Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
short term rate of interest
نرخ بهره کوتاه مدت
Other Matches
tontine
تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
usury
گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
diminishing marginal productivity
بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
yield
بهره
portions
بهره
yields
بهره
exploiters
بهره کش
exploiter
بهره کش
efficient
بهره ور
portion
بهره
exploited
بهره ده
interest
بهره
gained
بهره
efficiency
بهره
gain
بهره
yielded
بهره
quotient
بهره
productive
بهره زا
quotients
بهره
interests
بهره
gains
بهره
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
put out to interest
به بهره گذاشتن
interest
سودیا بهره
optimising
بهره بردن
quantum yield
بهره کوانتومی
passive debt
وام بی بهره
rat of interest
نرخ بهره
pure interest
بهره خالص
abuse
بهره کشی
abused
بهره کشی
divesting
بی بهره کردن
advantage by illness
بهره بیماری
antenna gain
بهره انتن
accrued interest
بهره متعلقه
interests
سودیا بهره
at % interest
با بهره 21 درصد
productive work
کار بهره زا
bank interest
بهره بانکی
abusing
بهره کشی
abuses
بهره کشی
rate of interest
نرخ بهره
lending rate
بهره - نزولپول
utilization
بهره برداری
sweatshops
بهره کشخانه
sweatshop
بهره کشخانه
divests
بی بهره کردن
divested
بی بهره کردن
divest
بی بهره کردن
depriving
بی بهره کردن
deprives
بی بهره کردن
deprive
بی بهره کردن
transducer gain
بهره دگرسازی
operation
بهره برداری
productivity
بهره وری
interest
بهره
[اقتصاد]
resipatory quotient
بهره تنفسی
rq
بهره تنفسی
efficiency
بهره وری
exploitation
بهره کشی
exploitation
بهره برداری
gavels
بهره غیرمجاز
gavel
بهره غیرمجاز
voltage gain
بهره ولتاژ
using
بهره برداری
usages
بهره برداری ها
lot
بهره قسمت
utilizations
بهره برداری ها
lot
بخش بهره
exploitative character
منش بهره کش
gains
بهره برداری
loan interest
بهره وام
interest rate
نرخ بهره
gained
بهره برداری
high interest
بهره گران
gained
بهره تقویت
economic rent
بهره اقتصادی
exploited class
طبقه بهره ده
shares
بهره قسمت
usage
بهره برداری
interest for delay
بهره دیرکرد
laser gain
بهره لیزر
legal interest
بهره قانونی
utilisation
[British]
بهره برداری
factor payments
بهره وسود
exploiting class
طبقه بهره کش
share
بهره قسمت
shared
بهره قسمت
economic rent
بهره مالکانه
divestment
بی بهره سازی
dispossessor
بی بهره سازنده
contango
بهره دیرکرد
exploitation
[utilization]
بهره برداری
compound interest
بهره مرکب
cheap money
پول با بهره کم
high interest
بهره سنگین
gain
بهره تقویت
utilisations
بهره برداری ها
benefic
بهره بردار
gain
بهره برداری
declaration of interest
اعلام بهره
gains
بهره تقویت
default interest
بهره معوق
deprival
بی بهره سازی
divestiture
بی بهره سازی
beneficiaries
بهره بردار ذیحق
tapping
بهره برداری کردن از
beneficiary
بهره بردار ذیحق
enjoy
برخوردارشدن از بهره مندشدن از
enjoyed
برخوردارشدن از بهره مندشدن از
underutilization of labor
کم بهره گیری از کارگر
enjoying
برخوردارشدن از بهره مندشدن از
utilization statistics
امار بهره وری
enjoys
برخوردارشدن از بهره مندشدن از
i paid the debt plus interest
بدهی را با بهره ان دادم
high rate of interest
نرخ سنگین بهره
utilizing
بهره برداری کردن
utilizes
بهره برداری کردن
principal and interest
اصل پول و بهره
tapped
بهره برداری کردن از
prime rate
نرخ بهره پایه
utilised
بهره برداری کردن
tap
بهره برداری کردن از
royalties
حق بهره برداری از چیزی
royalty
حق بهره برداری از چیزی
utilises
بهره برداری کردن
utilising
بهره برداری کردن
high efficiency
ضریب بهره بالا
to put out money to interest
پول به بهره گذاشتن
high rate of interest
نرخ بالای بهره
utilize
بهره برداری کردن
primary gain
بهره اصلی بیماری
money rate of interest
نرخ بهره پولی
money lender
پول به بهره گذار
maximum value
مقدار بهره برداری
market rate of interest
نرخ بهره بازار
marginal productivity
بهره وری نهائی
margin productivity
حد بهره وری تولید
pure rate of interest
نرخ بهره خالص
paranosis
بهره کشی از بیماری
child abuse
بهره کشی از کودک
neutral rate of interest
نرخ بهره خنثی
nominal interest rate
نرخ بهره اسمی
per capita productivity
بهره وری سرانه
average productivity
بهره دهی متوسط
paranosic gain
بهره اصلی بیماری
out law
از حقوق بی بهره کردن
operating cost
هزینه بهره برداری
prime rate of interest
نرخ بهره ترجیحی
operating budget
بودجه بهره برداری
effective interest rate
نرخ بهره موثر
myrmecophilous
بهره برنده ازمورچه
bank rate
نرخ بهره بانکی
natural rate of interest
نرخ بهره طبیعی
landuse
بهره وری از زمین
it was sold at 0 year's p
بهره برابردرامدسالیانه اش فروخته شد
interest rate per annum
نرخ بهره سالانه
interest profit
عایدی حاصل از بهره
interest free loan
وام بدون بهره
infatute
ازخرد بی بهره کردن
sexual abuse
بهره کشی جنسی
respiratory exchange index
شاخص بهره تنفسی
real rate of interest
نرخ بهره واقعی
emergency operation
بهره برداری اضطراری
epinosic gain
بهره ثانوی بیماری
secondary gain
بهره ثانوی بیماری
exploitation of colonies
بهره کشی مستعمرات
exploitation of labor
بهره کشی کارگر
rate of yield
نرخ بهره موثر
ready for use
اماده بهره برداری
real interest rate
نرخ بهره واقعی
factor productivity
بهره دهی عوامل
gained
سود بردن بهره
gains
سود بردن بهره
passives
پدافندغیر عامل بی بهره
passive
پدافندغیر عامل بی بهره
sweatshop
کارگاه بهره کشی
sweatshops
کارگاه بهره کشی
gain
سود بردن بهره
exploits
بهره برداری کردن از
enjoyment
بهره مند شدن از
exploiting
بهره برداری کردن از
exploit
بهره برداری کردن از
keyed automatic gain control
تنظیم بهره با کلید خودکار
impart
بهره مند شدن از رساندن
imparted
بهره مند شدن از رساندن
gated automatic gain control
تنظیم بهره با کلید خودکار
operational research
تحقیق درخصوص بهره برداری
capacity utilization rate
نرخ بهره داری از فرفیت
open loop gain
بهره تقویت در حلقه باز
escaped water
تلفات اب هنگام بهره برداری
closed loop gain
بهره تقویت درطبقه بسته
decreasing marginal productivity
بهره وری نهائی نزولی
partook
بهره داشتن طرفداری کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com