیقی
immusical خارج ازقواعد موسیقی
bandsmen عضو دستهء موسیقی
bandsman عضو دستهء موسیقی
duo اواز یا موسیقی دونفری
duos اواز یا موسیقی دونفری
symphonies قطعه طولانی موسیقی
dulcet نوعی الت موسیقی
reed الت موسیقی بادی
chimed ترتیب زنگهای موسیقی
intermezzo قطعه موسیقی کوتاه
chimes ترتیب زنگهای موسیقی
etude قطعهء موسیقی کوتاه
talent for musics استعداد یا ذوق موسیقی
castanet یک نوع الت موسیقی
banstand محل دستهء موسیقی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com