Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
building trade joinery
نجاری ساختمان
Other Matches
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
joiner
نجاری
woodcraft
نجاری
carpentry
نجاری
joinery work
نجاری
joiners
نجاری
joinery
نجاری
carpenrty
نجاری
adze
تیشهء نجاری
excelsior
خرده نجاری
benchvise
گیره نجاری
carpenters axe
تیشه نجاری
gimlet
مته نجاری
gimlets
مته نجاری
carpenter's bench
دستگاه نجاری
chipper
رنده نجاری
adzes
تیشهء نجاری
carpenters
نجاری کردن
vise
گیره نجاری
joiner's hardware
ابزار نجاری
plane iron
تیغه نجاری
adz
تیشهء نجاری
carpenter
نجاری کردن
chipper
تیشه نجاری خراط
body of carpenter's plane
کوله رنده نجاری
woodwork
چوب الات نجاری
joinery sawbench
اره مدور نجاری
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
workbench
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
workbenches
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
router
ابزار کنده کاری لیسه نجاری
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
planer
دستگاه رنده نجاری میزی ماشین صفحه تراش دروازهای
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
structureless
بی ساختمان
structure of an animal
ساختمان
built-up
پر از ساختمان
constructions
ساختمان
built up
پر از ساختمان
erections
ساختمان
erection
ساختمان
type
ساختمان
typed
ساختمان
carbody
ساختمان
stances
ساختمان
stance
ساختمان
substructures
پی ساختمان
substructure
پی ساختمان
making
ساختمان
frame
ساختمان
homoplastic
هم ساختمان
types
ساختمان
building line
بر ساختمان
construction
ساختمان
structure
ساختمان
building
ساختمان
structures
ساختمان
mechanisms
ساختمان
foundation
پی ساختمان
mechanism
ساختمان
structuring
ساختمان
cost of construction
بهای ساختمان
contracting industry
صنعت ساختمان
contractors pump
پمپ ساختمان
crane construction
ساختمان جرثقیل
fleuron
[آراستن ساختمان با گل]
cost of construction
هزینه ساختمان
fabric
ساختار ساختمان
exhibition building
ساختمان نمایشگاه
front door
[of house]
در جلویی
[ساختمان]
entry door
در جلویی
[ساختمان]
annexe
ساختمان فرعی
building line
خط کناری ساختمان
chapter-house
ساختمان جلسات
dentition
ساختمان دندانها
integral construction
ساختمان یکپارچه
data structure
ساختمان داده ها
cone
ساختمان مخروطی
foundation soil
پی ریزی ساختمان
constructiveness
قوه ساختمان
entrance
در جلویی
[ساختمان]
building trade worker
تعمیرکار ساختمان
front
نمای ساختمان
building system
سیستم ساختمان
building plant
وسایل ساختمان
building permit
پروانه ساختمان
building official
بازرسان ساختمان
building material
مصالح ساختمان
building costs
هزینههای ساختمان
building component
اجزای ساختمان
built in
جزو ساختمان
bunkhouse
ساختمان خوابگاه
constructional feature
طرح ساختمان
constructional dimension
ابعاد ساختمان
constructional dimension
بعد ساختمان
component part
جزء ساختمان
columnar structure
ساختمان ستونی
building connection
انشعاب ساختمان
entrance door
در جلویی
[ساختمان]
capital construction
ساختمان سرمایه
blindage
صافکاری ساختمان
propylaeum
در بزرگ ساختمان
steel framed structured
ساختمان فولادی
structuralization
ایجاد ساختمان
structuralize
ساختمان کردن
fronting
نمای ساختمان
system's design
ساختمان سیستم
tectonics
ساختمان شناسی
tower building
ساختمان برجی
main building
ساختمان اصلی
low loss construction
ساختمان کم تلفات
local building inspector
پلیس ساختمان
trisyly
ساختمان سه ستونی
turn out
ساختمان اب پخش
office building
ساختمان اداری
on the stocks
در دست ساختمان
steel construction
ساختمان فولادی
steeple
ساختمان بلند
primary structure
ساختمان اولیه
primary structure
ساختمان اصلی
sandwitch construction
ساختمان لایهای
plant construction
ساختمان کارخانه
steeples
ساختمان بلند
site engineering
مدیر ساختمان
situation of a building
موقعیت ساختمان
soil structure
ساختمان خاک
pygidium
ساختمان دم و کفل
overall width
عرض ساختمان
front
نمای ساختمان
length overall
طول ساختمان
under construction
دردست ساختمان
apartment house
ساختمان آپارتمانی
house building
ساختمان مسکونی
home building
ساختمان مسکونی
high rise block
ساختمان بلند
height overall
ارتفاع ساختمان
height of building
بلندی ساختمان
gross area
پهنه ساختمان
hydraulic construction
ساختمان ابی
imperfect structural
ساختمان ناتمام
high-rise
ساختمان بلند
laminated structure
ساختمان متورق
laminated structure
ساختمان لایهای
laminated construction
ساختمان ورقهای
administration building
ساختمان اداری
superstructure
ساختمان فوقانی
superstructures
ساختمان فوقانی
zonation
ساختمان غشایی
intermediate structure
ساختمان داخلی
inhouse work
توکار ساختمان
City Hall
ساختمان شهرداری
industrial building
ساختمان صنعتی
facility
مکان ساختمان
stonework
ساختمان سنگی
aesthetic
زیباشناسی ساختمان
civil engineering
مهندسی ساختمان
handrail
نرده ساختمان
handrails
نرده ساختمان
aesthetically
زیباشناسی ساختمان
formation
ساختمان تشکیلات
block
یک دستگاه ساختمان
blocks
یک دستگاه ساختمان
blocked
یک دستگاه ساختمان
material
مصالح ساختمان
shell
بدنه ساختمان
shelling
بدنه ساختمان
shells
بدنه ساختمان
materials
مصالح ساختمان
structural
وابسته به ساختمان
physiques
ساختمان بدن
apartment building
ساختمان اپارتمانی
frontage
نمای ساختمان
frontages
نمای ساختمان
edifice
ساختمان بزرگ
makes
ساختمان ساخت
aircraft structure
ساختمان هواپیما
architectonic
تکنولوژی ساختمان
make
ساختمان ساخت
civil engineer
مهندس ساختمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com