Dictiornary-Farsi | نرخ خالص زایش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
net birth rate	نرخ خالص زایش


Search result with all words

net birth rate	اهنگ خالص زایش
Other Matches

generations	زایش
generation	زایش
birth	زایش
births	زایش
procreator	زایش
gets	زایش تولد
generable	زایش پذیر
getting	زایش تولد
get	زایش تولد
natal day	روز زایش
aborning	در حال زایش
procreation	سازنده زایش
crude birth rate	نرخ خام زایش
natality	تعداد زایش وموالید جدید
psychogenesis	ایجاددر اثر فعل وانفعالات درونی منشافعالیت ذهنی روان زایش
net death rate	نرخ خالص مرگ و میر اهنگ خالص مرگ و میر
nett	خالص
simon pure	خالص
net	خالص
nets	خالص
aquapura	اب خالص
unalterable <adj.>	خالص
virginal	خالص
downright	خالص
absolutes	خالص
absolute	خالص
sheer	خالص
unadulterated	خالص
paticular	خالص
indispensable <adj.>	خالص
inalienable <adj.>	خالص
absolute <adj.>	خالص
inevitable <adj.>	خالص
genuine	خالص
heartfelt	خالص
purer	خالص
unalienable <adj.>	خالص
purest	خالص
pure	خالص
veridical	خالص
unmixed	خالص
cleanest	خالص
clean	خالص
cleaned	خالص
cleans	خالص
spiritous	خالص
net weight	وزن خالص
resutant	نیروی خالص
net force	نیروی خالص
net value	ارزش خالص
net worth	ارزش خالص
net exports	خالص صادرات
net wealth	دارائی خالص
net wealth	ثروت خالص
net yield	بازده خالص
pure competition	رقابت خالص
net price	ارزش خالص
net productivity	تولید خالص
net profit	سود خالص
net output	تولید خالص
net rate	نرخ خالص
net net worth	ارزش خالص
net register tonnage	گنجایش خالص
net revenue	درامد خالص
net saving	پس انداز خالص
net thrust	پیشرانه خالص
net tonnage	فرفیت خالص به تن
net reactance	راکتانس خالص
net income	درامد خالص
resutant force	نیروی خالص
net product	محصول خالص
spirit of wine	عرق خالص
pure wool	پشم خالص
pure color	رنگ خالص
purification	خالص سازی
wholewheat	گندم خالص
take-home pay	خالص دریافتی
take-home pay	مزد خالص
take-home pay	حقوق خالص
purification	خالص کردن
unmixede	یکدست خالص
tare	وزن خالص
pure tones	صداهای خالص
net work	کار خالص
perfect loss	زیان خالص
proof spirit	الکل خالص
pure bending	خمش خالص
pure interest	بهره خالص
pure monopoly	انحصار خالص
pure interest	منافع خالص
pure lime	اهک خالص
pure mathematics	ریاضیات خالص
pure profit	سود خالص
pure shear	برش خالص
pure strategy	استراتژی خالص
spirits of wine	عرق خالص
net debt	بدهی خالص
refines	خالص کردن
neat size	اندازه خالص
equity	دارائی خالص
net price	قیمت خالص
solid	قوی خالص
hellene	یونانی خالص
limpid	روشن خالص
he was neat	بی ماسه خالص
circular bending	خمش خالص
grosser	غیر خالص
grain alcohol	الکل خالص
carbon	ذغال خالص
neatness	خالص بودن
full blood	نژاد خالص
chaste	خالص ومهذب
refine	خالص کردن
equity capital	دارائی خالص
net acceleration	شتاب خالص
equities	دارائی خالص
clears	خالص کردن
gross	غیر خالص
net benefits	منافع خالص
solids	قوی خالص
clearest	خالص کردن
clearer	خالص کردن
clear	خالص کردن
net cash	نقدی خالص
grossed	غیر خالص
net asset	دارائی خالص
grossing	غیر خالص
resultant acceleration	شتاب خالص
grossest	غیر خالص
grosses	غیر خالص
unalloyed	غیر مخلوط خالص
pure	اصیل خالص کردن
pure monetary policy	سیاست پولی خالص
pure fiscal policy	سیاست مالی خالص
acetyl pure yellow	زرد خالص استیلی
pure color response	پاسخ خالص رنگ
average net return	بازده خالص متوسط
pure rate of interest	نرخ بهره خالص
nett	برداشت خالص کردن
nets	برداشت خالص کردن
net	برداشت خالص کردن
residual propulsive force	نیروی پیشرانه خالص
purer	اصیل خالص کردن
purest	اصیل خالص کردن
net tax revenue	خالص درامد مالیاتی
net business saving	پس انداز خالص شرکتها
net national income	درامد خالص ملی
national net income	درامد خالص ملی
native metals	فلزات خالص طبیعی
net radiation factor	ضریب تابش خالص
net primary production	تولید خالص نخستین
gross density	چگالی غیر خالص
net calorific value	ارزش گرمایی خالص
marginal net product	محصول نهائی خالص
net asset value	ارزش دارائی خالص
elutriate	صاف و خالص کردن
net present value	ارزش حال خالص
net domestic output	تولید خالص داخلی
net domestic product	محصول خالص داخلی
business income	درامد خالص تجارتی
net present value	ارزش فعلی خالص
net rate of return	نرخ بازده خالص
capital net worth	دارائی خالص سرمایهای
cleanness	تمیزی خالص بودن
consolidated car	وزن خالص اتومبیل
net national product	محصول خالص ملی
net investment	سرمایه گذاری خالص
Inclusive of all expenses .	خرج دررفته ( بطور خالص )
profit margins	درصد سود از فروش خالص
stone coal	زغال سنگ خشک یا خالص
marginal net private product	محصول خصوصی نهائی خالص
net fixed investment	سرمایه گذاری ثابت خالص
expected rate of net profits	نرخ سود خالص موردانتظار
profit margin	درصد سود از فروش خالص
gold import point	طلای خالص به فروشنده میدهد
pure nitric acid	تیزاب خالص یا تیز کرده
net foreign investment	خالص سرمایه گذاری خارجی
net factor income from abroad	خالص درآمد عوامل از خارج
capital liability	بدهیهای دراز مدت ارزش خالص
colour	میزان خالص بودن سیگنال رنگ
anthracite	ذغال سنگ خشک و خالص انتراسیت
colours	میزان خالص بودن سیگنال رنگ
tare	وزن خالص چیزیرا احتساب کردن
net amount payable to contractor	مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
expected rate of net profits	نرخ سود خالص پیش بینی شده
glauconite	سیلیکات ابدار اهن وپتاسیم غیر خالص
grappa	نوعی کنیاک خالص وبی رنگ ایتالیایی
dead weight	وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
dead weights	وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
wet weight	وزن خالص مایعاتی که معمولا هنگام کارکردن وجوددارند
wing loading	وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
anthracite	زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
You cannot make a silk purse out of a sows ear . <proverb>	هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
bandpass filter	فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
bespoke software	نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
nitro	مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
silicon	قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
flags	جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
flag	جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
water injection	پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی