English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (9 milliseconds)
English Persian
save one's neck/skin <idiom> نجات خوداز خطر ومشکل
Other Matches
lifebuoys کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
hardscrabble دارای زندگانی سخت ومشکل سخت مشغول
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
rescued نجات
salvation نجات
rescues نجات
life vest کت نجات
liberation نجات
safety نجات
liveries نجات
livery نجات
life jacket کت نجات
escape line خط نجات
rescue نجات
rescuing نجات
parachuting چتر نجات
life boat کرجی نجات
life belt کمربند نجات
safety belts کمربند نجات
life buoy حلقه نجات
life buoy بویه نجات
survival suit لباس نجات
deep submergence زیردریایی نجات
safety boat قایق نجات
parachutes چتر نجات
life jacket جلیقه نجات
parachuted چتر نجات
parachute چتر نجات
lifeguards نجات غریق
breeches buoy بویه نجات
lifeguard نجات غریق
resuscitation نجات غریق
crash boat قایق نجات
life float قایق نجات
life line طناب نجات
life line بند نجات
life net تور نجات
life boad قایق نجات
plane guard ناوگارد نجات
lifebelts کمربند نجات
lifebelt کمربند نجات
survival pack بسته نجات
life raft قایق نجات
life vest جلیقه نجات
lifeguard submarine زیردریایی نجات
liferaft شناوه نجات
lifesaving نجات غریق
parachut چتر نجات
plane guard ناو نجات
redeliver از نو نجات دادن
refugee relief نجات پناهندگان
rescue basket زنبیل نجات
rescue operation عملیات نجات
salvable نجات یافتنی
salvageable قابل نجات
savior نجات دهنده
safety belt کمربند نجات
saviour نجات دهنده
fire escapes نردبان نجات
deliver نجات دادن
salvation سبب نجات
lifeboat قایق نجات
recovers نجات دادن
recovering نجات دادن
recover نجات دادن
survivors نجات یافتگان
lifeboats قایق نجات
delivers نجات دادن
stole جلیقه نجات
fire escape نردبان نجات
save نجات دروازه
survive نجات دادن
survived نجات دادن
saved نجات دروازه
survives نجات دادن
saves نجات دروازه
surviving نجات دادن
saviours نجات دهنده
life buoy حلقه نجات غریق
rescue and assistance عملیات نجات و مددکاری
paradrop بارریزی باچتر نجات
pararaft وسایل نجات چتربازی
survivors نجات یافتگان از مرگ
life belt لاستیک نجات غریق
life belt کمربند نجات غریق
mae west جلیقه نجات فشاری
soteriology مبحث نجات رستگاری
life vest لباس نجات غریق
salvage از خطرنابودی نجات دادن
liferaft قایق نجات لاستیکی
lifesaver نجات دهنده زندگانی
pararescue team تیم تجسس و نجات
salvaged از خطرنابودی نجات دادن
rescue chamber اطاقک نجات زیردریایی
search and rescue عملیات تجسس و نجات
lifesaving وسیله نجات غریق
lifesaving نجات دهنده زندگی
helicopter rescue strop کمربند نجات هلیکوپتر
helicopter rescue net تور نجات هلیکوپتر
lifeguards گارد نجات دریایی
lifeguards مامور نجات غریق
lifeguard گارد نجات دریایی
lifeguard مامور نجات غریق
fire and rescue نجات و اطفای حریق
salvages از خطرنابودی نجات دادن
salvaging از خطرنابودی نجات دادن
saved نجات دادن پس انداز کردن
lifesaver عضودسته نجات غریق وامثال ان
save نجات دادن پس انداز کردن
saves نجات دادن پس انداز کردن
redeemers رهایی بخش نجات دهنده
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
salvage اموال نجات یافته از خطر
lifeline طناب یارسن نجات غواص
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
fire and rescue عملیات نجات و اطفای حریق
unsaved محفوظ نشده نجات نیافته
salvages اموال نجات یافته از خطر
salvaging اموال نجات یافته از خطر
salvaged اموال نجات یافته از خطر
lifelines طناب یارسن نجات غواص
redeemer رهایی بخش نجات دهنده
life line طناب وصل به حلقه نجات
salvage money جایزه نجات کشتی یا محموله
survived ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
make a run for it <idiom> برای نجات جان فرار کردن
to rescue somebody from drowning کسی را از غرق شدن نجات دادن
to rescue people from the water مردم را [از غرق شدن ] در آب نجات دادن
survive ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
ski patrolman عضو گروه نجات در پیست اسکی
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
escaped فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
andromeda از دست غولی نجات یافت وزن او شد
life jacket سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
deep submergence زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
escape فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
escaping فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
surviving ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survives ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
escapes فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
salvaged نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
salvaging نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettison به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
life preservers وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preserver وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
jettisons به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvages نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaim نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
salvage نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaiming نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaims نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettisoning به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
para bomb بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
ski patrol گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
particularism اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
venting سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
anchor line extension kits جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
escape line مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
roll forward تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
aviation life support equipment وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
salvages نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage group تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
survivals باززیستی نجات از مرگ روش جان بدربردن از خطر مرگ
survival باززیستی نجات از مرگ روش جان بدربردن از خطر مرگ
risers انشعابات عمومی چتر نجات ستونها یا طنابهای عمودی ناو طنابهای شانهای چترنجات
salvages نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvage نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvaging نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvaged نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
tie بند پارچهای جلیقه نجات بند
kick save نجات دروازه با پای دروازه بان
ties بند پارچهای جلیقه نجات بند
life jacket لباس نجات لباس چوب پنبهای
escape hatch دهلیز فرار دهلیز نجات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com