English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
natural rate of interest نرخ بهره طبیعی
Other Matches
tontine تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
usury گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
physiographic وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
naturalism فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
diminishing marginal productivity بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
exploited بهره ده
exploiter بهره کش
exploiters بهره کش
yield بهره
efficiency بهره
quotient بهره
quotients بهره
interest بهره
yields بهره
efficient بهره ور
portion بهره
portions بهره
interests بهره
productive بهره زا
gained بهره
gains بهره
gain بهره
yielded بهره
productive work کار بهره زا
antenna gain بهره انتن
pure interest بهره خالص
utilization بهره برداری
laser gain بهره لیزر
passive debt وام بی بهره
deprive بی بهره کردن
deprives بی بهره کردن
gains بهره برداری
divesting بی بهره کردن
interest for delay بهره دیرکرد
advantage by illness بهره بیماری
voltage gain بهره ولتاژ
accrued interest بهره متعلقه
interest rate نرخ بهره
transducer gain بهره دگرسازی
divested بی بهره کردن
divest بی بهره کردن
depriving بی بهره کردن
divests بی بهره کردن
rq بهره تنفسی
quantum yield بهره کوانتومی
exploitation بهره کشی
exploitation بهره برداری
rat of interest نرخ بهره
gavel بهره غیرمجاز
operation بهره برداری
resipatory quotient بهره تنفسی
productivity بهره وری
abusing بهره کشی
abuses بهره کشی
gavels بهره غیرمجاز
abused بهره کشی
abuse بهره کشی
efficiency بهره وری
legal interest بهره قانونی
loan interest بهره وام
put out to interest به بهره گذاشتن
rate of interest نرخ بهره
gain بهره برداری
divestiture بی بهره سازی
dispossessor بی بهره سازنده
deprival بی بهره سازی
default interest بهره معوق
declaration of interest اعلام بهره
gain بهره تقویت
using بهره برداری
optimising بهره بردن
usages بهره برداری ها
exploitative character منش بهره کش
divestment بی بهره سازی
lot بخش بهره
gained بهره تقویت
gained بهره برداری
gains بهره تقویت
economic rent بهره اقتصادی
utilisation [British] بهره برداری
economic rent بهره مالکانه
usage بهره برداری
exploitation [utilization] بهره برداری
share بهره قسمت
shared بهره قسمت
shares بهره قسمت
lot بهره قسمت
interest بهره [اقتصاد]
sweatshops بهره کشخانه
bank interest بهره بانکی
compound interest بهره مرکب
cheap money پول با بهره کم
interest سودیا بهره
interests سودیا بهره
lending rate بهره - نزولپول
benefic بهره بردار
high interest بهره گران
sweatshop بهره کشخانه
exploited class طبقه بهره ده
exploiting class طبقه بهره کش
factor payments بهره وسود
contango بهره دیرکرد
high interest بهره سنگین
at % interest با بهره 21 درصد
utilisations بهره برداری ها
utilizations بهره برداری ها
utilizes بهره برداری کردن
neutral rate of interest نرخ بهره خنثی
operating cost هزینه بهره برداری
nominal interest rate نرخ بهره اسمی
utilize بهره برداری کردن
utilising بهره برداری کردن
utilises بهره برداری کردن
utilizing بهره برداری کردن
enjoy برخوردارشدن از بهره مندشدن از
enjoyed برخوردارشدن از بهره مندشدن از
enjoying برخوردارشدن از بهره مندشدن از
enjoys برخوردارشدن از بهره مندشدن از
effective interest rate نرخ بهره موثر
bank rate نرخ بهره بانکی
utilised بهره برداری کردن
operating budget بودجه بهره برداری
secondary gain بهره ثانوی بیماری
it was sold at 0 year's p بهره برابردرامدسالیانه اش فروخته شد
interest rate per annum نرخ بهره سالانه
child abuse بهره کشی از کودک
high efficiency ضریب بهره بالا
interest profit عایدی حاصل از بهره
average productivity بهره دهی متوسط
interest free loan وام بدون بهره
high rate of interest نرخ بالای بهره
high rate of interest نرخ سنگین بهره
infatute ازخرد بی بهره کردن
landuse بهره وری از زمین
factor productivity بهره دهی عوامل
exploitation of labor بهره کشی کارگر
emergency operation بهره برداری اضطراری
myrmecophilous بهره برنده ازمورچه
money rate of interest نرخ بهره پولی
money lender پول به بهره گذار
maximum value مقدار بهره برداری
market rate of interest نرخ بهره بازار
epinosic gain بهره ثانوی بیماری
marginal productivity بهره وری نهائی
margin productivity حد بهره وری تولید
exploitation of colonies بهره کشی مستعمرات
i paid the debt plus interest بدهی را با بهره ان دادم
ready for use اماده بهره برداری
royalties حق بهره برداری از چیزی
royalty حق بهره برداری از چیزی
pure rate of interest نرخ بهره خالص
exploiting بهره برداری کردن از
sweatshops کارگاه بهره کشی
to put out money to interest پول به بهره گذاشتن
exploit بهره برداری کردن از
sexual abuse بهره کشی جنسی
tapping بهره برداری کردن از
tapped بهره برداری کردن از
real interest rate نرخ بهره واقعی
real rate of interest نرخ بهره واقعی
respiratory exchange index شاخص بهره تنفسی
passive پدافندغیر عامل بی بهره
passives پدافندغیر عامل بی بهره
tap بهره برداری کردن از
rate of yield نرخ بهره موثر
exploits بهره برداری کردن از
beneficiaries بهره بردار ذیحق
utilization statistics امار بهره وری
enjoyment بهره مند شدن از
underutilization of labor کم بهره گیری از کارگر
paranosic gain بهره اصلی بیماری
primary gain بهره اصلی بیماری
sweatshop کارگاه بهره کشی
paranosis بهره کشی از بیماری
per capita productivity بهره وری سرانه
gains سود بردن بهره
gained سود بردن بهره
out law از حقوق بی بهره کردن
gain سود بردن بهره
beneficiary بهره بردار ذیحق
principal and interest اصل پول و بهره
prime rate of interest نرخ بهره ترجیحی
prime rate نرخ بهره پایه
capacity utilization rate نرخ بهره داری از فرفیت
to p athing to a person کسی را از چیزی بهره دادن
time utility بهره گیری از شرایط زمانی
closed loop gain بهره تقویت درطبقه بسته
keyed automatic gain control تنظیم بهره با کلید خودکار
short term rate of interest نرخ بهره کوتاه مدت
imperialistic استعمار گرای بهره جویانه
agronomics علم بهره برداری از زمین
agricultural labor productivity بهره دهی کارگر کشاورزی
partaking شریک شدن بهره داشتن
partakes شریک شدن بهره داشتن
long term interest rate نرخ بهره طویل المدت
partaken شریک شدن بهره داشتن
partake شریک شدن بهره داشتن
water utilization project پروژه بهره برداری از منابع اب
benefical owner of an estate مالک بهره برداریک دارایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com